
پرخاشگری در نوجوانان؛ ۷ علت پنهان و بهترین روشهای درمان
پرخاشگری رفتاری پیچیده است که به اشکال مختلفی بروز میکند. پرخاشگری در نوجوانان براثر عوامل بیولوژیکی، محیطی و روانی شکل میگیرد و بهصورت فیزیکی، کلامی، ارتباطی یا سایبری بروز میکند. برای کنترل و مقابله با رفتارهای پرخاشگرانه در نوجوانان باید با دلایل و اشکال مختلف آن آشنا شویم تا بتوانیم راهکارهای مناسب را بیابیم. در ادامه مفهوم پرخاشگری و علل بروز رفتارهای پرخاشگرانه در نوجوانان را بررسی میکنیم و راههای کنترل و مواجهه با این رفتارها را شرح میدهیم.
پرخاشگری در نوجوانان چیست؟
پرخاشگری عموما به رفتاری گفته میشود که با هدف آسیبرساندن به دیگران یا ناراحتکردن آنها انجام میشود. پرخاشگری در نوجوانان ممکن است به شکلهای مختلفی شامل پرخاشگری کلامی، خشونت فیزیکی و رفتار ضداجتماعی بروز کند. رفتارهای پرخاشگرانه میتواند شامل موارد زیر باشد:
- فریادزدن؛
- ناسزاگفتن؛
- رفتارهای توهینآمیز کلامی مانند طعنهزدن و توهینکردن؛
- خشونت فیزیکی؛
- رفتارهای خارج از کنترل مانند تمام شب بیرونماندن؛
- قلدری و زورگویی سایبری؛
- بدگوییکردن و شایعهپراکنی؛
- آسیبرساندن به اموال دیگران (مانند خطانداختن روی اتومبیل یا پنچرکردن لاستیک).
پرخاشگری در نوجوانان معمولا به دو شکل بروز میکند:
- پرخاشگری آشکار (Overt aggression): بیرونی و مقابلهای است، مانند دعواهای فیزیکی و خصومت کلامی مانند فریادزدن یا توهینکردن؛
- پرخاشگری پنهان (Covert aggression): کمتر قابلمشاهده است ولی بهاندازه پرخاشگری آشکار آسیبزا است و شامل تاکتیکهایی مانند طرد اجتماعی (social exclusion)، شایعهپراکنی یا سایر استراتژیهای فریبکارانه با هدف منزویکردن طرف مقابل میشود.

تعریف روانشناسی پرخاشگری
طبق گفته کریک (Crick) و گروتپرتر (Grotpreter)، ۱۹۹۵، «پرخاشگری رفتاری غیرمعمول است که با هدف آزردن یا صدمهزدن به دیگران انجام میشود». پرخاشگری هر نوع رفتاری است که با هدف آسیبرساندن یا مجروحکردن موجود زنده دیگری انجام میشود که خواهان اجتناب از چنین رفتاری است. پرخاشگری گاهی تهاجم (combativeness) نیز نامیده میشود. این رفتار عمدتا پاسخی به خشم، درد، اضطراب یا سرخوردگی است. این احساسات اغلب در هر سنی ابراز میشوند ولی وقتی به شکل مفرط ادامه مییابند، به رفتار پرخاشگرانه تبدیل میشوند.
طبق گفته بیشتر روانشناسان، مقداری از رفتار پرخاشگرانه در نوجوانان بهعنوان امری عادی و جهانی پذیرفته شده است. نوجوانان از انواع رفتارهای پرخاشگرانه برای کنارآمدن با احساسات خود یا ابراز آنها استفاده میکنند. پرخاشگری به راهی برای تسکین یا نشاندادن احساسات تبدیل میشود. ولی بهگفته مازلو (Maslow، ۱۹۶۲) «پرخاشگری بخش اساسی طبیعت انسان نیست. این واکنشی به شرایطی است که در آن نیازهای اساسی برآورده نمیشوند.»
پرخاشگری علیه افراد، حیوانات یا اشیاء انجام میشود و میتواند خفیف یا شدید باشد. پرخاشگری میتواند فیزیکی یا کلامی باشد، مانند کتکزدن، لگدزدن، مشتزدن، گازگرفتن، سقلمهزدن، توهین یا سوءاستفاده کردن. پرخاشگری شروع خشونت به شمار میرود. معمولا خشونت دفاعی پرخاشگری در نظر گرفته نمیشود زیرا عملی واکنشی است.
تفاوت پرخاشگری در نوجوانان پسر و دختر
پرخاشگری در نوجوانان میتواند نشانهای از مشکلات سلامت روان باشد، بهخصوص در پسران نوجوان. ازآنجاکه پسران و مردان جوان طوری تربیت میشوند که «سرسخت» باشند و آسیبپذیری خود را نشان ندهند، از نشاندادن احساساتی مانند غم یا ترس یا صحبتکردن درمورد آنها خودداری میکنند. درنتیجه ممکن است احساسات آنها بهصورت خشم یا پرخاشگری بروز کند. البته این به آن معنا نیست که فقط پسران رفتار پرخاشگرانه نوجوانی را بروز میدهند.
بهطورکلی جنسیت نقش مهمی در پرخاشگری انسان ایفا میکند. بهگفته کوئی (Coie) و داج (Dodge) (۱۹۹۷) «عموما مردان پرخاشگرتر از زنان هستند.» بهگفته بیورکویست (Bjorkqvist، ۱۹۹۴) «مردان سریعتر پرخاشگر میشوند و بیشتر از زنان پرخاشگری خود را بهصورت فیزیکی ابراز میکنند.»
تحقیقات تفاوتهایی را در انواع و سطوح پرخاشگری بین مردان و زنان نشان میدهد. پرخاشگری فیزیکی در مردان بیشتر است. این مسئله در بسیاری از فرهنگها و گروههای سنی مشاهده شده است. پسران و مردان بیشتر در دعوا، اعمال خشونتآمیز و رفتارهای پرخاشگرانه آشکار درگیر میشوند، درحالیکه در زنان پرخاشگری ارتباطی بیشتر مشاهده میشود، بهخصوص در دوران نوجوانی. دختران ممکن است از طرد اجتماعی، شایعهپراکنی یا آسیبرساندن به دوستیها بهعنوان راهی برای اعمال کنترل یا آسیبرساندن به دیگران ازنظر اجتماعی استفاده کنند.
پرخاشگری کلامی در هر دو جنس وجود دارد ولی گاهی تفاوت معناداری نشان نمیدهد یا بسته به زمینه متفاوت است.

علتهای پنهان پرخاشگری در نوجوانان
پرخاشگری در نوجوانان میتواند ناشی از ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، عصبی-زیستی، محیطی و روانی باشد. تغییرات هورمونی، تمایلات ژنتیکی، محیط خانواده، روابط با همسالان و اختلالات سلامت روان، همگی میتوانند در ایجاد رفتار پرخاشگرانه نقش داشته باشند.
۱. تغییرات هورمونی در دوران بلوغ
تغییرات هورمونی دوران بلوغ میتواند بر میزان پرخاشگری نوجوانان تأثیر بگذارد، زیرا نوسانات هورمونها بر خلقوخو و رفتار تأثیر میگذارد. در دوران نوجوانی بدن دچار تغییرات زیادی میشود که مهمترین آنها افزایش هورمونهای جنسی مانند تستوسترون در پسران و استروژن و پروژسترون در دختران است. تستوسترون با رفتارهای پرخاشگرانه مرتبط است. مطالعات نشان دادهاند که سطح بالاتر تستوسترون میتواند میل به رفتارهای تهاجمی را افزایش دهد.
تغییرات جسمی بلوغ منجر به تغییرات متنوعی مانند بم شدن صدای پسران و شروع رشد موهای صورت در آنها و قاعدگی دختران میشود. این تغییرات جسمی موجب بروز احساسات منفی و تحریک در نوجوانان میشود که میتواند منجر به پرخاشگری شود.
هورمونها روی سیستم عصبی نیز تأثیر میگذارند و میتوانند موجب تغییرات سریع و شدید در احساسات و خلق نوجوان شوند. این نوسانات خلقی ممکن است نوجوان را حساستر، زودرنجتر و در بعضی مواقع پرخاشگرتر کند.
تغییرات هورمونی بلوغ، تکانشگری و واکنشپذیری عاطفی را افزایش میدهد. مطالعه رامیرز جی. (Ramirez J.) و همکاران در سال ۲۰۰۳ نشان داد که تستوسترون بهطور غیرمستقیم بر پرخاشگری تأثیر میگذارد، درحالیکه فعالیت پایین محور HPA با رفتار ضداجتماعی مرتبط است. آندروژنهای آدرنال در رفتار خشونتآمیز در پسران نقش دارند و تفاوتهای جنسیتی از دوران قبل از تولد آغاز میشوند. البته هورمونها با عوامل استرسزای روانی-اجتماعی تعامل دارند، به این معنی که پرخاشگری دراثر ترکیبی از اثرات بیولوژیکی، روانی و اجتماعی ایجاد میشود.
۲. فشارهای خانوادگی و تربیتی
فقدان گرما، عشق، محبت، مراقبت، نظارت و استقلال از سوی والدین منجر به پرخاشگری در میان نوجوانان میشود. فرزندپروری سختگیرانه یا مقتدرانه، خشونت بین والدین یا اعضای خانواده، طلاق، جرم و بزهکاری والدین، پایینبودن سطح تحصیلات والدین، بزرگبودن اندازه خانواده و فقر عواملی هستند که تأثیری قوی بر رفتار پرخاشگرانه دارند.
بیتوجهی والدین یا مشاهده پرخاشگری آنها میتواند در بروز رفتار پرخاشگرانه در نوجوانان نقش داشته باشد. تنبیه توسط والدین یا معلمان نیز بر رفتار نوجوانان تأثیر میگذارد و میتواند موجب شود که نوجوان نسبت به آنها پرخاشگر شود.

۳. مشکلات تحصیلی و استرس مدرسه
استرسها و مشکلات در محیط مدرسه نیز میتوانند منجر به رفتارهای پرخاشگرانه در نوجوانان شوند. آنها نگران درس، دستاوردها، شغل، آینده و روابط خود هستند و ممکن است که دراثر این نگرانی تحریکپذیر و پرخاشگر شوند.
ممکن است که نوجوان برای کسب نمرات بالاتر یا موفقیت در فعالیتهای مدرسه تحت فشار والدین، معلمان یا خودش باشد. وقتی این فشار زیاد شود و نوجوان نتواند انتظارات را برآورده کند، احساس سرخوردگی و شکست میکند که میتواند به پرخاشگری او منجر شود.
افت تحصیلی یا عدم توانایی در انجام تکالیف و کسب نمرات خوب در امتحانات میتواند منجر به احساس ناکارآمدی در نوجوان شود. این احساس میتواند موجب بروز خشم و پرخاشگری شود، بهویژه اگر نتواند احساساتش را بهدرستی ابراز کند. استرس مداوم مرتبط با مدرسه (مانند استرس ناشی از امتحانات، تکالیف یا رقابت با همکلاسیها) موجب تحریکپذیری میشود. نوجوانی که دچار استرس است زود عصبانی میشود و بیشتر پرخاشگری میکند.
۴. دوستان و محیط اجتماعی
محیطی که نوجوان در آن بزرگ میشود بر تمایل او به پرخاشگری تأثیر قابلتوجهی میگذارد. زندگی در محیطهای پراسترس یا محروم، که در آنها منابع و فرصتهای محدودی وجود دارد، احتمال بروز رفتارهای پرخاشگرانه را افزایش میدهد. وضعیت اجتماعی-اقتصادی نامطلوب و قرارگرفتن در معرض خشونت میتواند در ایجاد رفتار پرخاشگرانه نقش داشته باشد. قرارگرفتن در معرض خشونت در رسانهها یا موقعیتهای واقعی زندگی موجب حساسیتزدایی نوجوانان میشود و رفتار پرخاشگرانه را برای آنها عادی جلوه میدهد.
روابط با همسالان و تمایل به پذیرفتهشدن یا کسب جایگاه اجتماعی نیز میتواند بر سطح پرخاشگری تأثیر بگذارد. طرد همسالان، قلدری و گروههای همسالان بزهکار پرخاشگری را تقویت میکنند. براساس مطالعه فاریس آر (Faris R) و همکاران در سال ۲۰۱۲ رفتار پرخاشگرانه دوستان احتمال پرخاشگری نوجوان را ۲۰٪ افزایش میدهد.
۵. کمبود خواب و تغذیه نامناسب
کمبود خواب و تغذیه نامناسب میتوانند موجب تحریکپذیری، کاهش کنترل هیجانات و درنهایت افزایش پرخاشگری در نوجوانان شوند.
کمبود خواب موجب میشود بخشهایی از مغز که مسئول کنترل هیجانات هستند (مانند قشر پیشپیشانی) بهدرستی عمل نکنند. این موضوع نوجوان را تحریکپذیر و زودرنج میکند و احتمال بروز رفتارهای پرخاشگرانه را افزایش میدهد. نوجوانی که خواب کافی ندارد، خسته و بیحوصله میشود. درنتیجه نسبت به محرکها حساستر شده و سریعتر عصبانی میشود. خواب ناکافی موجب میشود که نوجوان نتواند بهدرستی فکر کند یا مشکلاتش را منطقی حل کند و بهجای راهحلهای منطقی به واکنشهای تهاجمی و پرخاشگری روی بیاورد.
تغذیه نامناسب نیز در بروز پرخاشگری در نوجوانان مؤثر است. کمبود ویتامینهایی مانند ویتامین B و D و مواد معدنی مانند آهن و منیزیم میتواند عملکرد مغز را مختل کند و موجب بیثباتی خلقی و تحریکپذیری نوجوان شود. مصرف زیاد شیرینیها و فستفودها نیز موجب نوسانات سریع قندخون میشود. این نوسانات با تغییرات خلقی، اضطراب و پرخاشگری همراه هستند. عدم نوشیدن آب و مایعات کافی نیز میتواند موجب خستگی و سردرد شود و روی خلق و رفتار نوجوان تأثیر منفی بگذارد.
بهعلاوه بعضی از مواد افزودنی غذایی مصنوعی بر رفتار بیشفعالی تأثیر میگذارند. برای نمونه میتوان به رنگهای غذایی مصنوعی بهویژه تاترازین (زرد-E102) و آمارانت (قرمز-E123)، طعمدهندههای مصنوعی مانند وانیلین، مواد نگهدارنده آنتیاکسیدان بهویژه بوتیلیتد هیدروکسی آنیزول (BHA-E320)، هیدروکسی تولوئن بوتیلدار (BHT-E321)، تری بوتیل هیدروکینون (TBHQ-E319) و سالیسیلات و آسپرین (اسید سالیسیلیک) اشاره کرد (مارتین و همکاران، ۲۰۱۴).
۶. مشکلات روحی و اضطراب پنهان
مشکلات سلامت روان و اضطراب پنهان با ایجاد پریشانی درونی، اختلال در تنظیم هیجانی، کاهش کنترل تکانه و افزایش حساسیت به تهدیدهای اجتماعی در پرخاشگری نوجوانان نقش دارند.
بسیاری از نوجوانان دچار اضطرابی هستند که آشکارا ابراز یا تشخیص داده نمیشود. این اضطراب «پنهان» میتواند تنش درونی قابلتوجهی ایجاد کند. نوجوانی که قادر به بیان یا پردازش صحیح این احساسات اضطرابآور نیست، ممکن است پریشانی خود را بهصورت پرخاشگری بروز دهد.
مشکلاتی مانند افسردگی، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال استرس پس از سانحه و اختلال دوقطبی میتوانند تحریکپذیری را افزایش و کنترل تکانه را کاهش دهند و احتمال بروز واکنشهای پرخاشگرانه را بالا ببرند. برای نمونه افسردگی در نوجوانان اغلب با تحریکپذیری و ناامیدی همراه است که میتواند بهصورت رفتار پرخاشگرانه بروز کند.
نوجوانان مبتلا به مشکلات سلامت روان اغلب در تنظیم مؤثر احساسات خود مشکل دارند. این اختلال در تنظیم هیجانی میتواند منجر به فوران ناگهانی خشم یا اعمال پرخاشگرانه بهویژه در هنگام استرس شود. مشکلات سلامت روان ممکن است موجب شود نوجوانان احساس انزوا یا طردشدن کنند که میتواند منجر به احساس ناامیدی و خشم شود. گاهی پرخاشگری پاسخی دفاعی به تهدیدهای اجتماعی ادراکشده یا احساس آسیبپذیری است.
اضطراب پنهان میتواند نوجوان را بیشازحد نسبت به تهدیدها یا انتقادها حساس کند. افزایش حساسیت میتواند موجب شود که نوجوان برای محافظت از خود به پرخاشگری دفاعی روی بیاورد.

۷. استفاده بیشازحد از فضای مجازی و بازیها
امروزه بازیهای ویدئویی تأثیر زیادی بر نوجوانان میگذارند. آنها زمان زیادی را صرف بازیهای ویدئویی میکنند و بیشتر این بازیها نیز خشونتآمیز هستند. بهگفته کارن ای.دیل (Karen E.Dill) و کریگ ای. اندرسون (Craig A. Anderson) (۲۰۰۷)، «بازیهای ویدئویی بهدلیل ماهیت تعاملی و جذابشان در افزایش پرخاشگری نسبت به برنامههای تلویزیونی خشونتآمیز یا فیلمهای خشن مضرتر هستند.»
استفاده بیشازحد از فضای مجازی نیز میتواند ازطریق قراردادن نوجوان در معرض محتوای خشونتآمیز، اختلال خواب، استرس عاطفی ناشی از رسانههای اجتماعی و رشد ضعیف مهارتهای اجتماعی موجب افزایش پرخاشگری شود.
پلتفرمهای رسانههای اجتماعی میتوانند به بستری برای قلدری سایبری تبدیل شوند. قربانیان ممکن است که با عصبانیت، ناامیدی یا پرخاشگری به آن واکنش نشان دهند. از سوی دیگر قرارگرفتن مداوم در معرض تصاویر فیلترشده و ایدئال از زندگی دیگران در رسانههای اجتماعی میتواند منجر به کاهش عزتنفس، حسادت و پریشانی عاطفی شود. این احساسات منفی میتوانند انباشته شوند و خود را بهصورت تحریکپذیری یا پرخاشگری نشان دهند، بهویژه اگر نوجوان نداند که چگونه باید با آنها کنار بیاید.
زمان زیاد استفاده از صفحهنمایش، بهویژه در اواخر شب، کیفیت خواب را مختل میکند. خواب نامناسب نیز بیثباتی عاطفی را افزایش میدهد و موجب میشود که نوجوان در طول روز بیشتر مستعد تحریکپذیری و پرخاشگری باشد. صرف زمان زیاد در فضای آنلاین میتواند تعاملات دنیای واقعی را کاهش دهد و مهارتهای ارتباطی و اجتماعی را تضعیف کند. نوجوانان ممکن است که در نبود این مهارتها در موقعیتهای اجتماعی واقعی بیشتر به پرخاشگری یا رفتارهای منفعلانه روی بیاورند.

۸. عوامل بیولوژیکی
شیمی مغز
عدم تعادل در شیمی مغز، بهویژه انتقالدهندههای عصبی مانند سروتونین و دوپامین، میتواند بر تنظیم و کنترل هیجانات (emotional regulation) و کنترل تکانههای نوجوان تأثیر بگذارد.
ژنتیک
تحقیقات نشان میدهد که برخی افراد زمینه ژنتیکی رفتار پرخاشگرانه دارند، یعنی صفات خاصی را به ارث بردهاند که آنها را مستعد پرخاشگری میکند. برخی مطالعات ژنتیک مولکولی نشان دادهاند که ژنهای کدکننده برخی پروتئینهای کلیدی دخیل در انتقال سروتونین میتوانند چندریختی یا پلیمورفیسمهایی (polymorphism) را در رابطه با رفتار پرخاشگرانه تکانشی نشان دهند (استنر، مندلویچ جی. (Staner, Mendlewicz J.): وراثت و نقش سروتونین در رفتار پرخاشگرانه تکانشی).
ژنها ازطریق تنظیم انتقالدهندههای عصبی و تعامل با شرایط محیطی تأثیر قابلتوجهی بر پرخاشگری میگذارند. طبق مطالعه کویاما (Koyama) و همکاران در سال ۲۰۲۴ عوامل ژنتیکی عامل ۵۰ تا ۶۵ درصد از پرخاشگری کودکان و نوجوانان هستند. در ۸۷ مطالعه نیز میزان وراثتپذیری در تحقیقات دوقلوها به ۶۰ درصد رسید. ژنهایی که بهطورمکرر مورد مطالعه قرار گرفتند شامل MAOA، DRD4 و COMT بودند.
عوامل نوروبیولوژیکی
آسیب مغزی تروماتیک یا ناهنجاریهای رشدی در مناطقی مانند قشر پیشپیشانی (prefrontal cortex) و لوبهای گیجگاهی (temporal lobes) کنترل تکانه و تنظیم خلق را مختل میکند و احتمال بروز پرخاشگری در فرد را افزایش میدهد. مطالعه تیجسن اس. (Thijssen S.) و همکاران در سال ۲۰۱۵ کاهش حجم آمیگدال، نازکتر شدن نواحی قشری (پیشمرکزی چپ و آهیانه تحتانی راست) و کاهش چینخوردگی قشری در نیمکره راست را با پرخاشگری در کودکان مرتبط دانست.
۹. عوامل روانشناختی
عوامل روانشناختی نیز در بروز پرخاشگری در نوجوانان مؤثرند. عوامل روانشناختی به فرایندهای درونی و ویژگیهای فردی اشاره دارند که در پرخاشگری نوجوانان نقش دارند. این عوامل شامل ویژگیهای شخصیتی، فرایندهای شناختی و مهارتهای کنترل هیجانات هستند. ویژگیهای فردی مانند تندمزاجی، توانایی کنترل هیجانات و فرایندهای شناختی میتوانند بر نحوه واکنش و ابراز احساسات نوجوان تأثیر بگذارند. برای نمونه نوجوانی که کنترل تکانه (impulse control) ضعیفی دارد یا در مدیریت خشم مشکل دارد، بیشتر مستعد طغیانهای پرخاشگرانه است. علاوهبر این، بعضی از بیماریهای روانی مانند اختلال سلوک یا اختلال نافرمانی مقابلهای (ODD) با افزایش پرخاشگری در نوجوانان مرتبط هستند. در مطالعه کانر دی. اف. (Connor D. F.) و همکاران در سال ۲۰۱۹، ۹۳٪ از کودکان و نوجوانانی که بهدلیل پرخاشگری شدید ارجاع داده شده بودند، معیارهای ODD را داشتند.
بهعلاوه بعضی از ویژگیهای شخصیتی مانند تمایل به تکانشگری، تحمل کم در برابر سرخوردگی یا سوگیری اسناد خصمانه (hostile attribution bias) میتوانند احتمال رفتار پرخاشگرانه را افزایش دهند. فرایندهای شناختی مانند الگوهای تفکر تحریفشده (distorted thinking patterns) یا فقدان مهارتهای حل مسئله نیز میتوانند در پرخاشگری نقش داشته باشند. دشواری در مدیریت احساسات، بهویژه خشم و سرخوردگی، میتواند گرایشهای پرخاشگرانه را تشدید کند.
۱۰. رسانهها
مطالعات نشان دادهاند نوجوانانی که خشونت بیشتری را در تلویزیون یا فیلمها تماشا میکنند، تمایل به پرخاشگری دارند. پژوهش بندورا (Bandura، ۱۹۶۳) درمورد رفتار آموختهشده از مشاهده نشان داد که وقتی کودکان رفتار پرخاشگرانه فرد دیگری را مشاهده میکنند، احتمال پرخاشگری در آنها بیشتر است.
۱۱. مشکلات جسمی یا روانی
ناهنجاریهای جسمی یا روانی (مغزی) مانند گنگی (لالی)، ناشنوایی، نابینایی یا هر نوع نقص جسمی دیگر و عقبماندگی ذهنی بر رفتار نوجوانان تأثیر میگذارد. نوجوانانی که دچار این ناهنجاریها هستند نسبت به نوجوانان عادی پرخاشگرتر هستند.
اختلال طیف اوتیسم (ASD) نیز میتواند عامل رفتار پرخاشگرانه باشد. نوجوانانِ مبتلا به اختلالات خلقی مانند اختلال دوقطبی ممکن است در طول دوره شیدایی (مانیک) یا هیپومانیک پرخاشگر شوند.
اختلال کمتوجهی-بیشفعالی و ناتوانیهای یادگیری
اگر کودکی مبتلا به اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD) باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که بدون توجه به عواقب احتمالی، بهصورت تکانشی و پرخاشگرانه رفتار کند. اختلال کمتوجهی-بیشفعالی و ناتوانیهای یادگیری میتواند موجب شود که نوجوان احساس ناامیدی و بدی نسبت به خود داشته باشد. اگر به او ابزارهایی برای مقابله با این احساسات داده نشده باشد، ممکن است که درنهایت به دیگران حمله کند.

انواع پرخاشگری در نوجوانان
پرخاشگری در نوجوانان میتواند اشکال مختلفی به خود بگیرد که هریک ویژگیها و تأثیرات خاص خود را دارند. درک این اشکال مختلف برای رسیدگی و مدیریت مؤثر پرخاشگری ضروری است. پنج نوع اصلی پرخاشگری که معمولا در نوجوانان مشاهده میشود عبارتاند از: پرخاشگری ارتباطی (relational aggression)، فیزیکی، کلامی، هیجانی و سایبری.
پرخاشگری کلامی
در پرخاشگری کلامی از کلمات برای رنجاندن، تحقیر یا ارعاب دیگران استفاده میشود. این پرخاشگری میتواند شامل توهین، تهدید، فحاشی یا شایعهپراکنی باشد. پرخاشگری کلامی میتواند بهاندازه پرخاشگری فیزیکی آسیبرسان باشد و موجب پریشانی عاطفی (emotional distress) شود.
نوجوانانی که درگیر پرخاشگری کلامی میشوند، ممکن است این کار را برای ابراز سرخوردگی، ابراز قدرت یا مقابله با ناامنیهای خود انجام دهند. پرخاشگری کلامی هم در پسران و هم در دختران شایع است. این نوع پرخاشگری میتواند اثرات مخربی بر نوجوانان بگذارد و موجب اضطراب، افسردگی و کاهش عزتنفس آنها شود.
پرخاشگری فیزیکی
پرخاشگری فیزیکی آشکارترین و قابلتشخیصترین شکل پرخاشگری در بین نوجوانان است. این نوع پرخاشگری شامل آسیب فیزیکی مستقیم یا تهدید به چنین آسیبی است. این نوع پرخاشگری میتواند بهصورت کتکزدن، هلدادن، لگدزدن یا هر نوع خشونت فیزیکی دیگری بروز کند. پرخاشگری فیزیکی اغلب درنتیجه خشم، سرخوردگی یا تمایل به اِعمال تسلط یا کنترل بر دیگران رخ میدهد. این نوع پرخاشگری در پسران بیشتر از دختران شایع است و تحتتأثیر عواملی مانند فشار همسالان، قرارگرفتن در معرض رسانههای خشونتآمیز و روابط خانواده قرار دارد. پرخاشگری فیزیکی میتواند عواقب شدیدی برای قربانی و همچنین فرد پرخاشگر داشته باشد و منجر به آسیبهای فیزیکی، عواقب قانونی و روابط پرتنش شود.

پرخاشگری هیجانی
پرخاشگری هیجانی نوعی پرخاشگری است که دراثر احساسات شدید و کنترلنشده مانند ترس، خشم، اضطراب یا غم ایجاد میشود. پرخاشگری هیجانی معمولا بهطور ناگهانی و بدون قصد قبلی رخ میدهد و فرد پس از کاهش هیجان از رفتارش پشیمان میشود.
ویژگیهای پرخاشگری هیجانی در نوجوانان عبارتاند از:
- ناگهانی و انفجاری هستند؛
- بدون قصد قبلی برای آسیبرساندن به طرف مقابل انجام میشوند و هدف آنها تخلیه هیجانی است؛
- پس از آرامشدن معمولا موجب احساس پشیمانی و شرمندگی در فرد میشوند؛
- به شرایط و محیط وابسته هستند، مثلا ممکن است که نوجوان در مدرسه آرام ولی در خانه پرخاشگر باشد.
پرخاشگری ارتباطی
پرخاشگری ارتباطی، که بهعنوان پرخاشگری اجتماعی نیز شناخته میشود، شامل رفتارهایی است که با هدف آسیبرساندن یا دستکاری روابط اجتماعی انجام میشود. پرخاشگری ارتباطی در نوجوانان نوعی آسیب غیرفیزیکی است که در آن فرد با روشهایی مانند شایعهپراکنی، بدگوییکردن، طرد اجتماعی یا بههمزدن دوستیها روابط اجتماعی را دستکاری میکند یا به اعتبار دیگری آسیب میزند. هدف از پرخاشگری ارتباطی منزویکردن قربانی است. پرخاشگری ارتباطی بهجای رویارویی فیزیکی، روابط همسالان را هدف قرار میدهد. این نوع پرخاشگری بیشتر در بین دختران رایج است، اگرچه پسران نیز مرتکب یا قربانی آن میشوند.
در دوران نوجوانی که پذیرش اجتماعی و روابط با همسالان اهمیت زیادی دارد، پرخاشگری ارتباطی میتواند بسیار مضر باشد. این پرخاشگری میتواند منجر به احساس انزوا، عزتنفس پایین و مشکلاتی در ایجاد روابط سالم در آینده شود.

پرخاشگری سایبری
پرخاشگری سایبری نوعی رفتار خصمانه است که ازطریق فناوریهای دیجیتال و پلتفرمهای آنلاین انجام میشود. این رفتار بهشکل اقدامات عمدی بهمنظور آسیبرساندن، تهدید، آزار و اذیت یا ارعاب دیگران در محیطهای مجازی انجام میشود.
پرخاشگری سایبری شامل طیف وسیعی از رفتارها مانند ارسال پیامهای تهدیدآمیز، ارسال محتوای تحقیرآمیز درمورد دیگران، انتشار اطلاعات نادرست، حذف افراد از گروههای آنلاین و جعل هویت دیگران در فضای مجازی با نیت بدخواهانه است. این نوع پرخاشگری بهصورت ناشناس رخ میدهد، مخاطبان بیشتری را تحتتأثیر قرار میدهد، بهدلیل ثبتشدن در سوابق دیجیتال برای مدتی نامحدود ادامه مییابد و از مرزهای جغرافیایی فراتر میرود.
پرخاشگری سایبری بهدلیل امکان وقوع در هر زمان و دسترسی سریع به مخاطبان گسترده، آسیب قابلتوجهی ایجاد میکند. قربانیان پرخاشگری سایبری احساس بهدامافتادگی میکنند که میتواند منجر به افزایش استرس، اضطراب و افسردگی در آنها شود.

بهترین روشهای درمان پرخاشگری در نوجوانان
برای درمان پرخاشگری در نوجوانان ابتدا باید علت آن را شناسایی کنید. علت پرخاشگری میتواند مسائل عاطفی (خشم، اضطراب)، عوامل محیطی (درگیریهای خانوادگی، فشار همسالان)، اختلالات سلامت روان یا علل بیولوژیکی باشد. معمولا ارزیابی کامل توسط روانشناس یا مشاور ضروری است.
درمان دارویی پرخاشگری نوجوانان
زمانی از درمان دارویی استفاده میشود که پرخاشگری با اختلالات روانپزشکی (مانند ADHD، افسردگی، اختلال دوقطبی) مرتبط باشد. دارودرمانی باید در کنار سایر روشهای درمانی و تحت نظارت دقیق پزشک انجام شود.
دارو در مدیریت ADHD، افسردگی یا اختلال دوقطبی مرتبط با پرخاشگری در نوجوانان مؤثر است. متاآنالیز ۴۵ آزمایش کنترلشده در سال ۲۰۰۶ نشان داد که دارودرمانی درمجموع پرخاشگری را ۵۶٪ کاهش میدهد. متیل فنیدات (Methylphenidate) در بیماران ADHD (۸۴۴ نفر) پرخاشگری را ۹۰٪ کاهش داد. ریسپریدون (Risperidone) در جوانان مبتلا به اختلال سلوک و ضریب هوشی پایین (۸۷۵ نفر) پرخاشگری را ۹۰٪ کاهش داد. محرکها بیش از همه مورد مطالعه قرار گرفتند (۴۰٪) و پس از آن داروهای ضدروانپریشی (۲۰٪)، ضدافسردگی (۱۳٪) و تثبیتکنندههای خلق (۱۳٪) قرار داشتند.
درمانهای روانشناختی و مشاورهای
با ارزیابی سلامت روان میتوان تعیین کرد که آیا پرخاشگری در نوجوان ناشی از افسردگی، اضطراب، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، اختلال طیف اوتیسم (ASD) یا سایر مشکلات زمینهای است یا خیر. متخصص سلامت روان همچنین میتواند به خانواده توصیهها و اطلاعاتی درمورد گزینههای درمانی ارائه دهد. رسیدگی به علت اصلی پرخاشگری به کاهش رفتارهای پرخاشگرانه نوجوان کمک میکند و مهمتر از آن، درمان میتواند حمایتی را که نوجوان برای بهبودی و موفقیت در سایر زمینههای زندگی نیاز دارد، در اختیارش قرار دهد.
درمان شناختی رفتاری (CBT)
درمان شناختی رفتاری به نوجوانان کمک میکند تا محرکهای خشم را شناسایی کنند، مکانیسمهای مقابلهای را شکل دهند و تعاملات اجتماعی خود را بهبود بخشند. CBT به نوجوانان کمک میکند تا الگوهای فکری منفی را که منجر به خشم یا پرخاشگری میشوند شناسایی کنند. سپس به آنها آموزش میدهد که این افکار را به چالش بکشند و با افکار سالمتر و منطقیتر جایگزین کنند. تکنیکهای CBT شامل کنترل خشم، حل مسئله و آموزش مهارتهای اجتماعی هستند.

رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)
رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم هیجان و ذهنآگاهی تمرکز دارد و بیشتر زمانی مفید است که پرخاشگری با اختلال شدید تنظیم هیجان مرتبط باشد. DBT بر تنظیم هیجان، تحمل پریشانی، اثربخشی بینفردی (interpersonal effectiveness) و ذهنآگاهی تمرکز دارد. این روش بهویژه برای نوجوانانی مفید است که دچار احساسات شدید یا رفتارهای خودتخریبی میشوند.
خانوادهدرمانی
خانوادهدرمانی ارتباطات و روابط درون خانواده را بهبود میدهد و به رفع تنشهای خانوادگی، که به پرخاشگری نوجوان منجر میشوند، کمک میکند. در خانوادهدرمانی نوجوان و اعضای خانواده (اغلب والدین) در جلسات درمانی شرکت میکنند. این روش بر بهبود ارتباط، حل اختلافات خانوادگی و ایجاد مرزهای سالم تمرکز دارد.
راهکارهایی برای والدین در مدیریت پرخاشگری
اگرچه والدین نمیتوانند رفتار نوجوان خود را کنترل کنند، میتوانند نحوه واکنش خود به پرخاشگری و خشونت او را کنترل کنند. برای مقابله با پرخاشگری در نوجوانان توصیههای زیر را اجرا کنید.
استفاده از زبان بدن آرام
معمولا نشانههای غیرکلامی مانند زبان بدن نسبت به صحبتکردن روشهای مؤثرتری برای برقراری ارتباط هستند. والدین نوجوانان پرخاشگر میتوانند با استفاده از زبان بدن و حالتهای بدنی پذیرا، آرام و غیرتهاجمی موقعیتهای پرتنش را آرام کنند. دستبهسینه بودن، آه کشیدن و چرخاندن چشم نمونههایی از ارتباطات غیرکلامی هستند که در برخورد با نوجوان پرخاشگر مفید نیستند.
ارائه الگویی برای رفتارهای مناسب
والدین الگوی فرزندان خود هستند. وقتی والدین فریاد میکشند و جیغ میزنند، بیشتر احتمال دارد که نوجوان نیز دعوا راه بیندازد، جواب بدهد و با آنها بحث کند. اگر خونسردی خود را حفظ کنید و از بالابردن صدا یا توهین به نوجوان خودداری کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که او نیز به همان شیوه پاسخ دهد. با تعامل با نوجوان خود به روشی که میخواهید با شما تعامل داشته باشد، الگویی برای روشهای مناسب برقراری ارتباط باشید.
گوشکردن به حرفهای نوجوان
وقتی والدین به نوجوانان گوش میدهند، آنها احساس میکنند که درک و پذیرفته شدهاند. گوشدادن فعال به نوجوان پرخاشگر نشان میدهد که آنچه میگوید جدی گرفته میشود. وقتی والدین به فرزندشان اجازه میدهند که نظرش را بیان کند و واقعا به حرفهایش گوش میدهند، معمولا نوجوان کمتر پرخاشگری میکند و شدت پرخاشگریهای او نیز کمتر میشود.

مهارکردن سیستم عصبی خود
وقتی نوجوانی عصبانی میشود و رفتارهای تکانشی و پرخاشگرانه دارد، والدین باید آرامش خود را حفظ کنند و از شدت موقعیت پرخاشگرانه بکاهند. والدین میتوانند برای غلبه بر واکنش استرسی (stress response) که در مواجهه با پرخاشگری نوجوان ایجاد میشود، با تمرینهایی مانند تنفس عمیق، پاسخ آرامسازی (relaxation response) را فعال کنند. میتوانید تمرین تنفس مربعی (Square Breathing) را امتحان کنید. این تمرین بهترتیب شامل چهار شماره دم، چهار شماره نگهداشتن نفس، چهار شماره بازدم و چهار شماره نگهداشتن نفس است. همچنین میتوانید پنج شماره دم و هفت شماره بازدم کنید.
آموزش مهارتها و تکنیکهای مدیریت خشم و استرس به نوجوان
مهارتهای مدیریت خشم برای نوجوانان لجبازی که رفتارهای پرخاشگرانه دارند و در کنترل خشم خود مشکل دارند، مفید است. آنها میتوانند برای مقابله با خشم غیرقابل کنترلی، که میتواند منجر به پرخاشگری شود، مهارتهای تنظیم هیجان و تکنیکهای مدیریت خشم را بیاموزند. والدین نیز میتوانند در کنار نوجوانان خود در گروههای مدیریت خشم شرکت کنند تا تمام خانواده مهارتهای لازم را بیاموزند و هماهنگی بیشتری در خانه ایجاد شود.
با آموزش تکنیکهای مؤثر مدیریت خشم و استرس به نوجوانان آنها میتوانند احساسات خود را به شیوهای سالم مدیریت کنند. آنها را تشویق کنید که محرکها را شناسایی کنند و استراتژیهای مقابلهای را که برایشان مؤثر است، به کار بگیرند. این تکنیکها میتواند شامل تمرینات تنفس عمیق، فعالیتهای بدنی مانند ورزش یا یوگا، نوشتن احساسات خود در دفتر خاطرات یا مشارکت در فعالیتهای خلاقانه مانند فعالیتهای هنری یا موسیقی باشد.
آنها را تشویق کنید که برای بهبود سلامت روانی و عاطفی خود به شیوههای خودمراقبتی مانند خواب کافی، رژیم غذایی متعادل و ورزش منظم روی بیاورند. این شیوهها میتوانند در کاهش استرس و بهبود تنظیم و کنترل کلی هیجانات مؤثر باشند.
ارتباط و پشتیبانی
ارتباط باز و صادقانه برای کمک به پرخاشگری در نوجوانان ضروری است. فراهمکردن فضایی امن برای نوجوانان که در آن میتوانند احساسات و نگرانیهایشان را ابراز کنند موجب میشود که احساس کنند درک میشوند و ارزشمند هستند. بهطور فعال به حرفهایشان گوش دهید و احساسات آنها را تأیید کنید، حتی اگر با رفتارهایشان موافق نیستید. جداکردن رفتارها از خود فرد و تمرکز بر یافتن راهحل با کمک یکدیگر اهمیت زیادی دارد.
سایر اقداماتی که والدین میتوانند برای مدیریت پرخاشگری نوجوان انجام دهند عبارتاند از:
- حذف محرکهایی که منجر به رفتار خشونتآمیز یا پرخاشگرانه میشوند؛
- ممنوعکردن بازیهای ویدئویی و فیلمهایی که خشونت را نمایش میدهند؛
- تشویق نوجوان به استفاده از یوگا و مدیتیشن؛
- کنترل خشم خود که موجب پرخاشگری در نوجوانان میشود؛
- افزایش سرگرمیهایی مانند ورزش، بازی، موسیقی و رقص برای تخلیه انرژی اضافی نوجوان؛
- دادن آموزشهای لازم درمورد تغییرات جسمی در نوجوانی تا نوجوان نسبت به آنها احساس طبیعی و مثبتی داشته باشد؛
- خودداری از تنبیه بدنی؛
- تشویق نوجوان به نوشتن خاطرات روزانه برای بیان احساسات و خشم خود ازطریق نوشتن؛
- تشویق نوجوان به تماشای برنامههای تلویزیونی و فیلمهای سرگرمکننده و طنز برای بهبود روحیه.
وقتی نوجوان پرخاشگری میکند، بهترین رفتار والدین چیست تا وضعیت بدتر نشود؟
وقتی نوجوان پرخاشگری میکند میتوانید با رفتار خود اوضاع را آرام کنید. در این شرایط باید آرامش خود را حفظ کنید، مرزهای مشخصی تعیین کنید و فضایی امن برای ابراز احساسات نوجوان فراهم کنید.
- آرام باشید: اگر والدین فریاد بزنند یا کنترل خود را از دست بدهند، آتش را شعلهورتر میکنند. رفتار آرام را الگو قرار دهید تا نوجوان بتواند آن را تقلید کند.
- از بحثکردن در اوج هیجان خودداری کنید: در طول طغیان عاطفی، منطق و استدلال کارساز نیست. تلاش برای «پیروزی» در بحث معمولا اوضاع را بدتر میکند. صبر کنید تا نوجوان آرامتر شود، سپس با او صحبت کنید.
- مرزهای مشخصی تعیین کنید: رفتارهایی مانند فریادزدن، کتکزدن یا شکستن اشیا باید عواقبی جدی ولی منصفانه داشته باشند. این مرزها باید ثابت باشند.
- مسئله را شخصی نکنید: بخش زیادی از پرخاشگری نوجوانان ناشی از استرس، تغییرات هورمونی یا فشار بیشازحد عاطفی است. باید رفتار نوجوان را از خود او جدا بدانید.
- پس از آرامشدن اوضاع حمایت عاطفی ارائه دهید: پس از آرامشدن نوجوان به او کمک کنید تا بدون قضاوت، علت پرخاشگری و خشم خود را کشف کند. واژگان عاطفی و مهارتهای حل مسئله را به او آموزش دهید.
- به نوجوان برچسب نزنید: از «بد»، «بیادب» یا «پرخاشگر» خواندن نوجوان پرهیز کنید؛ به رفتارهایش برچسب بزنید نه به خود او.
در روشی خاص که بهعنوان تایماوت از تقویت مثبت (Time-Out from positive reinforcement) شناخته میشود، کودک برای مدتی کوتاه، حدود پنج تا ده دقیقه، از اتاق به جایی منتقل میشود که در آن رفتار پرخاشگرانهاش کمتر تقویت میشود. مشخص شده است که تکنیکهای تایماوت بهعنوان بخشی از استراتژی کاهش رفتار پرخاشگرانه مؤثر هستند (یونسکو، ۲۰۰۴).

تست پرخاشگری نوجوانان
تست پرخاشگری نوجوانان پرسشنامهای استاندارد و علمی است که برای ارزیابی میزان رفتارهای پرخاشگرانه در نوجوانان استفاده میشود. این تستها معمولا شامل سؤالاتی درمورد احساسات، رفتارها و واکنشهای نوجوان در موقعیتهای مختلف هستند.
برای نمونه، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (BPAQ) یک پرسشنامه خودگزارشدهی است که در تحقیقات روانشناسی بهطور گسترده برای ارزیابی سطح پرخاشگری فردی استفاده میشود. این پرسشنامه در دهه ۱۹۹۰ توسط آرنولد اچ. باس (Arnold H. Buss) و مارک پری (Mark Perry) بهعنوان ابزاری برای سنجش پرخاشگری در بزرگسالان در طیف وسیعی تهیه شد. BPAQ پرخاشگری را به چهار بُعد اصلی تقسیم میکند: پرخاشگری فیزیکی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت. هریک از این ابعاد برای ثبت تظاهرات مختلف رفتار و تمایلات پرخاشگرانه، از اعمال فیزیکی گرفته تا احساسات درونی و گرایش به خصومت، در نظر گرفته شده است. این پرسشنامه شامل ۲۹ سؤال است و پاسخدهندگان میزان موافقت خود با هر جمله را در مقیاس لیکرت ارزیابی میکنند.
مقیاس پرخاشگری مختصر (BAQ) نیز نسخه کوتاهشدهای از BPAQ شامل ۱۲ سؤال است که در چهار بعد پرخاشگری فیزیکی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت تقسیمبندی شدهاند.
کلام آخر دکترساینا
طغیانهای شدید خشم یا بدخلقی در نوجوانان رایج است ولی گاهی پرخاشگری به حدی میرسد که مشکلساز میشود. درک تأثیرات پرخاشگری بر نوجوانان برای کنترل و مدیریت این رفتار بسیار مهم است. با ارائه حمایت، راهنمایی و مداخلات مناسب میتوانیم به نوجوانان کمک کنیم تا احساسات خود را مدیریت کنند، از استراتژیهای مقابلهای سالم استفاده کنند و روابط مثبتی ایجاد کنند. به یاد داشته باشید که رفع مشکل پرخاشگری در نوجوانان به رویکردی جامع شامل ارتباط مؤثر، حمایت و ایجاد استراتژیهای مقابلهای سالم نیاز دارد.
اگر در مواجهه با رفتارهای پرخاشگرانه نوجوان خود دچار مشکل شدهاید بهراحتی میتوانید با متخصصان سلامت روان دکترساینا مشورت کنید تا با کمک یکدیگر بهترین روش رویارویی با این مشکل را، که متناسب با شرایط و شخصیت نوجوان شماست، پیدا کنید.
سؤالات متداول
چطوری تشخیص بدم پرخاشگری فرزندم دیگه طبیعی نیست و نیاز به کمک دارد؟
پرخاشگری در نوجوانان تا حدی طبیعی است، زیرا آنها در حال یادگیری کنترل احساسات و بیان نیازهایشان هستند. ولی گاهی شدت یا تکرار پرخاشگری نشانه مشکلی است که به کمک تخصصی نیاز دارد. اگر پرخاشگری نوجوان شدید، مداوم، نامتناسب با سن، همراه با مشکلات دیگر یا آسیبرسان به خود و دیگران باشد، بهتر است با روانشناس یا مشاور تربیتی صحبت کنید.
چرا نوجوان من بعضی وقتها پرخاشگری شدید دارد ولی بیرون از خانه مثل مدرسه یا دوستان معمولاً آرام است؟
این مسئله میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. گاهی نوجوان خانه را محیطی امن میداند که در آن اگر پرخاشگری کند خانواده او را ترک نمیکنند بنابراین راحتتر فشار و هیجانهای منفی خود را تخلیه میکند. گاهی نیز بیرون از خانه تحت فشار هنجارها و قوانین دیگران است و بنابراین رفتارهایش را کنترل میکند ولی در خانه چنین کنترلی وجود ندارد و بنابراین خود را تخلیه میکند. گاهی نیز پرخاشگری نوجوان بهدلیل روابط موجود در خانه و انتقادها و دستورات والدین ایجاد میشود.
آیا تغییرات هورمونی دوران بلوغ واقعا میتواند باعث پرخاشگری شود؟
تغییرات هورمونی دوران بلوغ میتوانند موجب پرخاشگری نوجوان شوند ولی تنها عامل آن نیستند. بالارفتن سطح هورمونهای جنسی تستوسترون در پسران و استروژن و پروژسترون در دختران روی بخشهایی از مغز که در کنترل هیجان و تنظیم خشم دخیلاند مانند آمیگدال و قشر پیشپیشانی اثر میگذارند. درنتیجه نوجوان هیجانها را با شدت بیشتری تجربه میکند درحالیکه هنوز مهارتهای کافی برای مدیریت آنها را کسب نکرده است.
پرخاشگری نوجوان دختر بیشتر از چیست؟ اختلافات رفتاری او با پسران در این زمینه چه تفاوتی دارد؟
نوسانات استروژن و پروژسترون میتواند روی خلقوخو، حساسیت عاطفی و تحریکپذیری دختران اثر بگذارد (مثلا بعضی از دختران قبل از قاعدگی زودتر عصبی میشوند). پرخاشگری دختران بیشتر بهصورت کلامی یا عاطفی بروز میکند (مانند قهرکردن، طعنهزدن، بحث طولانی یا نادیده گرفتن). در پسران افزایش سطح تستوسترون معمولا با افزایش هیجانخواهی، رفتارهای پرخطر و گاهی پرخاشگری فیزیکی همراه است. پرخاشگری پسران بیشتر بهصورت مستقیم و آشکار بروز میکند (فریادزدن، شکستن وسایل یا درگیری فیزیکی).
درمجموع در دختران پرخاشگری اغلب غیرمستقیم، کلامی یا عاطفی است و به روابط نزدیک (خانواده، دوستان صمیمی) گره خورده است درحالیکه در پسران پرخاشگری بیشتر فیزیکی، مستقیم و قابلمشاهده است و اغلب در جمع همسالان نیز بروز میکند.
اطلاعات این مقاله صرفاً برای افزایش آگاهی شماست. بههیچعنوان بدون مشورت با پزشک اقدام به خوددرمانی نکنید.





