
افسردگی در زنان چگونه بروز میکند؟ علائم، دلایل و درمان ویژه
زنان نقش مهمی در جامعه ایرانی با فرهنگهای ویژه خود دارند. در اکثر موارد، آنها تنها کسانی هستند که از فرزندان نگهداری میکنند و ممکن است علاوهبر اشتغال مانند مردان، کارهای خانه را نیز بهتنهایی انجام دهند. متأسفانه، جامعه ایرانی از زنان شاغل انتظار دارد کارهای خانه را مانند زنان خانهدار انجام دهند، درحالیکه چنین انتظاری از مردان نمیرود. مشکلات اجتماعی و فرهنگی در کنار عوامل دیگری مانند تغییرات هورمونی، زایمان و یائسگی میتواند احتمال ابتلای زنان به افسردگی را افزایش دهد. بنابراین در این مقاله از مجله سلامت دکترساینا به تفاوت افسردگی مردان و زنان پرداخته، دلایل و نشانههای افسردگی در زنان را بررسی کرده و در نهایت راهکارهای درمانی ویژه برای زنان افسرده ارائه میکنیم.
مقایسه افسردگی در زنان و مردان
افسردگی در زنان و مردان، اختلال خُلقی جدی و فراگیری است که باعث احساس غم، ناامیدی، درماندگی و بیارزشی میشود اما مشکل از جایی شروع میشود که زنان تقریبا دوبرابر مردان، افسردگی را تجربه میکنند. طبق آمار جهانی، از هر ۴ زن، ۱ زن در مقطعی از زندگی خود دچار افسردگی میشود.
افسردگی میتواند سطوح خفیف، متوسط و شدید داشته و با علائمی مانند موارد زیر همراه باشد:
- بیتفاوتی؛
- اشتهای کم؛
- مشکل در خواب؛
- عزتنفس پایین؛
- خستگی خفیف.
لازم است بدانید که اصلیترین دلیل تفاوت افسردگی در مردان و زنان موارد زیر هستند:
- شیمی مغز؛
- هورمونها؛
- تجربیات زندگی.

تفاوت افسردگی زنان با مردان
افسردگی در زنان تفاوتهایی با افسردگی در مردان دارد که به شرح زیر هستند:
- افسردگی در زنان، زودتر از افسردگی در مردان اتفاق میافتد.
- افسردگی زنان ممکن است بیشتر از افسردگی مردان طول بکشد.
- احتمال بازگشت افسردگی زنان بیشتر از مردان است.
- احتمال اینکه زنان افسرده بیشتر از مردان احساس گناه کنند، بیشتر است.
- احتمال اقدام به خودکشی در زنان افسرده بیشتر است چون زنان بیشتر از مردان افکار خودکشی دارند، اما در واقع کمتر از مردان اقدام به این کار میکنند (مردان چهاربرابر بیشتر از زنان برای خودکشی اقدام میکنند).
- افسردگی در زنان بیشتر با اختلالات اضطرابی، بهویژه علائم هراس و فوبیا و اختلالات خوردن مرتبط است.
چرا افسردگی در زنان شایعتر از افسردگی در مردان است؟
قبل از دوران نوجوانی، افسردگی معمولا نادر است و تقریبا به یک میزان در دختران و پسران رخ میدهد اما با شروع بلوغ، خطر ابتلا به افسردگی در دختران بهطور چشمگیری افزایش پیدا کرده و به دوبرابر پسران میرسد.
دلایل ابتلای زنان به افسردگی
در این بخش به بررسی مواردی میپردازیم که باعث افسردگی زنان میشوند.
ژنتیک و سابقه خانوادگی
افسردگی میتواند ژنتیکی یا ارثی باشد. زمانیکه سابقه ابتلا به این اختلال در خانواده فردی وجود داشته باشد، احتمال ابتلا به افسردگی افزایش پیدا میکند.
شیمی مغز
بخشهایی از مغز که خلقوخو، افکار، خواب، اشتها و رفتارهای فرد را مدیریت میکنند در مغز افراد مبتلا به افسردگی تعادل شیمیایی مناسبی ندارند.
تغییرات هورمونی
برخی از متخصصان معتقدند که احتمال افزایش دوبرابری افسردگی در زنان، ممکن است به تغییرات سطح هورمونهای آنها در طول زندگی وابسته باشد. این تغییرات در دوران بلوغ، بارداری، یائسگی و همچنین پس از زایمان یا سقط جنین بیشتر دیده میشوند. علاوهبراین، نوسانات هورمونی که با چرخه قاعدگی هر ماه همراه است، احتمالا در سندرم پیش از قاعدگی (PMS) و اختلال ملال پیش از قاعدگی (PMDD) نقش دارند.
اما تغییرات هورمونی، بهتنهایی باعث افسردگی نمیشوند؛ سایر عوامل بیولوژیکی، صفات ارثی و شرایط و تجربیات زندگی شخصی بیشتر باعث افسردگی میشوند.
بلوغ
تغییرات هورمونی در دوران بلوغ ممکن است خطر ابتلا به افسردگی در برخی دختران را افزایش دهد. بااینحال، نوسانات خلقی موقت مربوط به نوسان هورمونها در دوران بلوغ طبیعی است اما این تغییرات بهتنهایی باعث افسردگی دختران نمیشوند. بلوغ اغلب با تجربیات دیگری همراه است که میتواند در ابتلای دختران به افسردگی نقش داشته باشد. این تجربیات به شرح زیر هستند:
- مسائل جنسی؛
- هویتی نوظهور در بلوغ؛
- افزایش فشار برای موفقیت در مدرسه و ورزش؛
- اختلاف با والدین.
موارد بالا در کنار شرایط زندگی پس از بلوغ، میزان افسردگی در دختران را افزایش میدهد. از آنجا که دختران زودتر از پسران به بلوغ میرسند، احتمال ابتلای آنها به افسردگی نیز بیشتر از پسران خواهد بود. شواهد نشان دادهاند که این شکاف جنسیتی افسردگی ممکن است در طول عمر زنان ادامه پیدا کند.

مشکلات قبل از قاعدگی
اکثر زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی (PMS)، علائم زیر را تجربه میکنند:
- نفخ شکم؛
- حساسیت سینهها؛
- سردرد؛
- اضطراب؛
- تحریکپذیری؛
- تجربه افسردگی جزئی و کوتاهمدت.
اما تعداد کمی از زنان، علائم شدیدی را تجربه میکنند که میتواند زندگی روزمره و حتی روابط آنها را مختل کند. در این شرایط، PMS ممکن است از مرز اختلال پیش از قاعدگی (PMDD) عبور کرده و به نوعی افسردگی تبدیل شود که عموما نیاز به درمان دارد.
ارتباط بین PMS و افسردگی در زنان هنوز مشخص نیست اما پژوهشگران احتمال میدهند که تغییرات چرخهای در استروژن، پروژسترون و سایر هورمونها میتواند عملکرد مواد شیمیایی مغز مانند سروتونین را مختل کند که خلقوخو را کنترل میکنند. از طرفی، بهنظر میرسد صفات ارثی، تجربیات زندگی و سایر عوامل نیز در این امر نقش داشته باشند.
بارداری و زایمان
تغییرات هورمونی زیادی در دوران بارداری رخ میدهد. این تغییرات میتوانند روی خلقوخو تأثیر بگذارند. البته عوامل دیگری نیز ممکن است خطر ابتلا به افسردگی در دوران بارداری را افزایش دهند که به شرح زیر هستند:
- تغییرات سبک زندگی یا کار و سایر عوامل استرسزای زندگی؛
- مشکلات روابط؛
- سابقه افسردگی مانند افسردگی پس از زایمان یا PMDD؛
- کمبود حمایت اجتماعی؛
- بارداری ناخواسته؛
- سقط جنین؛
- ناباروری؛
- قطع مصرف داروهای ضدافسردگی.
هشدار
نکته مهم اینکه بسیاری از زنانی که نوزاد آنها تازه متولد شده است، خود را غمگین، عصبانی و تحریکپذیر میبینند و کمی بعد از زایمان گریه میکنند. این احساسات، که گاهی اوقات افسردگی پس از زایمان نامیده میشوند، طبیعی هستند و معمولا ظرف مدت یک تا دو هفته فروکش میکنند؛ اما احساسات افسردگی جدیتر یا طولانیتر ممکن است نشاندهنده افسردگی پس از زایمان باشند، بهویژه اگر مادر علائم و نشانههای زیر را داشته باشد:
- گریه کردن بیشازحد معمول؛
- اعتمادبهنفس پایین؛
- حس «مادر بدی بودن»؛
- اضطراب؛
- احساس بیحسی؛
- مشکل در خواب؛
- مشکلات در عملکرد روزانه؛
- ناتوانی در مراقبت از نوزاد؛
- افکار آسیبرساندن به نوزاد؛
- افکار خودکشی.
در بالا علائم افسردگی زنان تازه زایمان کرده بررسی شد. لازم است بدانید که افسردگی پس از زایمان اختلالی جدی است و نیاز به درمان سریع دارد چون این اختلال در حدود ۱۰٪ تا ۱۵٪ از زنان رخ میدهد.

دوران قبل از یائسگی و یائسگی
خطر افسردگی در طول دوره گذار به یائسگی (مرحله یا دوران قبل از یائسگی)، یعنی درست زمانیکه سطح هورمونها بهطور نامنظم در نوسان هستند، افزایش پیدا میکند. همچنین خطر افسردگی زنان در اوایل یائسگی یا بعد از آن نیز افزایش پیدا خواهد کرد. نکته مهم اینکه در هر دو زمان، سطح استروژن بهطور قابلتوجهی کاهش مییابد.
جالب است بدانید که بیشتر زنانی که علائم آزاردهنده یائسگی را تجربه میکنند، دچار افسردگی نخواهند شد اما عوامل زیر در این دوران میتواند خطر ابتلا به افسردگی در زنان را افزایش دهد:
- خواب منقطع یا ضعیف؛
- اضطراب یا سابقه خانوادگی؛
- اتفاقات استرسزای زندگی؛
- افزایش وزن یا شاخص توده بدنی بالاتر؛
- یائسگی در سنین پایینتر؛
- یائسگی بهدلیل برداشتن تخمدانها با جراحی؛
- شرایط زندگی و فرهنگها.
قدرت یا جایگاه نابرابر در مقابل مردان
زنان بسیار بیشتر از مردان در فقر زندگی میکنند که این موضوع باعث نگرانیهایی مانند موارد زیر میشود:
- عدم اطمینان درباره آینده؛
- کاهش دسترسی به منابع اجتماعی و مراقبتهای بهداشتی.
موارد بالا میتوانند باعث احساس منفی، عزتنفس پایین و عدم کنترل روی زندگی در زنان شده که خود عامل مهمی در افزایش خطر ابتلا به افسردگی هستند.
کار زیاد
اکثر زنانی که بیرون از خانه کار میکنند، همچنان مسئولیتهای خانه را نیز بر عهده دارند. از طرفی، بسیاری از زنان با چالشهای دیگری مانند تکفرزندی و کار کردن در چند شغل برای گذران زندگی نیز دستوپنجه نرم میکنند. همچنین ممکن است زنان از اعضای بیمار یا مسن خانواده و فرزندان خود نیز مراقبت کنند. همه این موارد احتمال افسردگی زنان را بالا میبرند.
دلیل آمار بالای افسردگی زنان خانهدار
زنان خانهدار مانند زنان شاغل، شغل یا مسئولیتی اجتماعی ندارند که بهواسطه انجام برخی از امور، پاداش دریافت کنند یا نقش آنها در خانواده دیده شود. علاوهبراین، زنان خانهدار، فشار روانی زیادی را برای مراقبت از فرزندان و حتی والدین مُسن خود تجربه میکنند. البته نباید فشارهای جامعه روی زنان را نادیده گرفت.
خانوادهها بهویژه همسران و فرزندان، معمولا از زنان خانهدار برای انجام کارهای خانه تقدیر نمیکنند. از طرفی، هیچکدام از کارهای روزمره آنها با پاداش همراه نیست و ممکن است نیازهای مالی خاصی بهدلیل نداشتن شغل و درآمد، داشته باشند. وابستگی طولانیمدت به همسر و والدین میتواند زمینه را برای افسردگی زنان فراهم کند. زنان خانهدار ممکن است تصور کنند نقش آنها در خانه نادیده گرفته میشود یا حمایت کافی را از همسر خود دریافت نمیکنند. تمامی این عوامل در کنار یکدیگر باعث افزایش احتمال ابتلای زنان خانهدار به افسردگی میشود.
سوءاستفاده جنسی یا جسمی
زنانی که در کودکی یا بزرگسالی مورد آزار و اذیت عاطفی، جنسی یا جسمی قرار گرفتهاند، در مقطعی از زندگی خود، بیشتر از دیگران دچار افسردگی میشوند چون زنان بیشتر از مردان مورد سوءاستفاده جنسی و تعرض قرار میگیرند.
استرس
اتفاقات جدی و ناراحتکننده و استرسزای زندگی یا ترکیبی از چند رویداد استرسزا مانند تروما، از دست دادن یکی از عزیزان، داشتن رابطه بد، مسئولیتهای کاری سنگین، کار پُراسترس، مراقبت از کودکان و بزرگسالان و حتی فقر میتواند سطح استرس را به اندازهای افزایش دهد که باعث افسردگی در زنان شود.
مشکلات پزشکی و بیماری جدی
مواجهه با مشکل جدی سلامتی مانند حمله قلبی، سکته مغزی یا سرطان میتواند منجر به افسردگی شود. تحقیقات نشان دادهاند افرادی که همزمان بیماری جدی و افسردگی را تجربه میکنند، به احتمال بیشتری ممکن است به انواع جدیتری از همان بیماری جسمی و افسردگی دچار شوند. برخی از بیماریهایی که با تغییراتی در مغز باعث افسردگی میشوند به شرح زیر هستند:
- پارکینسون؛
- کمکاری تیروئید؛
- سکته مغزی؛
- سرطان.
آمارها نشان دادهاند که از هر ۴ نفر مبتلا به سرطان، یک نفر به افسردگی مبتلا خواهد شد. باتوجهبه اینکه احتمال ابتلای زنان به سرطان بیشتر از مردان است، بنابراین زنان بیشتر دچار افسردگی میشوند.
تجربه درد
زنانی که برای مدتی طولانی، درد عاطفی یا جسمی را تجربه میکنند، با احتمال بیشتری به افسردگی مبتلا خواهند شد.

چه نوع افسردگی مختص زنان است؟
در بخش قبلی با علت افسردگی در زنان آشنا شدید. اکنون میبینیم که کدامیک از انواع افسردگی مختص زنان است:
- اختلال دیسفوریک پیش از قاعدگی یا اختلال ملال پیش از قاعدگی (PMDD)؛
- افسردگی پس از زایمان؛
- افسردگی قبل از یائسگی.
نشانههای خاص افسردگی در زنان
زنان این علائم افسردگی را بیشتر تجربه میکنند:
الگوهای افسردگی کمتر رایج
زنان افسرده معمولا الگوهای افسردگی کمتر رایجی دارند که به شرح زیر هستند:
۱. افسردگی فصلی
احتمال بیشتری وجود دارد که زنان در ماههای فصل پاییز و زمستان واکنش نامطلوبی به کاهش نور خورشید نشان دهند.
۲. علائم غیرمعمول افسردگی
احتمال بیشتری وجود دارد که زنان مبتلا به افسردگی بهجای علائم رایج مرتبط با کاهش کلی انرژی، انرژی بیشازحد معمول داشته باشند. در نتیجه، بهجای کمخوابیدن، کمخوردن و کاهش وزن، احتمالا دچار پُرخوابی، پُرخوردی (خصوصا کربوهیدراتها) و افزایش وزن میشوند.
علائم عاطفی افسردگی در زنان
علائم عاطفی افسردگی زنان به شرح زیر است:
نوسانات خلقی
نوسان بین اوج شور و اشتیاق تا افت کامل انرژی در زنان مبتلا به افسردگی بیشتر دیده میشود.
احساس بیارزش بودن
زنان مبتلا به افسردگی، علاوهبر تمایل به انتقاد بیشازحد از خود، سطوح بالاتری از خودبیزاری و قضاوت را تجربه میکنند.
ناامیدی
باور داشتن به اینکه وضعیت افسردگی فعلی زنان از این بهبعد واقعیت وجودی آنها خواهد بود بدون اینکه بتوانند از آن رهایی پیدا کنند، باعث ناامیدی آنها میشود.
احساس گناه
زنانی که مسئولیت مراقبت از کودک یا فرد دیگری را دارند، بیشتر از مردان در دوران افسردگی دچار احساس گناه خواهند شد. دلیل این امر نیز نگرانی از کمبود انرژی یا گوشهگیری است که باعث میشود از فرزندان یا همسر خود غافل شوند.
علائم رفتاری افسردگی در زنان
- گریه بدون علت؛
- از دست دادن اشتها؛
- شاد نبودن؛
- لذت نبردن از سرگرمیها و تفریحات موردعلاقه قبلی.

علائم جسمی افسردگی در زنان
- دردهای جسمی مانند سردرد، دلدرد یا حساسیت سینهها؛
- کاهش شدید وزن بدون رژیم غذایی یا بیماری؛
- احساس ضعف یا خستگی مفرط بدون دلیلی مشخص؛
- اختلال در خواب، بیدار شدن مکرر از خواب یا صبحها بیدار شدن با احساس کمبود خواب.
علائم افسردگی شدید زنان
- آشفتگی؛
- اضطراب شدید یا اختلالات اضطرابی؛
- توهم؛
- هذیان؛
- عدم تحرک؛
- رفتارهای مخاطرهآمیز؛
- خودتخریبی؛
- زیاد صحبت کردن درباره مرگ؛
- کنارهگیری از بقیه افراد؛
- تغییر عادات خواب و غذاخوردن؛
- تنظیم وصیتنامه یا واگذاری اموال؛
- ناتوانی در تمرکز و فکر کردن،
- افکار خودکشی.
دلایل روانی و اجتماعی بروز افسردگی در زنان
دلایل روانی و اجتماعی متعددی میتواند خطر ابتلا به افسردگی در زنان را افزایش دهد. بهعنوانمثال، تبعیضهای جنسیتی و نابرابری میان حقوق زنان و مردان، فشارهای اجتماعی و مشکلات خانوادگی از عوامل مهمی هستند که خطر ابتلا به این اختلال را در زنان افزایش میدهند. در کنار تمامی این موارد، اگر زنان از سوی خانواده یا دوستان خود حمایتی دریافت نکنند، احساس تنهایی و انزوا خواهند کرد. همه این موارد در کنار یکدیگر از دلایل روانی و اجتماعی بروز افسردگی زنان هستند.

راهکارهای درمانی ویژه برای زنان افسرده
خوشبختانه افسردگی یکی از بیماریهای روانی است که میتوان آن را بهروشهای مختلفی درمان کرد. تقریبا ۸۰ تا ۹۰ درصد از زنان مبتلا به افسردگی که برای درمان اقدام میکنند، نتیجه مثبت میگیرند. روشهای مختلفی برای درمان افسردگی زنان وجود دارد که به شرح زیر هستند.
رواندرمانی
رواندرمانی (گفتاردرمانی) شامل صحبت با متخصص سلامت روان مانند روانشناس و رواندرمانگر است. درمانگر در جلسات مختلف به شما کمک میکند تا احساسات، افکار و رفتارهای ناسالم را شناسایی کرده و تغییر دهید. انواع مختلفی از رواندرمانی وجود دارد که درمان شناختی رفتاری (CBT) یکی از رایجترین آنهاست.
دارو
داروهای تجویزی روانپزشک بهنام داروهای ضدافسردگی میتوانند به تغییر شیمی مغز که باعث افسردگی شده، کمک کنند. انواع مختلفی از داروهای ضدافسردگی وجود دارند که باید توسط پزشک متخصص تجویز شوند چون هر فرد به نوع و دُز خاصی از این داروها نیاز دارد.
برخی از داروهای ضدافسردگی عوارض جانبی دارند که اغلب با گذشت زمان برطرف میشوند اما اگر عوارض ماندگار بودند، باید با پزشک خود مشورت کنید. در این شرایط، پزشک داروی دیگری برای شما تجویز خواهد کرد.
درمان تحریک مغز
درمان تحریک مغز میتواند به افرادی که افسردگی شدید یا افسردگی همراه با روانپریشی دارند، کمک کند. از جمله انواع روشهای درمان افسردگی زنان با تحریک مغز میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- درمان با تشنج الکتریکی (ECT)؛
- تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS)؛
تحریک عصب واگ (VNS).

طب مکمل
در کنار تجویز دارو، روشهای مختلف رواندرمانی و درمان تحریک مغز، ممکن است برخی افراد از روشهای مکمل نیز استفاده کنند که شامل موارد زیر هستند:
- طب سوزنی؛
- ماساژ؛
- هیپنوتیزم؛
- بیوفیدبک.
درمان خانگی افسردگی در زنان
هیچ درمان خانگی قطعی برای افسردگی زنان وجود ندارد. در واقع درمان خانگی برای افسردگی شامل اقداماتی است که به بهبود علائم این اختلال کمک میکنند و باید در کنار روشهایی مانند مصرف دارو و رواندرمانی انجام شوند:
- ورزش منظم؛
- خواب کافی (نه خیلی کم و نه خیلی زیاد)؛
- رژیم غذایی سالم؛
- عدم مصرف نوشیدنیهای الکلی؛
- وقت گذراندن با دیگران؛
- مدیریت استرس با مکانیسمهای مقابلهای سالم؛
- خودمراقبتی مانند مدیتیشن و یوگا.
نقش خانواده در حمایت از زنان افسرده
اعضای خانواده شامل والدین، خواهر و برادر، همسر و حتی فرزندان، نقش مهمی در کمک به درمان زنان افسرده دارند. هیچ فردی، صرفنظر از جنسیت، نباید در مواجهه با اختلالات روانی، تنها بماند. این موضوع در مورد درمان افسردگی اهمیت بیشتری پیدا میکند چون احتمال بسیار کمی وجود دارد که افسردگی بهخودیخود و بدون دارو و رواندرمانی و البته حمایت دیگران، بهصورت کامل درمان شود.

کلام آخر دکترساینا
زنان بهدلیل شرایط اجتماعی، تغییرات هورمونی در دورههای مختلف زندگی مانند بلوغ، پریود، بارداری، زایمان و یائسگی با احتمال بیشتری در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند. در این مقاله، انواع افسردگی در زنان، دلایل، علائم و روشهای درمانی بررسی شد. همانطور که مطالعه کردید، طبق آمار، احتمال ابتلای زنان به افسردگی بیشتر از مردان است. فراموش نکنید که افسردگی در زنان شایع اما قابلدرمان است؛ بنابراین اگر فکر میکنید افسرده هستید و یکی از علائمی که بررسی شد را تجربه میکنید، پیشنهاد میشود از خدمات مشاوره دکترساینا استفاده کنید.
سؤالات متداول
آیا افسردگی پس از زایمان درمانپذیر است؟
بله، افسردگی پس از زایمان در زنان معمولا رخ داده و در عرض یک تا دو هفته برطرف میشود. در غیراینصورت باید به پزشک مراجعه کنید.
چه تفاوتهایی بین افسردگی زنان و مردان وجود دارد؟
زنان بیشتر از مردان دچار افسردگی شده و ممکن است مدت طولانیتری با این اختلال دستوپنجه نرم کنند. از طرفی، عواملی مانند تغییرات هورمونی، پریود، بارداری و یائسگی از جمله عوامل خطر در ابتلای زنان به افسردگی هستند.
آیا داروهای ضدافسردگی برای همه زنان مؤثرند؟آیا داروهای ضدافسردگی برای همه زنان مؤثرند؟
بله، داروهای افسردگی در زنان براساس مشاهدات روانپزشک تجویز میشوند، بنابراین میتوانند موثر باشند.
آیا افسردگی خودبهخود درمان میشود؟
خیر، افسردگی بهخودیخود درمان نمیشود و برای درمان اصولی باید از روشهایی مانند دارو، رواندرمانی و تغییر سبک زندگی استفاده کنید.
زنان خانهدار بیشتر از دیگران دچار افسردگی میشوند؟
بله، زنان خانهدار بهدلیل فشارهای روانی مانند مراقبت از فرزند و والدین و مسئولیت کارهای خانه، دریافت نکردن پاداش یا تقدیر برای کارهای مختلف، عدم دریافت حمایت عاطفی و دیده نشدن نقش آنها در خانه، بیشتر دچار افسردگی میشوند.
اطلاعات این مقاله صرفاً برای افزایش آگاهی شماست. بههیچعنوان بدون مشورت با پزشک اقدام به خوددرمانی نکنید.