
ترس کودک از مدرسه | راهکارهای کاهش ترس از مدرسه
ترس از مدرسه یکی از مشکلات رایج در کودکان است. در این مقاله دلایل بروز این ترس، علائم آن و راهکارهایی برای کمک به کودک جهت غلبه بر این مشکل را بررسی میکنیم.
برخی از کودکان تمایل بسیار کمی به رفتن به مدرسه دارند. این میتواند بهدلیل ترس از مدرسه باشد یعنی ترس شدید و فراگیر از مدرسه. این حالت یک تشخیص بالینی مستقل محسوب نمیشود، اما اغلب یکی از نشانههای اختلالات اضطرابی دیگر است. در این مقاله با دلایل، علائم و راه درمان ترس از مدرسه در کودکان آشنا میشوید.
مدرسه برای کودک من ترسناک است؛ چرا؟
در بهترین حالت، مدرسه میتواند محیطی مثبت و لذتبخش برای یادگیری باشد، جایی که کودک در کنار دوستان مدرسهای و معلمانی الهامبخش قرار میگیرد. اما برای برخی از دانشآموزان، مدرسه و محرکهای مرتبط با آن میتواند منبع رنج و ترس شود. نخستین بار در دههٔ ۱۹۴۰ میلادی به این پدیده با عنوان «فوبیای مدرسه» اشاره شد. امروزه این پدیده با نامهای «امتناع از مدرسه» یا «اجتناب از مدرسه» شناخته میشود.
فوبیای مدرسه، امتناع از مدرسه یا اجتناب از مدرسه به پریشانی مداوم یا دوریکردن کودک از حضور در مدرسه اشاره دارد. به عبارتی، ترس از مدرسه بهمعنای هراس شدید از مدرسه است که مدت طولانی با کودک باقی میماند. غیبت کودک یا حاضر نشدن او بهطور کامل در مدرسه بدون هیچ دلیل موجه یا قابلقبول هم، اجتناب از مدرسه در نظر گرفته میشود. این وضعیت یک تشخیص بالینی مستقل در «راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی» (DSM-5) نیست، اما برخی از متخصصان سلامت آن را مشابه فوبیاهای خاص در نظر میگیرند. فوبیای مدرسه یا امتناع از مدرسه معمولا با سایر اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب فراگیر (GAD)، اختلال وسواس فکریـعملی (OCD)، اختلال نافرمانی مقابلهای (Oppositional Defiant Disorder)، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و اختلال اضطراب اجتماعی، و همچنین افسردگی همراه است. نام دیگر فوبیای مدرسه، دیداسکالینوفوبیا (didaskaleinophobia) است.
بسیاری از کودکان در مقاطعی تمایلی به رفتن به مدرسه ندارند. اما کودکانی که دچار ترس از مدرسه هستند، تنها با فکر رفتن به مدرسه احساس ناامنی یا اضطراب میکنند. آنها حتی ممکن است از نظر جسمی بیمار شوند. ترس از مدرسه در کودکان اغلب باعث میشود آنها روزهای زیادی را بدون دلیل مشخص یا بهعلتهایی مبهم از مدرسه غیبت کنند.
برآورد میشود که بین ۲ تا ۵ درصد از همه کودکان در سنین مدرسه دچار اجتناب از مدرسه باشند. شیوع این پدیده میان پسران و دختران مشابه است و هیچ تفاوتی در نرخ شیوع این پدیده میان طبقات مختلف اجتماعیـاقتصادی گزارش نشده است.
اگرچه اجتناب از مدرسه در همه سنین دیده میشود، در کودکان ۵ تا ۶ساله و ۱۰ تا ۱۱ساله شایعتر است. اوج آن در سنین ۵ تا ۶ سال و ۱۴ تا ۱۵ سال مشاهده میشود. با این حال، میانگین سن ابتلا حدود ۱۰ سال است. هرچه کودک مدت طولانیتری از مدرسه دور بماند، بازگشت به آن دشوارتر خواهد بود.
اگر احساس میکنید کودک شما نشانههایی از فوبیای مدرسه یا اضطراب جدایی دارد، انجام یک تست روانشناسی آنلاین میتواند به شناسایی اولیه این مشکلات کمک کند و مسیر درستی برای مشاوره با روانشناس در اختیارتان بگذارد.

ترس از مدرسه: اجتناب مزمن و حاد
در اجتناب مزمن کودک سابقهای طولانی در غیبت از مدرسه دارد؛ گاهی ریشه این موضوع به همان سالهای ابتدایی ورود به مدرسه و بیثباتیهای آن دوران برمیگردد.
اجتناب حاد از مدرسه معمولا با یک دوره مشخص و ناگهانی از غیبت همراه است. این حالت اغلب پس از یک دوره غیبت موجه رخ میدهد؛ برای مثال، پس از یک بیماری طولانیمدت.
در اوج دوران همهگیری کرونا، زمانی که بسیاری از مدارس به آموزش از راه دور روی آوردند، کودکان زیادی دچار انزوا شدند. آنها به مدرسه رفتن به شکل آنلاین عادت کردند. در نتیجه، برای برخی از کودکان بسیار دشوار بود که از لاک خود بیرون بیایند و دوباره به مدرسه حضوری بازگردند.
تفاوت امتناع از مدرسه با فرار از مدرسه (ترک تحصیل عمدی)
نکته مهمی که باید بدانید این است که امتناع از مدرسه با فرار از مدرسه متفاوت است. فرار از مدرسه به معنای غیبت عمدی از کلاسها است و اغلب با رفتارهای ضداجتماعی مرتبط است.
دانشآموزانی که دچار امتناع از مدرسه هستند معمولا دچار پریشانی عاطفی شدید نسبت به مدرسه میشوند. آنها تلاش نمیکنند احساسات خود را پنهان کنند، بلکه سعی میکنند والدینشان را متقاعد کنند که اجازه دهند در خانه بمانند. درصورت نرفتن به مدرسه هم معمولا تمام روز را در خانه سپری میکنند.
در مقابل، برخی دانشآموزان بهطور عمدی مدرسه را ترک میکنند، بدون آنکه نشانهای از اضطراب یا استرس درباره رفتن به مدرسه بروز دهند. در چنین شرایطی، آنها معمولا والدین را در جریان تصمیم خود برای غیبت قرار نمیدهند و وانمود میکنند که به مدرسه رفتهاند. برای جلوگیری از لورفتن هم احتمالا در طول روز در خانه نمیمانند. به عبارتی امتناع آنها از مدرسه ناشی از فوبیا نیست.
بههرحال، دلایل پنهان غیبتهای مکرر بهتر است توسط متخصص تشخیص داده شود.
ترس از مدرسه در سنین مختلف
امتناع از مدرسه میتواند در موقعیتهای مختلف رخ دهد. این موقعیت معمولا شدت مقاومت کودک را تعیین میکند.
مثلا، طبیعی است که کودکان خردسال هنگام رفتن به مدرسه برای اولین بار اضطراب داشته باشند. در بیشتر موارد، کودکان از جدا شدن از والدین خود میترسند و متناسب با سن خود سطحی از اضطراب جدایی خواهند داشت.
رفتن به مدرسه برای اولین بار تجربهای جدید است و کودکان ممکن است درباره آن احساس نااطمینانی داشته باشند. اغلب کودکان بهسرعت این ترسها را پشت سر گذاشته و در نهایت با اعتمادبهنفس و با اشتیاق به مدرسه میروند.
اگر این مقاومت بهطور طبیعی رفع نشود، کودکان ممکن است هر بار که از والدین جدا میشوند، دچار ناراحتی شدید شوند. آنها حتی ممکن است از مدرسه لذت ببرند اما همچنان نخواهند برای مدت طولانی از مراقبان خود جدا شوند. سن و میزان بلوغ معمولا در میزان مقاومت نسبت به حضور در مدرسه و طول دوره آن نقشی تعیینکننده دارد.
در کودکان پیشنوجوان (بین ۹ تا ۱۲ سال) امتناع از مدرسه اغلب ناشی از نگرانی درباره پذیرفتهشدن در جمع است. دانشآموزان در این سن ممکن است علایق خارج از مدرسه (مانند بازیهای ویدیویی) را جذابتر از فشارهای مدرسه بدانند.
در کودکان بزرگتر، اجتناب از مدرسه معمولا ناشی از ترس از وقوع اتفاقات منفی در مدرسه است. این ترس ممکن است ناشی از زورگویی مداوم، اخبار تیراندازی در مدرسه، یا مرتبط با نمرات و مسئولیتهای تحصیلی باشد.
علائم ترس از مدرسه
علائم ترس از مدرسه میتواند بسته به هر کودک متفاوت باشد. عوامل زمینهای مانند اضطراب عمومی و افسردگی نیز بر شدت این علائم تأثیر میگذارند. شایعترین نشانه اجتناب از مدرسه زمانی است که کودک تمایل نداشتن خود برای رفتن به مدرسه را ابراز میکند.
علائم جسمی
اغلب اوقات علائم اصلی ترس از مدرسه در کودکان جسمانی هستند. وقتی کودک به رفتن به مدرسه فکر میکند، ممکن است دچار این مشکلات شود:
- اسهال؛
- سردرد؛
- حالت تهوع و استفراغ؛
- دلدرد؛
- لرزش یا تکانهای غیرقابلکنترل.
این علائم ممکن است واقعی یا اغراقشده باشند. بهدلیل احتمال بیماری کودک، ممکن است والدین به او اجازه دهند مدرسه نرود. اگر کودک در خانه بماند، علائم ممکن است کاهش یابد.

علائم عاطفی و روانشناختی
کودکانی که از مدرسه امتناع میکنند اغلب احساسات شدیدی نسبت به مدرسه دارند. دانشآموزان ممکن است نشانههایی از اضطراب، افسردگی یا حمله پانیک بروز دهند. برخی از علائم روانشناختی ترس از مدرسه رایج عبارتاند از:
- وابستگی شدید، مانند ترس از جدا شدن از مراقب؛
- اضطراب و هیجانهای شدید هنگام آماده شدن برای ترک خانه و رفتن به مدرسه؛
- ترس از تاریکی؛
- کابوسهای شبانه؛
- بیمیلی به بیدارشدن، آمادهشدن یا رفتن به مدرسه؛
- تغییر در رفتار (کنارهگیری و گوشهگیری بیشتر، یا برعکس، رفتارهای پرخاشگرانه و واکنشی)؛
- مشکل در خوابیدن یا دیر به خواب رفتن؛
- انجام ندادن تکالیف یا افت تحصیلی در مدرسه؛
- نرفتن به مدرسه بدون اطلاع والدین؛
- اشتغال ذهنی با افکار مربوط به امنیت خود یا دیگران؛
- قشقرق یا بدخلقی شدید.
رفتارهای اجتنابی
کودکانی که بهطور مستمر غیبت میکنند، بهشکل فعالانه سعی میکنند از رفتن به مدرسه اجتناب کنند. آنها ممکن است بهطوری ارادی رفتارهایی در جهت فرار از مدرسه نشان دهند، چون مدرسه برایشان اضطرابآور است.
این کودکان ممکن است بهشدت از ترک خانه خودداری کنند؛ حتی در حال اعتراض روی زمین بیفتند. با وجود چنین رفتارهایی، اگر هم به مدرسه بروند، ممکن است مرتب درخواست ترک کلاس را داشته باشند.
شدت واکنشها و علائم ترس از مدرسه همیشه یکسان نیست. مثلا، علائم ممکن است با نزدیکشدن به امتحان پیشرو شدیدتر شوند.
دلایل ترس از مدرسه در کودکان
ترس از مدرسه میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. بهطور کلی مشکلات در مدرسه یا خانه میتواند به اضطراب کودک نسبت به مدرسه دامن بزند. برای برخی کودکان، امتناع از مدرسه ممکن است ریشه در نگرانی از ترک خانه، اضطراب، افسردگی، مشکلات یادگیری، چالشهای اجتماعی یا تجربههای منفی در مدرسه مرتبط باشد.
معمولا کودکانی که از مدرسه اجتناب میکنند، دقیقا نمیدانند چرا احساس ناخوشی دارند. آنها ممکن است در بیان اینکه چه چیزی باعث ناراحتی یا دلخوریشان میشود، مشکل داشته باشند. کودکانی که دچار ترس از مدرسه هستند ممکن است بیرون از مدرسه با مسائل زیر دستبهگریبان باشند:
- ترس از خشونت در خانه یا در جامعه؛
- بیثباتی مالی؛
- بیثباتی غذایی؛
- نبود مسکن مناسب یا بیخانمانی؛
- کمبود توجه کامل و کافی از سوی والدین یا مراقب؛
- تغییرات مهم خانوادگی، مانند اسبابکشی، طلاق یا مرگ یکی از عزیزان.
ریشه ترس از مدرسه در کودکان اغلب در مشکلی زمینهای است و اغلب چندین دلیل همزمان وجود دارد. با اینکه هر کودک متفاوت از دیگری است، چند دلیل رایج برای امتناع از مدرسه وجود دارد.
استرس در محیط مدرسه
کودکان ممکن است در برخی موقعیتها در مدرسه دچار استرس شوند. آنها ممکن است بگویند که در مدرسه احساس بدی دارند، اما نتوانند دقیقا بگویند چه چیزی آنها را ناراحت میکند. مثلا کودکان خردسال ممکن است از نحوه تعامل سایر همکلاسیها خوششان نیاید یا از معلمی که صدایش را در کلاس بلند میکند، دچار استرس شوند. برخی دانشآموزان ممکن است از صحبت در جمع بترسند و نخواهند ارائهای جلوی کلاس داشته باشند. گاهی ممکن است کودک پس از تجربه موارد زیر در محیط مدرسه دچار ترس از مدرسه شود:
- زورگویی، مسخره شدن یا تهدید به آسیب جسمی از سوی دیگر کودکان؛
- ترس از انتقاد، تنبیه یا تمسخر از سوی معلم یا کارکنان مدرسه؛
- مشکلات یادگیری مانند دیسلکسیا (اختلال در خواندن) یا دیسکالکولیا (اختلال در درک ریاضیات و اعداد)؛
- نگرانی یا ترس شدید از رویدادهای فاجعهبار، مانند ترس از تیراندازی در مدرسه.
اضطراب جدایی
بین ۱۸ تا ۲۴ماهگی، بسیاری از کودکان دچار اضطراب جدایی میشوند. آنها ممکن است هنگام دوربودن از مراقب خود گریه کنند، قشقرق به راه بیندازند یا دچار اضطراب شوند. برای کودکان با اضطراب جدایی، دور ماندن طولانی از والدین خود را دشوار است. آنها ممکن است حتی از این بترسند که وقتی که از خانه دورند اتفاق بدی برای مراقبانشان رخ دهد.
معمولا کودکان بهطور طبیعی با گذشت زمان و ادامه حضور در مدرسه، این اضطراب جدایی را پشت سر میگذارند. اما وقتی این اتفاق نیفتد و اضطراب جدایی کودک در سن بالاتر همچنان برقرار باشد، ممکن است به ترس از مدرسه مبتلا شود.

رویدادهای استرسزای زندگی
هرگونه فشار بیرونی میتواند بر میل کودک به مدرسهرفتن تأثیر بگذارد. رویدادهای استرسزا مانند فقدان عزیزان یا تجربه تروما، طلاق والدین، مرگ حیوان خانگی، تغییر مدرسه یا نقل مکان به محلهای جدید میتواند باعث ترس از مدرسه در کودکان شود. مثلا کودکان ممکن است هنگام انتقال به مدرسهای جدید پس از جابجایی خانواده دچار استرس شوند.
ترس از وقوع اتفاق بد در مدرسه
با اینکه کودکان باید در مدرسه احساس امنیت کنند، همیشه اینگونه نیست. آنها ممکن است بترسند که اتفاق بدی در محوطه مدرسه برایشان رخ دهد. این ترس میتواند ناشی از تجربه حوادث قبلی مانند قلدری یا تهدیدهای همسالان باشد.
ترسهای مرتبط با عملکرد تحصیلی نیز میتواند باعث اجتناب از مدرسه شود. کودکان ممکن است نگران نمرات پایین یا شکست در امتحان پیشرو باشند.
کودکان همچنین ممکن است نگران امنیت خود در مدرسه نیز باشند. مثلاً وقتی، بهویژه در محلههای پرخطر، حمل سلاح در مدرسه وجود داشته باشد، طبیعی است که کودکان نگران بازگشت به مدرسه باشند و بترسند. اگر دریافتید که فرزندتان در مدرسه احساس امنیت نمیکند، باید مدرسه را در جریان قرار دهید. کارکنان و مراقبان باید همکاری کنند تا کودک هنگام حضور در مدرسه احساس امنیت داشته باشد.
تجربیات آسیبزا
کودکانی که تجربه رویدادهای آسیبزا مانند سوءاستفاده، زورگویی، صدمات جسمی یا تیراندازی در مدرسه را داشتهاند، ممکن است درصورت وقوع هر یک از این حوادث در محیط مدرسه، دچار ترس از مدرسه شوند اگر رخ دهد.
تجربه چنین آسیبهایی میتواند باعث شود محیط مدرسه برای کودکان تداعیگر احساسات منفی باشد و بخواهند از آن اجتناب کنند. همچنین اگر کودکان احساس کنند کارکنان مدرسه آنها را محافظت نمیکنند، ممکن است از مدرسه اجتناب کنند. مثلا، اگر کودکی در محوطه مدرسه مورد حمله فیزیکی قرار گیرد و مدیریت مدرسه مجازات کافی برای فرد خاطی اعمال نکند، دانشآموز ممکن است احساس کند مدرسه امن نیست.
قلدری
در میان علل گوناگون ترس از مدرسه در کودکان، قلدری یکی از مهمترین آنهاست. واکنشهای ناگهانی کودکان و نوجوانان برای نرفتن به مدرسه میتواند مستقیما با مشکلات سلامت روان، مسائل اجتماعی و قلدری در مدرسه مرتبط باشد. پیامدهای قلدری تنها به ترس از مدرسه محدود نمیشود و آثار آن گاهی تا مدتها و حتی در بزرگسالی باقی میماند. به همین دلیل در کنار کمک به کودک، ارتباط با مدرسه و تلاش برای اصلاح شرایط در جهت رفع این معضل اهمیت ویژهای دارد.

جلب توجه
کودک ممکن است برای جلب توجه مراقبان یا عزیزانش از رفتن به مدرسه اجتناب کند. این رفتار میتواند راهی برای کودک باشد تا احساس ناامنی، تنهایی یا نیاز به تعاملات مراقبتی بیشتر از بزرگسالان مورد اعتماد در زندگیاش را ابراز کند.
فعالیتهای سرگرمکننده خارج از مدرسه
کودکان ممکن است اولویت خود را به انجام فعالیتهای لذتبخش خارج از مدرسه بدهند، زیرا این فعالیتها را جذابتر یا پاداشدهندهتر از حضور در کلاسها میبینند.
مشکلات سلامتی
اختلالات روانی میتوانند بر توانایی کودکان برای حضور داوطلبانه در مدرسه تأثیر بگذارند. در کودکانی که بهطور مزمن غیبت میکنند، اختلال افسردگی پایدار و اختلال سازگاری مشاهده شده است. برای دانشآموزان مبتلا به چنین اختلالاتی شرکت منظم در مدرسه میتواند چالشبرانگیز باشند.
کودکانی با اختلال طیف اوتیسم (ASD) و اختلال کمتوجهی/بیشفعالی (ADHD) نیز ممکن است دچار این مسئله شوند. کودکان اوتیسم ممکن است در مدرسه با مشکلات حسی روبهرو شوند و تغییر در روال روزانه برایشان طاقتفرسا باشند.
دانشآموزانی که ADHD دارند ممکن است در تمرکز روی کارها، مدیریت وظایف و تنظیم احساسات مشکل داشته باشند. مدیریت این شرایط زمینهای میتواند به کاهش اجتناب از مدرسه کمک کند.

چگونه با ترس کودک از مدرسه برخورد کنیم؟
در گام نخست، معاینه فرزندتان توسط پزشک میتواند بیماری جسمی را رد کند. پزشک همچنین میتواند به شما کمک کند فشارهایی که فرزندتان احساس میکند را بررسی کرده و برنامهای برای بازگشت او به مدرسه طراحی کنید. ترس از مدرسه میتواند برای والدین نگرانکننده باشد؛ بنابراین با خودتان و فرزندتان مهربان باشید. مهمترین نکته این است که به فرزندتان گوش دهید و سعی کنید آرام، صبور و با او همدل باشید.
مداخله فوری
شاید تصور کنید که بیمیلی کودک به رفتن به مدرسه مرحلهای گذرا است اما نباید این مشکل را نادیده بگیرید. مداخله زودهنگام به جلوگیری از جدیتر شدن امتناع از مدرسه کمک میکند. این موضوع باید جدی گرفته شود و با آن مانند مسئلهای که نیازمند مداخله فوری برای رسیدگی است برخورد شود.
شناسایی مسائل زمینهای
با مشارکت فرزندتان و مدرسه، الگوها یا محرکهای احتمالی را شناسایی کنید. ببینید آیا فرزندتان مشکلات اجتماعی یا چالشهای یادگیری درگیر است، یا اینکه اتفاقات یا محرکهایی باعث تغییر احساس کودک نسبت به مدرسه شدهاند. با فرزندتان درباره دلایلی که باعث میشود نخواهد به مدرسه برود صحبت کنید. آیا او از یک معلم خاص شکایت دارد؟ آیا بهتازگی دوستی را از دست داده است؟ نسبت به نگرانیهای او همدل، حمایتکننده و درککننده باشید. فراموش نکنید که ممکن است آنها نتوانند این مشکلات را بهطور کامل و واضح بیان کنند.
همفکری با کادر مدرسه
تا جایی که میتوانید زودتر با مدرسه فرزندتان صحبت کنید. با مدرسه در تماس منظم باشید. با همکاری مدرسه روی راهکارهایی کار کنید که به فرزندتان کمک میکند. از کارکنان مدرسه کمک بخواهید تا هنگام حضور کودک در مدرسه از او حمایت کنند. مثلا پرستار مدرسه یا معلم بهداشت میتواند درصورت بروز علائم و پس از رسیدگی به کودک او را تشویق کند به کلاس بازگردد.
تقویتکنندهها یا پاداشهای درونمدرسهای اهمیت ویژهای دارند و حضور در مدرسه را معنادار و لذتبخش میکنند. این مشوقها باید در محیط مدرسه باشند. این کار به فرزندتان کمک میکند مدرسه را مکانی راحتتر و مطلوبتر بداند. مثلا آیا درسی وجود دارد که از آن لذت ببرد؟ معلمی که با او ارتباط خوبی داشته باشد؟ دوستی که بتواند در تیم ورزشی کنارش باشد؟ ببینید آیا میتوانید با همکاری مدرسه این فرصتها را برای فرزندتان فراهم کنید. پیدا کردن یک جنبه مثبت برای انتظار کشیدن میتواند انگیزه فرزندتان را برای بازگشت به مدرسه افزایش دهد.
تأیید احساسات کودک
مهم است که تجربههای کودک خود را تأیید کنید بدون اینکه تلاش کنید مشکل او را کماهمیت جلوه دهید. هنگام گوش دادن به فرزندتان، نشان دهید که اضطراب او را درک میکنید، درعینحال بر اهمیت کنار آمدن با آن تأکید کنید. احساسات فرزندتان را تأیید کنید و به او بگویید میدانید چرا مضطرب یا ترسیده است. توضیح دهید که در مواجهه با ترسهایش به او کمک خواهید کرد و همیشه شنونده احساساتش خواهید بود.
مثلا میتوانید بگویید «میفهمم که ارائه جلوی همکلاسیها برایت خیلی سخت است. میدانم ترسناک است، اما مطمئنم که میتوانی از پسش بر بیایی.»

صحبت با کودک درباره اهمیت حضور در مدرسه
اگرچه دیدن اضطراب و ناراحتی فرزندتان دشوار و تأیید احساساتی که از سر میگذراند مهم است، باید بر اهمیت رفتن به مدرسه تأکید کنید. هرچه مدت بیشتری در خانه بماند، بازگشت او دشوارتر خواهد بود. توضیح دهید که او از نظر جسمی سالم است و علائم جسمی او احتمالا ناشی از نگرانیهایی است که دارد، مثلا نگرانی درباره نمرات، تکالیف، روابط با معلمان، اضطرابهای اجتماعی یا ترس از خشونت در مدرسه.
صبحها که کودکان بیشترین شکایتها را دارند، برخوردی محکم و قاطع داشته باشید. درباره علائم جسمی یا اضطرابها بحثهای طولانی نداشته باشید. مثلا، از فرزندتان نپرسید که چه احساسی دارد. اگر او به اندازه کافی سالم است که در خانه بیدار و فعال باشد، پس به اندازه کافی سالم است که به مدرسه برود.
ممکن است نوشتن یادداشتی توسط پزشک کودکان به بازگشت کودک به مدرسه کمک کند. این یادداشت میتواند تأیید کند که فرزندتان علائمی داشته که مانع حضور او در مدرسه شده است، اما اکنون او قادر به بازگشت به کلاس است. درواقع نوشته میتواند کمک کند کودک مطمئن شود مشکلی برای رفتن به مدرسه ندارد.
آشنایی با جو مدرسه در چند مرحله
اگر اضطرابهای فرزندتان شدید است، ممکن است رفتن مرحلهای به مدرسه مفید باشد. برای مثال:
- روز اول: او صبح بیدار میشود و لباس میپوشد. سپس او را به مدرسه میبرید تا کمی با فضا آشنا شود و بعد با هم به خانه بازمیگردید.
- روز دوم: فرزندتان ممکن است تنها نیم روز یا یک یا دو کلاس در مدرسه حاضر شود.
- روز سوم: یک روز کامل را در مدرسه بگذراند.
حمایت مستمر
اگر فرزندتان توانست به مدرسه برود، همچنان از او حمایت کنید؛ مثلا با مرور روزی که در مدرسه گذشت و بحث درباره اینکه در هر مرحله چه چیزی میتواند به او کمک کند. کمک کنید کودک با مشاور مدرسه یا یک دوست ارتباط برقرار کند. فضایی امن برای او در مدرسه فراهم کنید؛ با هماهنگی مدرسه شرایطی را فراهم کنید که درصورت ضطراب شدید و نیاز به ترک مدرسه این امکان برایش فراهم باشد. کوچکترین موفقیتهایش را تشویق کنید، مثلا پوشیدن لباس فرم یا راهرفتن تا ورودی مدرسه، حتی اگر نتواند وارد مدرسه شود.
کاستن از دلخوشیهای ماندن در خانه
اگر فرزندتان در خانه میماند، اطمینان حاصل کنید که ایمن و راحت است، اما هیچ رفتار ویژه یا امتیازی به او ندهید. علائم او باید با درک و توجه مدیریت شوند. در صورتی که دلیل کودک موجه باشد، میتواند در تخت بماند، اما این نباید بهمعنای تعطیلی باشد. هیچ استفاده ویژه از موبایل و تبلت، میانوعده خاص یا ملاقاتکنندهای نباید وجود داشته باشد و کودک باید تحت نظارت باشد.
والدین نباید اجازه دهند فرزندان در ساعات مدرسه بخوابند یا بازی کنند. در این ساعات اولویت درس خواندن است حتی اگر کودک در خانه باشد. حتی میتوانید با مدرسه تماس بگیرید و تکالیفی که فرزندتان باید انجام دهد را بخواهید تا در خانه در طول روز انجام دهد.

پاسخگو کردن مدرسه
اگر مشکلی مانند زورگویی یا رفتار ناعادلانه معلم علت اضطراب کودک است، بهتمامی مدافع فرزندتان باشید و این مسائل را با کارکنان مدرسه مطرح کنید. ممکن است نیاز به اعمال تغییراتی توسط معلم یا مدیر باشد تا فشار روی کودک در محیط مدرسه کاهش یابد. فعالیتهای آنلاین فرزندتان را نیز زیر نظر داشته باشید؛ زورگویی هممدرسهایها میتواند در هر ساعتی خارج از کلاس رخ دهد و حس امنیت کودک در مدرسه را تحت تأثیر قرار دهد.
تقویت استقلال
به کودک کمک کنید استقلال پیدا کند و او را تشویق کنید در فعالیتهایی خارج از خانه با دیگر کودکان شرکت کند. این فعالیتها میتوانند شامل باشگاهها، ورزشها و معاشرت با دوستان و خویشاوندان باشند.
توصیه میشود برای بررسی احتمال مشکلات عصبی به پزشک عمومی یا متخصص کودکان مراجعه کنید.
در طول این روند، فراموش نکنید مراقبت از خودتان هم اهمیت دارد؛ پس درصورت نیاز، درخواست حمایت کنید. شما میتوانید از کمک حرفهای مشاوران و روانشناسان دکترساینا هم بهراحتی بهرهمند شوید.
چه زمانی باید به کمک حرفهای فکر کنیم؟
شاید بخواهید خودتان با مشکل امتناع از مدرسه فرزندتان مقابله کنید. اما اگر اجتناب فرزندتان از مدرسه بیش از یک هفته طول کشید، ممکن است شما و فرزندتان به کمک حرفهای برای مدیریت آن نیاز داشته باشید.
ارزیابی امتناع از مدرسه نیازمند یک بررسی حرفهای است. این ارزیابی باید با همکاری میان والدین یا مراقبان، معلمان و متخصصان سلامت روان انجام شود. والدین و معلمان نباید غیبتهای مزمن دانشآموز را نادیده بگیرند.
اگر امتناع از مدرسه ادامه پیدا کند، یا اگر کودک هنگام رفتن به مدرسه نشانههای مزمن یا متناوب اضطراب جدایی را نشان میدهد مراجعه به پزشک بهترین کار است. پزشک ممکن است مشاوره با متخصص سلامت روان کودک را توصیه کند.
فراموش نکنید که ترس از مدرسه معیارهای تشخیصی مشخصی ندارد. پس اگر فرزندتان بهطور پیوسته از مدرسه غیبت میکند و گمان میکنید از مدرسهرفتن امتناع میکند، بهترین کار این است که به متخصص مراجعه کنید. برای درک ریشه امتناع از مدرسه، مشاور یا متخصص سلامت روان ممکن است از شما یا فرزندتان این سؤالات را بپرسد:
- چه علائمی در کودک بروز میکند؛
- علائم چه زمانی ظاهر میشوند؛
- این علائم چه مدت ادامه دارند؛
- آیا رویدادها یا تعاملات خاصی باعث بروز علائم میشوند؛
- چه چیزهایی به از بین رفتن علائم کمک میکند.

درمان ترس از مدرسه در کودکان
کودکانی که علائم خفیف اسکلینوفوبیا دارند، ممکن است با کمک پدر، مادر، مراقب یا معلم خود بتوانند بر ترسهای مرتبط با مدرسه غلبه کنند. اگر علائم شدید باشد یا با اختلال روانی دیگری مرتبط باشد، برای درمان کودک میتوان از روشهای زیر بهره گرفت:
- رفتاردرمانی شناختی (CBT): رفتاردرمانی شناختی که اغلب بهعنوان درمان گفتوگومحور شناخته میشود، به کودکان کمک میکند افکار نادرست یا غیرمفید خود را شناسایی کنند. درمانگر به آنها میآموزد که چگونه این افکار نادرست را با افکار منطقی جایگزین کنند.
- درمان دیالکتیکی رفتاری (DBT): این روش با چهار مهارت به کودکان کمک میکند احساسات شدیدشان را مدیریت کنند. درمانگر دو مهارت مبتنی بر پذیرش و دو مهارت مبتنی بر تغییر را به کودک آموزش میدهد. هدف این است که کودکان بفهمند چگونه افکارشان بر رفتارشان تأثیر میگذارد و با درک این موضوع، بتوانند احساسات منفی و روابط خود را بهتر مدیریت کنند.
- مواجههدرمانی (Exposure Therapy): در این روش یک ترس خاص بهطور تدریجی در زندگی روزمره به کودک معرفی میشود. کودک ممکن است ابتدا تعاملات مدرسه را فقط در ذهن خود تصور کند و در نهایت با ترس در دنیای واقعی روبهرو شود.
- دارو درمانی: بهویژه اگر کودک دچار یک اختلال روانی دیگر باشد، دارو میتواند مفید باشد. مثلا ممکن است داروهای ضدافسردگی مانند مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRIs) تجویز شود. داروهایی مانند سرترالین یا فلوکستین میتوانند اختلال اضطرابی زمینهای را درمان کنند.
بسیاری از کودکان با درمان مناسب، بر ترس از مدرسه غلبه میکنند اما در برخی دیگر، اضطراب مرتبط با مدرسه هرگز بهطور کامل از بین نمیرود. در چنین مواردی در کنار درمانهای رسمی، کودکان میتوانند راهبردهایی برای کنار آمدن با اضطراب بیاموزند، ازجمله:
- یادگیری تکنیکهای ذهنآگاهی یا مدیتیشن برای کاهش استرس؛
- تمرین تمرینهای تنفسی؛
- تکرار جملات مثبت و تأکیدی.
اهمیت مداخله والدین و معلمان
همراهی والدین برای درمان موفقیتآمیز امتناع از مدرسه حیاتی است. اگرچه مشارکت والدین برای همه سنین مهم است، اما برای درمان ترس از مدرسه در کودکان مقطع ابتدایی اهمیت ویژهای دارد. والدین باید در تمام جلسات درمانی با فرزندشان حضور یابند و مشارکت کنند.
در طول درمان، والدین احتمالا روشهایی را برای مدیریت این رفتار یاد میگیرند. مثلا درمانگران ممکن است از والدین بخواهند بر تقویت مثبت حضور در مدرسه تمرکز کنند. والدین ممکن است با تقویت مثبت خانهمانی، پیشرفت درمان را بهطور ناخواسته تضعیف کنند.
به والدین ممکن است توصیه شود جلسات درمان فردی داشته باشند تا اضطراب خود را کاهش دهند. در این جلسات، آنها میتوانند یاد بگیرند چگونه فرزندشان را در بازگشت به مدرسه حمایت کنند.
مراقبان باید معلمان کودک را از امتناع از مدرسه و هر نوع درمانی که کودک دریافت میکند، مطلع کنند. مدرسه نیز ممکن است منابعی برای کمک به کودک ارائه دهد، مانند جلسات مشاوره. مدرسه مسئولیت دارد محیطی حمایتی فراهم کند تا کودک احساس راحتی و امنیت داشته باشد.
نمیتوان انتظار داشت کودکان پس از یادگیری چند تکنیک مقابلهای، با اعتمادبهنفس کامل به مدرسه بازگردند. کودکان نیاز دارند ابزارهایی برای مقابله با اضطراب بسازند و مراقبانشان باید پیامدها، پاداشها و تغییرات محیطی مناسب را ایجاد کنند تا شانس موفقیت دانشآموز افزایش یابد.

کلام آخر دکترساینا
ترس از مدرسه، امتناع یا اجتناب از آن یک تشخیص رسمی نیست، اما بسیاری از متخصصان آن را مشابه فوبیای خاص در نظر میگیرند. برخی از کودکانی که دچار ترس از مدرسه هستند، با فکر رفتن به مدرسه دچار بیماریهای جسمی میشوند و ممکن است به دلایل مبهم یا نامشخص، روزهای زیادی از مدرسه را از دست بدهند. کودکانی که علائم خفیف دارند، میتوانند به کمک والد، معلم یا مراقب خود اضطراب مرتبط با مدرسه کاهش دهند. اگر علائم شدیدتر باشد، درمانهای رواندرمانی یا دارویی میتواند به این کودکان کمک کند.
این مسئله موضوعی پیچیده است که یکشبه حل نمیشود و نیازمند رویکرد درمانی چندجانبه است. مداخله زودهنگام اهمیت دارد. با کار گروهی، همکاری و درصورت نیاز مشاوره حرفهای میتوانید به فرزندتان کمک کنید بر ترس از مدرسه غلبه کند و از حالت اجتناب به شور و شوق برای رفتن به مدرسه برسد. در گام نخست میتوانید از متخصصان دکترساینا کمک بگیرید.
سؤالات متداول
چه تفاوتی بین ترس طبیعی و ترس مرضی از مدرسه وجود دارد؟
ترس طبیعی معمولا کوتاهمدت و متناسب با موقعیت است، مثل اضطراب اولین روز مدرسه. اما ترس مرضی (ترس از مدرسه یا اسکولیونوفوبیا) شدید، مداوم و غیرمنطقی است و باعث میشود کودک از مدرسه اجتناب کند یا دچار علائم جسمی و روانی شود.
آیا ترس از مدرسه میتواند روی یادگیری کودک تاثیر بگذارد؟
بله. کودکانی که ترس از مدرسه دارند ممکن است از درسها عقب بمانند، تمرکز کمتری داشته باشند و عملکرد تحصیلیشان کاهش یابد. همچنین اضطراب مزمن میتواند یادگیری و حافظه را مختل کند.
بهترین روش برای صحبت کردن با کودک درباره ترس از مدرسه چیست؟
با آرامش و همدلی با کودک صحبت کنید، احساسات او را تأیید کنید و بدون سرزنش به او گوش دهید. از جملات مثبت و تشویقی استفاده کنید و کمک کنید راهکارهای مقابلهای با اضطراب پیدا کند.
آیا مدرسه میتواند در کاهش ترس کودکان نقش موثری داشته باشد؟
بله. معلمان و مشاوران مدرسه میتوانند با فراهم کردن محیطی حمایتگر، تنظیم برنامههای مرحلهای برای بازگشت به کلاس و ارائه مشاوره و فعالیتهای پشتیبانی، اضطراب کودک را کاهش دهند.
چگونه والدین میتوانند اضطراب صبحگاهی فرزندشان را کاهش دهند؟
ایجاد یک روتین صبحگاهی منظم، آماده کردن وسایل مدرسه از شب قبل، صحبت کوتاه و مثبت با کودک، و ارائه حمایت عاطفی میتواند به کاهش اضطراب کمک کند. همچنین، مشارکت کودک در برنامهریزی روزانه و آموزش تنفس عمیق و آرامشبخش قبل از خروج از خانه میتواند مؤثر باشد.
چه عواملی احتمال ابتلا به ترس از مدرسه را افزایش میدهند؟
برخی شرایط میتوانند احتمال ابتلای کودک به ترس از مدرسه را بیشتر کنند. کودکانی که اختلالات اضطرابی یا سایر مشکلات سلامت روان دارند، بیشتر در معرض بروز امتناع از مدرسه هستند. کودکانی که اسکلینوفوبیا دارند، ممکن است همزمان به یکی از این اختلالهایی مانند افسردگی، اختلال اضطراب فراگیر (GAD)، اختلال وسواس فکریـعملی (OCD)، اختلال نافرمانی مقابلهای (Oppositional Defiant Disorder)، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و اختلال اضطراب اجتماعی هم مبتلا باشند.
اطلاعات این مقاله صرفاً برای افزایش آگاهی شماست. بههیچعنوان بدون مشورت با پزشک اقدام به خوددرمانی نکنید.