
هیپومانیا: نشانهها، علل و تفاوت با شیدایی کامل
هیپومانیا یکی از انواع اختلالات خلقی است که با ویژگیهایی همچون انرژی زیاد، خلاقیت، کاهش نیاز به خواب و سرخوشی فزاینده همراه است. متأسفانه بسیاری تصور میکنند هیپومانیا به این دلیل که خفیفتر از شیدایی کامل است و چند روز بیشتر ادامه نمییابد، نیازی به درمان ندارد. این در حالی است که هیپومانیا نهتنها میتواند چالشهایی در روابط، تصمیمگیریها و عملکرد روزمره ایجاد کند، در صورت درماننشدن میتواند به مانیا هم تبدیل شود. به همین دلیل در این مقاله علائم، علل و راهکارهای مدیریت هیپومانیا را بررسی کردهایم تا اطلاعات جامعی از آن داشته باشید و به خودتان و عزیزانتان درصورت ابتلا به هیپومانیا کمک کنید.
هیپومانیا چیست؟
هیپومانیا (Hypomania) یا نیمهشیدایی وضعیتی است که در آن فرد دورهای از تغییرات غیرطبیعی و شدید در خلقوخو، هیجانات، سطح انرژی یا سطح فعالیت را تجربه میکند. این تغییرات کاملا محسوس است و دیگران میتوانند متوجه آن شوند؛ زیرا با حالت عادی فرد متفاوت است.
هیپومانیا یکی از مشخصههای اختلال دوقطبی بهویژه اختلال دوقطبی نوع دو به شمار میرود اما میتواند بخشی از سایر اختلالات روانی هم باشد. این دوره خلقی معمولا کوتاهتر و خفیفتر از شیدایی کامل (مانیا) است.

ارتباط هایپومانیا با دوقطبی نوع دو
اغلب اوقات اختلال دوقطبی نوع دو با اپیزودهای هیپومانیک همراه است؛ برخلاف مانیا که اغلب در اختلال دوقطبی نوع یک اتفاق میافتد.
تفاوت مانیا و هیپومانیا چیست؟
هیپومانیا نوع خفیفتری از مانیا است. معیارهایی هم که پزشکان برای تشخیص این دو به کار میبرند با هم متفاوت است. تفاوتهای اصلی مانیا و هیپومانیا را در جدول زیر مشاهده میکنید:
نوع | هیپومانیا | مانیا |
مدتزمان هر اپیزود | حداقل چهار روز متوالی | حداقل یک هفته |
شدت هر اپیزود | آنقدر شدید نیست که بر عملکرد اجتماعی یا کار/تحصیل فرد اثر قابلتوجهی بگذارد | بسیار شدید است و بر عملکرد اجتماعی یا کار/تحصیل فرد تأثیر منفی میگذارد |
نیاز به بستری در بیمارستان | ندارد | ممکن است داشته باشد |
علائم روانپریشی مثل توهم یا هذیان | ندارد | ممکن است داشته باشد |
علائم هیپومانیا چیست؟
علائم هیپومانیا میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد و حتی با گذشت زمان تغییر کند. برخی از علائم هیپومانیا عبارتاند از:
افزایش سطح انرژی
سطح انرژی افراد مبتلا به هیپومانیا نسبت به حالت عادی آنها بسیار بالاست. آنها مدام میخواهند فعالیت کنند یا کاری انجام دهند. بااینحال شدت آن نسبت به دورههای شیدایی خفیفتر است. سطح فعالیت اجتماعی آنها هم در این دورهها افزایش مییابد. دوست دارند بیشتر در محیطهای اجتماعی فعال باشند و با دوستان وقت بگذرانند.
افزایش اعتمادبهنفس
در دورههای نیمهشیدایی افراد احساس قدرت و شجاعت بسیار بالایی دارند که اغلب آنها را بهسمت تصمیمگیریهای پرخطر یا جسورانه سوق میدهد.
کاهش نیاز به خواب
در دوره هایپومانیا افراد اغلب نیاز چندانی به خوابیدن احساس نمیکنند. بااینحال، انگار اصلا خسته نیستند و همچنان انرژی دارند.

تفکر سریع و حواسپرتی
این افراد بهسرعت از یک فکر به فکر دیگر میپرند. این جریان سریع افکار به آنها اجازه نمیدهد بهراحتی روی یک موضوع مشخص تمرکز کنند. هجوم افکار و ایدههای زیاد به ذهن آنها باعث میشود بهراحتی دچار حواسپرتی شوند.
سرخوشی
در این دورهها فرد دارای احساس سرخوشی و خوشبینی قابلتوجهی است. اغلب آنها حس میکنند روی دور خوششانسی افتادهاند و به همین دلیل، ریسکهای غیرمنطقی میپذیرند. بااینحال، شدت این دورهها بهاندازه دوره مانیا نیست.
رفتارهای پرخطر
معمولا شدت تغییرات خلقوخو در دوره نیمهشیدایی خفیفتر از دوره شیدایی است ولی همچنان احتمال انجام رفتارهای پرخطر در افراد وجود دارد. برای مثال ممکن است بهشکل بیملاحظهای تمام پساندازشان را صرف خرید بیدلیل یک خودروی لوکس کنند که از پس هزینه آن برنمیآیند. ممکن است به بیشفعالی جنسی دچار شوند و درخواستهای غیرمعمول از شریک زندگی خود داشته باشند. برخی افراد در این دوره، برای رابطه جنسی ازطریق تلفن پول زیادی خرج میکنند.
هیپومانیا چه احساسی دارد و چه شکلی دارد؟
معمولا تجربه هر فرد از اختلال هیپومانیا با دیگری متفاوت است و این دوره برای همه افراد بهصورت یکسان سپری نمیشود. بااینحال، بیشتر آنها در اپیزودهای هیپومانیا چند مورد از ویژگیهای مشترک زیر را دارند:
- اشتیاق شدید و دیوانهوار برای تمیزکردن همه سطوح اتاقهای منزل؛
- بیدارماندن تا ۳ صبح یا اصلا به رختخواب نرفتن، بدون احساس خستگی در صبح روز بعد؛
- تماسگرفتن یا پیامکبازی با دوستان از صبح تا شب؛
- منتشرکردن تعداد زیادی پست و کامنت در شبکههای اجتماعی؛
- آغازکردن یک یا چند پروژه و ۲۰ ساعت متوالی بدون وقفه روی آنها کارکردن؛
- سریع از یک موضوع به موضوع دیگر پریدن هنگام صحبتکردن؛
- احساس شکستناپذیری در هرکاری، حتی کارهای که آموزش ندیدهاند و تجربهای در آن ندارند.
چه چیزی باعث هیپومانیا میشود؟
یکی از علل اصلی بروز هیپومانیا اختلال دوقطبی بهویژه اختلال دوقطبی نوع دو است. بااینحال، دانشمندان هنوز نمیتوانند بگویند چه عللی دقیقا باعث هیپومانیا میشود. به نظر میرسد تعامل پیچیدهای بین عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی و محیطی اتفاق میافتد که نیمهشیدایی را برای فرد به ارمغان میآورد. برخی از آن علل عبارتاند از:
عوامل ژنتیکی
تحقیقاتی که در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ روی دوقلوها انجام شده است، نشان میدهد هیپومانیا ممکن است بهصورت ژنتیکی به ارث برسد. یکسری تحقیقات دیگر هم نشان دادهاند که اختلال دوقطبی ازنظر ژنتیکی قابلیت انتقال دارد. بنابراین، خطر ابتلا به هیپومانیا در افرادی که سابقه خانوادگی هیپومانیا و اختلال دوقطبی دارند، بیشتر است. بااینحال، وقتی از احتمال صحبت میکنیم، یعنی این موضوع قطعی نیست. بنابراین، ممکن است همه افراد خانواده شما به اختلال دوقطبی و هیپومانیا مبتلا باشند اما شما هرگز مبتلا نشوید.
عوامل بیوشیمیایی
مغز افراد عادی نوعی تعادل شیمیایی دارد. بدون وجود این تعادل وضعیت هیجانی افراد تحتتأثیر قرار میگیرد و ممکن است به هایپومانیا یا اختلال دوقطبی مبتلا شوند. بهویژه اگر در تنظیم انتقالدهندههای عصبی مانند سروتونین، دوپامین و نوراپینفرین مغز اختلال ایجاد شده باشد.

تأثیرات محیطی
استرس، تجربیات آسیبزا، تروماهای دوران کودکی، مشکلات خانوادگی، مرگ عزیزان، تغییرات قابلتوجه در زندگی و عوامل محیطی ممکن است در بروز علائم هیپومانیا نقش داشته باشند یا آن را تحریک کنند. مطالعهای که روی ۹۹ دانشجو انجام شد، نشان داد با افزایش سطح استرس در دانشجویان میزان بروز علائم هیپومانیا هم در آنها افزایش یافته بود. این یافتهها نشان میدهد که سطوح بالاتر استرس ممکن است در ایجاد رفتارهای هیپومانیا نقش داشته باشد.
ساختار و عملکرد مغز
تغییرات خاصی در ساختار و عملکرد مغز در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی مشاهده شده است. به نظر میرسد تغییراتی که در برخی مناطق مغز ازجمله لوب فرونتال، هیپوکامپ و آمیگدال رخ میدهد، ممکن است بر تفکر و مدیریت هیجانات فرد در اپیزودهای هیپومانیا بهویژه هیپومانیای ناشی از اختلال دوقطبی تأثیر بگذارد.
تغییر در الگوهای خواب
بیخوابی در بیشتر افراد مبتلا به اختلال هیپومانیا رایج است. بااینحال، هنوز برای تأیید اینکه آیا مشکلات خواب هیپومانیا را تشدید میکند یا هیپومانیا باعث میشود فرد نتواند بخوابد، به تحقیقات بیشتری نیاز است. آنطور که به نظر میرسد این نوعی چرخه معیوب ایجاد میکند که هریک بر دیگری تأثیر متقابل میگذارند.
افسردگی
افسردگی میتواند بخشی از اختلال دوقطبی باشد اما میتواند بهتنهایی نیز وجود داشته باشد. در برخی موارد، درمان افسردگی به بروز علائم هیپومانیا میانجامد. تحقیقات نشان میدهند تقریبا ۲٫۳ درصد از افرادی که داروهای ضد افسردگی مصرف میکنند ممکن است به هیپومانیا مبتلا شوند. یکی از این داروها اسسیتالوپرام با نام تجاری لکساپرو است که اغلب برای درمان افسردگی و اختلال اضطراب فراگیر تجویز میشود.
مکملهای گیاهی
بسیاری از افراد تصور میکنند هرچیزی که برچسب گیاهی روی آن خورده باشد کاملا بیخطر است. این در حالی است که برخی گزارشهای موردی نشان دادهاند یکسری ترکیبات خاص در مکملهای گیاهی درصورتیکه بهمدت طولانی مصرف شوند، در بروز علائم هیپومانیا نقش دارند. برای مثال، ۱۴ مورد از گزارشها ارتباط علائم شیدایی را با مصرف علف چای (گل راعی)، ۵ مورد با مصرف جینسینگ، ۴ مورد با مصرف گارسینیا کامبوجیا (بریندلبری)، سه مورد با مصرف گیاه افدرا سینیکا (ما هوانگ)، دو مورد با داروهای لاغری گیاهی و یک مورد با مصرف اپیمدیوم یا علف بز شاخدار علائم هیپومانیا را از خود نشان دادند.
این گزارشها موردی بودهاند ولی نشان میدهند که بهتر است جانب احتیاط را نگه دارید و قبل از مصرف هرگونه مکمل با پزشک مشورت کنید.

نکته: به یاد داشته باشید مصرف مواد مخدر، الکل و برخی داروها هم ممکن است باعث هایپومانیا شود. این مورد را هنگام تشخیص در نظر نمیگیرند زیرا موقت است و بعد از برطرفشدن تأثیر مواد و الکل، فرد از حالت هیپومانیا خارج میشود.
هیپومانیا چگونه تشخیص داده میشود؟
تشخیص هیپومانیا به یک فرایند ارزیابی جامع نیاز دارد. پزشک یا روانپزشک میتواند با بررسی دقیق سوابق پزشکی و خانوادگی فرد و پرسش از علائم او، هیپومانیا را تشخیص دهد. برخی از موارد مهم عبارتاند از:
سابقه شخصی و خانوادگی
پزشک قبل از هرچیز درباره سوابق پزشکی بیمار و سلامت روان او سؤالاتی میپرسد. مهمترین موردی که باید بررسی شود سابقه خانوادگی ابتلا به اختلال دوقطبی است. علاوه بر آن، بیمار باید درباره هرگونه اختلال روانی دیگری که خودش یا خانواده به آن مبتلا بودهاند به پزشک اطلاع دهد.
ارزیابی علائم
در مرحله بعد پزشک علائم بیمار را ارزیابی میکند. تغییر الگوی خواب، افزایش سطح انرژی و تغییرات در خلقوخوی فرد باید بهطور مفصل تجزیهوتحلیل شوند. مدتزمانی که علائم ادامه مییابند و چگونگی تأثیر آنها بر کیفیت زندگی فرد، معیار مهمی برای تشخیص نیمهشیدایی است.
تست روانشناسی
پزشک باید با آزمونها و پرسشنامههای روانشناختی مختلف، بینشی از خلقوخوی بیمار و شدت علائم او به دست آورد. این تستها راه مناسبی برای ارزیابی عینی وضعیت هیجانی و روانی بیمار هستند.
معاینه فیزیکی
گاهی پزشک ممکن است معاینه فیزیکی روی بیمار انجام دهد تا مطمئن شود که علائم هیپومانیا در او به بیماریهای زمینهای مربوط نیستند. ممکن است پزشک برای تأیید یا رد تشخیص خود به یکسری آزمایش خون مثل CBC یا CMP یا آزمایش پانل تیروئید هم نیاز داشته باشد.
هشدار
فرایند تشخیص باید بهدقت زیرنظر یک پزشک یا روانپزشک واجدشرایط ارزیابی شود. تشخیص دقیق اولین گام در ایجاد یک برنامه درمانی مؤثر است و تجزیهوتحلیل دقیق علائم فرد در این روند بسیار مهم است.

چه بیماریهای روانی دیگری ممکن است با هیپومانیا اشتباه گرفته شوند؟
گاهی اوقات ممکن است هیپومانیا با برخی اختلالات روانی دیگر اشتباه گرفته شود و تشخیص صحیح را دشوار کند. برخی از این اختلالات عبارتاند از:
اختلال اضطراب
افراد در اختلال اضطراب ممکن است علائمی نظیر بیقراری، افزایش انرژی و تمایل مداوم به انجام کاری را از خود نشان دهند. بااینحال، این اختلال اغلب شامل ترس و نگرانی شدید است که در هیپومانیا دیده نمیشود. اتفاقا بیشتر افراد مبتلا به هایپومانیا دارای خوشبینی و اعتمادبهنفس هستند.
افسردگی
نشانه افسردگی در بیشتر موارد، سطح پایین انرژی و اشتیاق است. بااینحال، برخی از اپیزودهای افسردگی ممکن است با افزایش موقت انرژی و خوشبینی همراه باشند. به همین دلیل گاهی آن را با هیپومانیا اشتباه میگیرند.

شیدایی
هیپومانیا را اغلب با مانیا (شیدایی کامل) اشتباه میگیرند. این در حالی است که دورههای شیدایی بسیار شدیدتر هستند و عملکرد روزانه فرد را مختل میکنند. رفتارهای پرخطر فرد در دوره شیدایی قابلتوجهتر است و ممکن است توانایی فرد او برای مدیریت زندگی اجتماعی یا شغلیاش را سلب کند. همچنین، گاهی در دوره مانیا فرد نیاز به بستریشدن در بیمارستان پیدا میکند اما علائم هیپومانیا آنقدر شدید نیستند که فرد در بیمارستان بستری شود.
درمان هیپومانیا چگونه انجام میشود؟
ازآنجاکه علائم مربوط به اختلال هیپومانیا در هر فرد متفاوت از دیگران است، درمان آن باید با یک رویکرد شخصیسازیشده و بسته به نیازهای فرد و شدت علائم او برنامهریزی شود. برخی از روشهای درمان هیپومانیا را در زیر معرفی کردهایم:
درمان دارویی
اگر هیپومانیا ناشی از اختلالاتی نظیر اختلال دوقطبی باشد، با دارو بهتر کنترل میشود. داروهایی مانند داروهای ضدافسردگی و تثبیتکنندههای خلقوخو ازجمله لیتیوم، والپروات (دپاکوت) و کاربامازپین (تگرتول)، ممکن است برای کاهش علائم هیپومانیا تجویز شوند. این داروها به کنترل علائم و بازیابی تعادل هیجانی فرد کمک میکنند. دقت کنید که علائم روانپریشی در هیپومانیا دیده نمیشود (اگر اینطور باشد مانیا است نه هیپومانیا)؛ بنابراین، داروهای ضدروانپریشی معمولا برای درمان هیپومانیا کاربرد ندارد.
رواندرمانی
برای مدیریت هیپومانیا بدون دارو میتوان از روشهای رواندرمانی نظیر درمان شناختیرفتاری (CBT) کمک گرفت. هدف از این درمانها بررسی الگوهای فکری و رفتاری فرد و کمک به او برای شناسایی احساسات و رفتارهای منفی است. استراتژیهای مختلفی وجود دارد که به تثبیت خلقوخو و جلوگیری از عود علائم در فرد مبتلا به هیپومانیا کمک میکند.

تغییرات سبک زندگی
ورزش منظم، خواب کافی و داشتن رژیم غذایی سالم و متعادل شامل حذف الکل و موادمخدر، میتواند به کاهش علائم هیپومانیا کمک کند. تمرین تکنیکهای مدیریت استرس که خود یکی از علل نیمهشیدایی است، در تثبیت خلقوخوی بیمار و جلوگیری از نوسانات هیجانی ناگهانی مؤثر است.
در اینجا چند پیشنهاد داریم که میتوانید برای مدیریت علائم هیپومانیا به کار ببندید:
- هرشب سر ساعت مشخصی به رختخواب بروید و بهاندازه کافی (۶ تا ۹) ساعت بخوابید؛
- از محرکهایی مثل قهوه، چای و محیطهای پرسروصدا پرهیز کنید؛
- ۳۰ دقیقه ورزش در بیشتر روزهای هفته یا دوبار پیادهروی کوتاه در روز میتواند مفید باشد؛
- موادمخدر، الکل یا داروهای تفریحی را ترک کنید؛
- تکنیکهای آرامش مثل یوگا و مراقبه و گوشدادن به موسیقی آرامشبخش را در روتین زندگی خود بگنجانید؛
- هر دارویی که پزشک برایتان تجویز کرده است سر ساعت مشخص آن و با دُز مشخصشده مصرف کنید. اگر داروها عوارض جانبی دارند، پزشکتان را در جریان قرار دهید.
پیوستن به گروههای حمایتی
برخی افراد مبتلا به هیپومانیا گروههایی تشکیل میدهند که افراد با تجربیات مشابه بتوانند از حمایت اجتماعی و درک متقابل برخوردار شوند. آنها میتوانند مشکلات خود را با هم درمیان بگذارند تا از یکدیگر بیاموزند.
تأثیرات هیپومانیا بر زندگی
با اینکه هیپومانیا شامل روانپریشی نیست و شدت تغییرات خلقوخو در آن درمقایسهبا شیدایی کمتر است، بازهم میتواند تأثیرات جدی بلندمدتی بر زندگی افراد بگذارد. برخی از این تأثیرات را با هم ببینیم:
- بیشفعالی جنسی که میتواند روابط بینفردی و خانوادگی را تحتتأثیر قرار دهد یا باعث عفونتهای مقاربتی (STI) شود؛
- خرجکردن بیملاحظه که میتواند مشکلات مالی شدیدی بهدنبال داشته باشد؛
- انجام رفتارهای نامناسب که ممکن است باعث پراکندهشدن اطرافیان فرد یا اخراج او از محل کار شود؛
البته باید گفت همه جنبههای هیپومانیا لزوما منفی نیستند. برای نمونه، یک مطالعه موردی نشان داد که هیپومانیا ظرفیت هوازی بدن و عملکرد قلبیریوی را بهبود میبخشد که احتمالا بهدلیل افزایش تحرک و فعالیتهای هدفمند مرتبط با هیپومانیا است. علاوه بر آن، افزایش اعتمادبهنفس بالا به فرد کمک میکند تصویر بهتری از خود داشته باشد و حتی خلاقیت بیشتری از خود نشان دهد. بااینحال، فراموش نکنید که این مزایا اغلب با هیپومانیایی که صرفا شامل سرخوشی است مرتبط هستند که تا حدودی غیرمعمول است. در بیشتر موارد، هیپومانیا بهجز سرخوشی شامل رفتارهای پرخطر نیز هست و جنبه منفی آن بسیار بیشتر از جنبه مثبت آن است.
هیپومانیا و ازدواج
افراد مبتلا به هیپومانیا میتوانند ازدواج کنند اما ممکن است با چالشهایی مواجه شوند که به مدیریت نیاز دارد. برای مثال، نوسانات خلقی در اپیزودهای هیپومانیا میتواند باعث رفتارهای تکانشی، تصمیمات غیرمنطقی یا تحریکپذیری شود که میتواند روی رابطه تأثیر بگذارد. برخی تحقیقات نشان دادهاند که در فازهای هیپومانیا ممکن است فرد بهدنبال روابط جنسی پرخطر برود یا خیانت کند که برای رابطه زناشویی آسیبزاست. به همین دلیل، با اینکه طبق آمار، نرخ ازدواج در افراد مبتلا به هیپومانیا بالاست، نرخ طلاق در آنها بسیار بالاتر است.
برای موفقیت در ازدواج با فرد مبتلا به هیپومانیا، لازم است روند درمان در اولین فرصت ممکن آغاز شود. اگر پزشک دارو تجویز کرده است، فرد باید تمام داروها را طبق تجویز پزشک مصرف کند و دُزها را تغییر ندهد.
اگر هیپومانیا بخشی از اختلال دوقطبی نوع دو باشد، مشاوره قبل از ازدواج ضروری است. اختلال دوقطبی علاوه بر هیپومانیا ممکن است شامل اپیزودهای افسردگی هم باشد و درمان آن سختتر از اختلال هیپومانیا است. شیوع اختلالات جنسی در این بیماران بیش از ۳۷٪ گزارش شده است و تقریبا ۲۵ تا ۵۰ درصد بیمارانی که لیتیوم مصرف میکنند، با مشکلات جنسی مواجه میشوند که رضایت زناشویی را کاهش میدهد.
در هر دو صورت، حمایت شریک زندگی از فرد مبتلا به هیپومانیا بسیار مهم است. آنها میتوانند در جلسات زوجدرمانی یاد بگیرند که چطور با چالشها کنار بیایند و ارتباط بینشان را تقویت کنند.

کلام آخر دکترساینا
در این مطلب درباره هیپومانیا صحبت کردیم و با علائم و علل آن آشنا شدیم. هیپومانیا نوع خفیفتری از مانیا است و علائم یک دوره شیدایی کامل را ندارد؛ بنابراین، نیازی به بستریشدن در بیمارستان نیست. هیپومانیا اغلب سهچهار روز بیشتر طول نمیکشد و رفتارهای پرخطر در آن کمتر است. بااینحال، هنوز هم هیپومانیا یک اختلال روانی به حساب میآید و باید پیگیر درمان آن باشید. بهترین راهکار برای پیگیری و درمان این است که با روانپزشک و روانشناس بهصورت مداوم در ارتباط باشید. دکترساینا این امکان را برای شما فراهم کرده است که امن، بدون دردسر و آنلاین بتوانید در مواقع لازم و بهطور مستمر با بهترین متخصصان در ارتباط بمانید.
سؤالات متداول
۱. آیا هیپومانیا نیاز به درمان دارد؟
هیپومانیا معمولاً نیاز به درمان دارد، بهویژه اگر بخشی از اختلال دوقطبی باشد و روی زندگی روزمره تأثیر بگذارد.
۲. آیا هیپومانیا میتواند به شیدایی تبدیل شود؟
بله. هیپومانیا در برخی موارد میتواند به مانیا تبدیل شود، بهویژه اگر فرد مبتلا به اختلال دوقطبی باشد. معمولا زمانی اتفاق میافتد که علائم تشدید شوند یا درمان و مدیریت مناسب صورت نگیرد. برخی عوامل محرک مثل استرس، کمخوابی و مصرف مواد میتواند این روند را تسریع کند.
منابع
اطلاعات این مقاله صرفاً برای افزایش آگاهی شماست. بههیچعنوان بدون مشورت با پزشک اقدام به خوددرمانی نکنید.