
اختلال پیکا (هرزهخواری) چیست؟ علائم، دلایل، و درمانهای مؤثر برای این اختلال روان
آیا تا حالا فردی را دیدهاید که چیزهایی مثل یخ، خاک یا مُهر نماز را بخورد؟ شاید هم بیشتر در کودکان چنین چیزی را دیده باشید. به این مشکل اختلال پیکا میگویند و نشانه آن، خوردن چیزهایی است که خوراکی نیستند یا ارزش غذایی ندارند. خوشبختانه این اختلال کلا بیضرر است اما وقتی پای چیزهایی به میان میآید که خطرناک هستند، ممکن است حتی به قیمت جان فرد تمام شود. بنابراین، اگر خودتان یا عزیزانتان به چنین اختلالی مبتلا هستید، این مقاله را مطالعه کنید تا بدانید پیکا چیست، چه علائمی دارد و چطور میتوان آن را درمان کرد.
اختلال پیکا چیست؟ تعریف اختلال پیکا یا هرزهخواری
اختلال پیکا (Pica Disorder) یا هرزهخواری یکی از انواع اختلالات خوردن است که در آن فرد بهشکل وسواسی چیزهایی را میخورد که غذا به حساب نمیآیند و ارزش غذایی هم ندارند. بسته به اینکه فرد چه میخورد و چرا این کار را انجام میدهد، ممکن است پیکا بیضرر یا طبیعی باشد. برای مثال، خوردن یخ بهویژه در زنان باردار ضرر خاصی ندارد و در خردسالان هم پیکا طبیعی است؛ زیرا بهدهانبردن مواد غیرخوراکی بخشی از روند رشد آنهاست و درواقع کودک هنوز نمیداند که چه چیزی در جهان ما خوراکی است و چه چیزی نیست.
پیکا میتواند برای هرکسی و در هر سنی اتفاق بیفتد اما اغلب در سه گروه خاص از افراد دیده میشود:
- کودکان خردسال بهویژه زیر ۶ سال؛
- زنان باردار؛
- افراد مبتلا به بیماریهای روانی خاصی مثل اختلال طیف اوتیسم، معلولیتهای ذهنی یا اسکیزوفرنی.
شاید برایتان جالب باشد که چرا به اختلال هرزهخواری میگویند پیکا. نام این اختلال از نوعی پرنده متعلق به گونه زاغهای اوراسیایی گرفته شده است. این پرنده به زبان لاتین «پیکاپیکا» نامیده میشود و به خوردن اشیای غیرمعمول شهرت دارد. به همین دلیل اختلال هرزهخواری را پیکا نامیدهاند. در ضمن، پیکا را با اختلال روانی پیکاسو اشتباه نگیرید؛ اختلال پیکاسو ظاهرا خودشیفتگی بوده است و بهطور کلی اختلالی باعنوان اختلال روانی پیکاسو وجود ندارد.

پیکا چقدر رایج است؟
آمارگیری از افرادی که به اختلال روانی پیکا مبتلا هستند دشوار است. شاید به این دلیل که بسیاری از افراد بهدلیل شرم، این مشکل را مخفی میکنند و بسیاری از والدین هم تمایلی ندارند بگویند فرزندشان چنین مشکلی دارد. علاوه بر آن، بیشتر مطالعاتی که انجام میشوند از تعریف یکسانی برای این بیماری استفاده نمیکنند. برای مثال، ممکن است نوزادان و خردسالانی که بهعنوان بخشی از رشد طبیعی خود چیزهای غیرخوراکی را میخورند، در زمره افراد مبتلا به پیکا قرار نگیرند؛ زیرا این مشکل در آنها اغلب خودبهخود و بهسرعت از بین میرود.
بااینحال، بهطور کلی به نظر میرسد که نزدیک به ۱٪ از بزرگسالان و حدود ۵٪ از کودکان به پیکا مبتلا هستند. برخی مطالعات نشان میدهند نزدیک به ۱۰٪ از افراد مبتلا به اختلالات فکری یا رشدی ممکن است بیشتر از دیگران به پیکا مبتلا باشند. از سوی دیگر، احتمالا در بین ساکنان کشورهایی که بهسختی غذا به دست میآورند، خوردن چیزهای غیرمعمول بیشتر مشاهده میشود.
علائم اصلی اختلال پیکا
پیکا فقط یک علامت اصلی دارد و آن، هوسکردن یا خوردن اجباری چیزهایی است که غذا نیستند یا ارزش و فایده غذایی ندارند. این هوس باید حداقل بهمدت یک ماه در فرد وجود داشته باشد. افراد مبتلا به پیکا معمولا خودشان میدانند چیزهایی که مصرف میکنند خوراکی نیستند؛ ولی این رفتار آنها ناشی از یک اجبار شدید برای مصرف آن چیزهاست.
به جز این علامت اصلی، وجود برخی نشانهها را میتوان بهعنوان علائم اختلال پیکا دانست که در اصل، بهعنوان پیامدهای پیکا در نظر گرفته میشوند. درمانگران میتوانند با مشاهده چند مورد از آنها و گرفتن شرححال از بیمار، متوجه شوند که فرد به اختلال پیکا مبتلا بوده است. برخی از این علائم عبارتاند از:
علائم رفتاری پیکا
همان علامت اصلی پیکاست که فرد هوس شدید یا اجبار شدیدی برای خوردن چیزهای غیرمعمول و غیرخوراکی دارد.
علائم جسمی پیکا
افرادی که به اختلال پیکا مبتلا هستند، بهدلیل مصرف طولانیمدت مواد غیرخوراکی علائمی در دستگاه گوارش خود نشان میدهند که شامل انسداد روده، زخم، یبوست یا حتی سوراخشدن دستگاه گوارش است. همچنین، پیکا ممکن است بهدلیل بلع یا جویدن موادی که ممکن است سخت یا ساینده باشند، باعث آسیب به دندانها ازجمله فرسایش، لبپریدگی، ترکخوردگی و شکستگی شود.
علامت مهم دیگر، کمبودهای تغذیهای شامل ضعف، خستگی، کمخونی و نقص رشد در کودکان است. نشانههای دیگر عبارتاند از:
- کمخونی (فقر آهن)؛
- آسکاریس (عفونت کرم گرد)؛
- یبوست؛
- بههمخوردن تعادل الکترولیت؛
- ریتم نامنظم قلب (آریتمی)؛
- مسمومیت با سرب.

علائم روانی پیکا
واضحترین علائم روانی پیکا اضطراب، استرس و پریشانی شدید آنهاست. این مانند یک چرخه معیوب عمل میکند: فرد برای کاهش پریشانی عاطفی خود بهعنوان یک مکانیزم مقابلهای، رفتارهای پیکا از خود نشان میدهد و این رفتار غیرمعمول غذایی همراه با انگ اجتماعی و عوارضی برای سلامتی فرد، پریشانی او را تشدید میکند. علاوه بر این موارد، همیشه نوعی شرم و خجالت در افراد مبتلا به پیکا وجود دارد که بهخاطر ترس از قضاوتشدن دچار آن میشوند.
انواع مواد غیرقابل خوردنی که در اختلال پیکا مصرف میشود
کسی که به هرزهخواری مبتلاست، تقریبا هر چیزی را میتواند بخورد. بااینحال، این بدان معنا نیست که هرزهخوار همه انواع مواد غیرخوراکی را میخورد. بیشتر افراد مبتلا به پیکا فقط به خوردن یک چیز غیرخوراکی عادت دارند و فقط برخی از آنها ممکن است بیش از یک چیز را ترجیح دهند. رایجترین اقلامی که هرزهخواران مصرف میکنند عبارتاند از:
- یخ؛
- خاکستر؛
- گچ؛
- خاک رس، گِل یا خاک؛
- پودر بچه؛
- پودر تالک؛
- زغال؛
- مدفوع (انسانی و غیرانسانی)؛
- مو، نخ یا ریسمان؛
- تفاله قهوه؛
- مداد شمعی؛
- آهار (نشاسته مخصوص لباس)؛
- کاغذ؛
- سنگریزه؛
- پوست تخممرغ؛
- غذای حیوانات خانگی؛
- صابون؛
- پشم یا پارچه.

دلایل و عوامل مؤثر در اختلال پیکا
پزشکان و متخصصان دقیقا نمیدانند دلیل ابتلا به اختلال روانی پیکا چیست. بعضی از دانشمندان آن را به عوامل فیزیولوژیکی بدن نسبت میدهند. برخی دیگر آن را به سیستم عصبی مرتبط میدانند و بهعنوان یک رفتار آموختهشده یا مکانیزم مقابلهای در نظر میگیرند. در هر صورت، میتوان عوامل زیر را در بروز اختلال پیکا مؤثر دانست:
رفتارهای فرهنگی یا آموختهشده
انواع خاصی از پیکا، ناشی از رفتارهای رایج و پذیرفتهشده اجتماعی در فرهنگها و مذاهب خاص هستند. بهعنوان یک نمونه مذهبی میتوان به خوردن خاک در «ال سانتواریو د چیمایو» اشاره کرد که یک زیارتگاه کاتولیک رومی در ایالت نیومکزیکو آمریکا است. نمونه فرهنگی آن هم در شهرهای آفریقای جنوبی دیده میشود؛ جایی که خوردن خاک بین زنان جوان رایج است.
عوامل روانی پیکا
برخی از عوامل روانی مؤثر در ابتلا به اختلال pica شامل استرس شدید و اختلالات اضطرابی است. در چنین مواقعی پیکا ممکن است بهعنوان یک راه خروج یا مکانیزم مقابله برای افراد مبتلا به چنین اختلالاتی باشد.
شرایط ناگوار دوران کودکی
گاهی اوقات پیکا در کودکانی که در موقعیتهای اجتماعی اقتصادی ضعیف مثل فقر شدید زندگی میکنند شایعتر است؛ اما نمیتوان با قطعیت درباره دلایل بروز آن صحبت کرد. یک احتمال این است که پیکا یک مکانیزم مقابله برای کودکان در مواجهه با موقعیتهایی مانند نادیدهگرفتهشدن نیازهایشان یا سوءاستفاده است. گاهی هم کودکانی که یکی از والدین یا هردو آنها را ندارند، ممکن است بهخاطر جلبتوجه این کار را انجام دهند.
کمبودهای تغذیهای
یکی از دلایل ابتلا به پیکا که اغلب در ساکنان کشورهای کمبرخوردار یا افرادی که رژیمهای غذایی سخت میگیرند دیده میشود، کمبود مواد معدنی یا موادمغذی است. آهن، کلسیم و روی موادمغذی رایجی هستند که کمبود آنها ممکن است باعث پیکا شود.
بیماریهای روانی
گاهی اوقات اختلالات و بیماریهای روانی ممکن است باعث ابتلای فرد به هرزهخواری شوند. برای مثال، اوتیسم، اختلالات رشدی، معلولیتهای ذهنی، اختلال وسواس فکری عملی (OCD)، اسکیزوفرنی، افسردگی و اختلالاتی مانند تریکوتیلومانیا (کندن مو) و اختلال کندن پوست میتوانند از علل ابتلا به پیکا باشند.
شرایط جسمی
کمخونی داسی شکل و کمخونی فقر آهن، دو مورد از بیماریهای خاص مرتبط با پیکا هستند. گاهی ممکن است اختلال در نحوه رشد جنین در رحم و اختلالات ژنتیکی بهارثرسیده از والدین، باعث شوند فرد در آینده به هرزهخواری مبتلا شود.
البته شرایط جسمی دیگری مانند بارداری هم در این مشکل نقش دارد. بیشتر خانمهای باردار در دوران بارداری به خوردن یخ یا خاک عادت میکنند که بعدها ممکن است رفع شود یا تا مدتها باقی بماند.
اختلال پیکا در نوجوانان و کودکان
بیشتر موارد پیکا در خردسالان بهویژه کودکان زیر ۶ سال مشاهده میشود. بااینحال، فقط برای کودکان زیر ۲ سال، پیکا را بهعنوان اختلال در نظر نمیگیرند. دلیلش این است که کودکان تا ۲ سالگی چیزهای مختلف را با خوردن امتحان میکنند. هنوز رشد شناختی آنها کامل نیست و تعریف مشخصی از غذا ندارند. بعد از ۲ سالگی بهتدریج متوجه میشوند که چه چیزهایی غذا نیست و نباید آنها را بخورند. این نوع پیکا خودبهخود از بین میرود. بنابراین، اگر کودکی دارید که بزرگتر از ۲ سال است و چیزهای غیرمعمول میخورد، نباید آن را طبیعی قلمداد کنید.
اختلال پیکا در نوجوانان ممکن است به دلایل مختلفی اتفاق بیفتد. برای مثال، نوجوانانی که سوءتغذیه دارند ممکن است با خوردن چیزهای غیرخوراکی به ایجاد احساس سیری در خود کمک کنند. آنهایی که سطح مواد مغذی بدنشان ازجمله آهن یا روی پایین است، ممکن است نسبت به برخی مواد غیرخوراکی خاص مانند گچ یا یخ هوس داشته باشند.
یک دلیل مهم دیگر استرس است. اغلب کودکانی که بهدلیل فقر، سوءاستفاده یا نادیدهگرفتهشدن با استرس شدید زندگی میکنند، بیشتر به پیکا مبتلا میشوند. ممکن است با بزرگترشدنِ کودک این اختلال در او بهبود یابد؛ اما اگر کودک مشکلات رشدی یا روانی هم داشته باشد، احتمالا در مراحل بعدی زندگیاش با پیکا مشکل خواهد داشت.

تأثیر پیکا از نظر جسمی و روانی
پیکا نوعی بیماری وسواسی است. بنابراین، بسته به اینکه فرد چه نوع ماده یا مواد غیرخوراکی را میخورد، میتواند تأثیرات متعددی بر بدن او داشته باشد. عوارض جسمی و روانی اختلال پیکا شامل موارد زیر هستند:
آسیب به دستگاه گوارش
در افرادی که مو میخورند (اختلال تریکوفاژیا)، موها ممکن است در دستگاه گوارش فرد گیر کند و باعث انسداد، پارگی یا سایر آسیبهای گوارشی شود.
آلودگی انگلی
انگلهایی که در خاک زندگی میکنند، میتوانند افرادی را که خاک یا خاک رس میخورند (اختلال ژئوفاژی) آلوده کنند. خوردن مدفوع، بهویژه مدفوع حیوانات خانگی که ممکن است حاوی انگل یا سایر میکروبها باشد، هم یکی از مواردی است که ممکن است بابت آلودگیهای انگلی شود.
آسیبهای دندانی
گاهی اوقات افرادی که چیزهای سخت یا ساینده میخورند با آسیبهای دندانی روبهرو میشوند. حتی افرادی مانند خانمهای باردار که چیزهای بیضرری مثل یخ را با دندان خرد میکنند، به مینای دندان خود آسیب میزنند.
احساس شرم
بسیاری از افراد مبتلا به پیکا از این بیماری احساس خجالت یا شرمندگی میکنند. به همین دلیل، کمتر پیش میآید بهدنبال درمان باشند و بیشتر مواقع از صحبتکردن درباره آن حتی با پزشک خود خودداری میکنند چون از قضاوتشدن میترسند.
اختلال پیکا و ارتباط آن با اختلالات روانی دیگر
اختلال روانی پیکا با برخی از سایر اختلالات روانی ارتباط دارد. برای مثال، بیماریهای طیف اوتیسم و اختلال وسواس فکریعملی و اسکیزوفرنی اغلب با اختلال پیکا همراهاند. در ادامه این اختلالات را با هم مقایسه کردهایم:
شباهتهای اختلال پیکا و اختلالات روانی مشابه
اختلال پیکا را بهدلیل ویژگیهای منحصربهفردی که دارد میتوان با اختلالات روانی زیر مقایسه کرد:
۱. اختلال وسواس فکریعملی (OCD)
هردو اختلال ممکن است شامل رفتارهای تکرارشونده و اجباری (در این مورد، خوردن) باشند. همچنین اغلب اوقات هر دو با نوعی استرس یا اضطراب همراهاند.
بااینحال، در OCD، رفتارهای اجباری معمولا فقط برای کاهش اضطراب ناشی از وسواسهای فکری انجام میشوند. درحالیکه در پیکا ممکن است انگیزه فرد از هرزهخواری به کمبودهای تغذیهای، عوامل محیطی یا رفتارهای آموختهشده مربوط باشد. همچنین، در پیکا فرد مواد غیرخوراکی را مصرف میکند و این تنها رفتار وسواسی اوست؛ درحالیکه در OCD طیف گستردهای از رفتارها را شاهد هستیم و خوردن مواد غیرمعمول فقط یکی از آنهاست.
۲. اختلالات طیف اوتیسم (ASD)
پیکا در افراد مبتلا به اوتیسم شایع است؛ بهویژه بهدلیل تمایلی که این افراد به تحریکات حسی دارند. هردو ممکن است شامل رفتارهای تکراری یا کلیشهای باشند.
بااینحال، اوتیسم یک اختلال رشدی گسترده است و شامل مشکلات متعددی در تعاملات اجتماعی و ارتباطات است. درحالیکه پیکا به خوردن اقلام غیرخوراکی محدود میشود. همچنین، اینطور نیست که همه افراد مبتلا به پیکا اوتیسم داشته باشند. درحالیکه افرادی که اوتیسم دارند معمولا به هرزهخواری هم مبتلا هستند.

۳. بیاشتهایی عصبی و پرخوری عصبی
بیاشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa) و پرخوری عصبی (Bulimia Nervosa) همراه با اختلال پیکا در دسته اختلالات خوردن قرار میگیرند. هرسه آنها ممکن است با عوامل روانشناختی مانند استرس و کمبودهای تغذیهای مرتبط باشند.
تفاوت این سه اختلال در این است که افراد مبتلا به پیکا اغلب مواد غیرخوراکی را میخورند ولی مبتلایان به بیاشتهایی و پرخوری عصبی، مشکلشان خوردن چیزهای غیرمعمول نیست. در بیاشتهایی عصبی، فرد مشکل محدودیت غذایی دارد و در پرخوری عصبی، رفتارهای جبرانی مانند استفراغ مشکل اصلی است. علاوه بر اینها، اختلال پیکا ارتباطی به تصویر منفی فرد از بدنش ندارد ولی در دو اختلال دیگر، تصویر منفی از بدن یکی از موضوعات اصلی است.
۴. اسکیزوفرنی
اختلال دیگری که اغلب با پیکا ارتباط دارد اسکیزوفرنی است. هردو با رفتارهای غیرعادی یا غیرمنطقی همراه هستند. بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است در اپیزودهای هذیان یا توهم خود به اختلال پیکا مبتلا شوند.
بااینحال، اسکیزوفرنی یک اختلال روانپریشی است که علائم بسیار گستردهای دارد ولی پیکا فقط شامل مصرف مواد غیرخوراکی است. اختلال پیکا ممکن است در افراد کاملا عادی بدون داشتن علائم روانپریشی بروز کند.
باتوجهبه آنچه گفتیم، اختلال پیکا بهدلیل ماهیت خاص خود (مصرف مواد غیرخوراکی) با سایر اختلالات روانی تفاوتهای واضحی دارد. بااینحال، شباهتهایی هم در بین آنها هست که به همپوشانی علل یا علائم این اختلالات اشاره میکند. برخلاف بسیاری از اختلالات روانی که بر افکار یا رفتارهای اجتماعی تمرکز دارند، پیکا یک رفتار فیزیکی خاص است. این بدان معناست که علل فیزیولوژیکی در اختلال پیکا پررنگتر هستند اما سایر اختلالات روانی بیشتر به عوامل روانشناختی وابستهاند.
اختلال پیکا در DSM: تعریف و تشخیص
اختلال پیکا در dsm یعنی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی به این صورت تعریف شده است:
مصرف مداوم مواد غیرخوراکی مثل خاک، گچ و کاغذ که حداقل یک ماه ادامه داشته باشد. این رفتار باید با رشد سنی فرد نامتناسب باشد؛ یعنی در سنی رخ دهد که انتظار چنین رفتارهایی از فرد نمیرود (از ۲ سالگی به بعد). همچنین، نباید مصرف چنین اقلامی بخشی از سنت فرهنگی یا اجتماعی پذیرفتهشده مربوط به آن فرد باشد.
اگر اختلال پیکا با یک اختلال روانی زمینهای مثل ناتوانی ذهنی، اختلال طیف اوتیسم، اسکیزوفرنی یا شرایطی مثل بارداری رخ دهد، باید آنقدر شدید باشد که توجه بالینی جداگانهای را ایجاب کند.
اختلال پیکا در DSM-5
در نسخههای قبلی DSM، اختلال پیکا در دسته «اختلالاتی که معمولا برای اولین بار در نوزادی، کودکی یا نوجوانی تشخیص داده میشوند» قرار داشت. در ویرایش پنجم (DSM-5)، به بخش ترکیبی جدیدی با عنوان «اختلالات تغذیه و خوردن» منتقل شده است. این نشان میدهد که پیکا میتواند در بزرگسالی هم رخ دهد و لزوما نباید از کودکی یا نوجوانی شروع شده باشد. در ویرایش پنجم بر مواد خوراکی بدون ارزش غذایی مثل یخ تأکید شده است و فقط اقلام غیرخوراکی را در نظر نمیگیرد.
چگونه اختلال پیکا تشخیص داده میشود؟
برای تشخیص اختلال پیکا پزشک چهار معیاری را که در تعریف راهنمای dsm وجود دارد بررسی میکند:
- زمان: حداقل بهمدت یک ماه فرد باید بهشکل مداوم اقلامی را بخورد که ارزش غذایی ندارند؛
- رشد ذهنی: پزشک بررسی میکند که آیا فرد از نظر ذهنی بهاندازهای رشد کرده است که بداند چیزی که میخورد غذا نیست و ارزش غذایی ندارد یا نه؛
- عامل اجتماعی و فرهنگی: پزشک از بیمار میپرسد که آیا این کار او بخشی از رسوم مذهبی است یا در فرهنگ آنها چنین چیزی رایج است یا نه؛
- بررسی بیماریها و اختلالات دیگر: پزشک بررسی میکند که آیا فرد بیماری خاص یا اختلالات روانی زمینهای دارد که بهخاطر آن فرد به پیکا مبتلا شده باشد یا این اختلال بهصورت مستقل در او دیده میشود.

دلایلی که پیکا را رد میکنند
یکسری دلایل وجود دارند که به پزشک کمک میکنند اختلال پیکا را رد کند. برای نمونه میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
- اعمال فرهنگی یا اجتماعی: پیکا یک رفتار اجباری است که نمیتوان آن را کنترل کرد. افرادی که به دلایل فرهنگی یا اجتماعی رفتارهای پیکا دارند، میتوانند این کار را کنترل کنند.
- بیماریها و اختلالات روانی: معیارهای تشخیص پیکا، استثنائاتی را برای زمانی که این مشکل بهدلیل بیماریهای جسمی و روانی اتفاق میافتد قائل میشود. بنابراین فرض اولیه بر این است که با مدیریت آن بیماریها، رفتارهای پیکا از بین میروند. درنتیجه، فقط زمانی پیکا بهعنوان اختلال در نظر گرفته میشود که شدید باشد یا سلامتی فرد را تحتتأثیر قرار داده باشد.
درمانهای اختلال پیکا
هیچ رویکرد شناختهشدهای برای درمان اختلال پیکا وجود ندارد. درواقع مطالعات درباره داروها و درمانهای رفتاری واقعا محدود هستند. برخی افراد به انواع خاصی از درمانها پاسخ میدهند اما اگر این روشها مؤثر نباشند، تنها راه برای جلوگیری از خوردن یک ماده غیرخوراکی، تلاش برای دورنگهداشتن بیمار از آن است.
این اختلال در برخی از گروهها بهراحتی از بین میرود. برای نمونه، وقتی این بیماری در دوران بارداری ظاهر میشود، اغلب پس از تولد نوزاد بهبود مییابد. کودکان مبتلا به اختلال پیکا هم وقتی بزرگ میشوند، ممکن است از این حالت خارج شوند.
آنهایی که بهدلیل کمبود موادمغذی در رژیم غذایی به اختلال پیکا مبتلا شدهاند، گاهی اوقات با استفاده از مکملهایی مثل مکمل آهن یا زینک بهبود مییابند. روش جراحی هم برای مواردی به کار میرود که مواد بلعیدهشده به بدن آسیب رسانده باشند، اما علائم زمینهای را برطرف نمیکنند. اما آیا داروها یا رواندرمانی میتوانند مؤثر باشند؟ بیایید ببینیم:
درمانهای دارویی برای اختلال پیکا
داروهای مختلفی برای درمان پیکا آزمایش شدهاند، اما هیچ مطالعهای که شواهد کافی درباره مفیدبودن این داروها ارائه کند وجود ندارد. تعداد داروهایی که ممکن است به بهترشدن پیکا کمک کنند بسیار کم است. برای مثال، برخی از داروهای ضدروانپریشی برای درمان آن تجویز میشود اما عوارض جانبی آنها آنقدر زیاد است که خود اختلال پیکا به آن اندازه مشکلساز نیست.
درمانهای رواندرمانی و مشاوره
مطالعاتی که هم درمانهای رفتاری را برای برطرفکردن پیکا پیشنهاد میکنند محدودند. بااینحال، به نظر میرسد درمان شناختی رفتاری (CBT) میتواند برای بزرگسالان مبتلا به پیکا، تکنیک مفیدی باشد. در این رویکرد، به فرد کمک میکنند برای تغییر افکار خود درباره خوردن مواد غیرخوراکی و تغییر رفتار و جایگزینی آن با یک استراتژی مقابلهای دیگر تمرکز کند. البته هنوز شواهد کافی برای موفقیت قطعی این روشها وجود ندارد.

بسته به موقعیت و نیازهای فردی، روشهای درمانی مختلفی در دسترس است. سه درمان برای اختلال پیکا که ممکن است موفقیتآمیز باشند عبارتاند از:
درمان انزجاری خفیف
این روش شامل آموزش افراد برای جلوگیری از رفتارهای هرزهخواری با استفاده از انزجار خفیف است. به این صورت که مواد غیرخوراکی را با پیامدهای نسبتا ناخوشایند جفت میکنند تا افراد منزجر شوند و آنها را نخورند. درعینحال، رفتارهای سالم غذایی را بهشکل مثبت تقویت میکنند؛ یعنی اگر چیز سالم بخورند به آنها پاداش میدهند.
رفتاردرمانی
این روش شامل آموزش مکانیزمها و استراتژیهای مقابله است و به فرد کمک میکند نحوه رفتار خود را تغییر دهد.
تقویت افتراقی
در این روش افراد یاد میگیرند که چطور روی رفتارها و فعالیتهای دیگری تمرکز کنند تا از فکرکردن به یک ماده خوراکی دور بمانند.
استراتژیهای تربیتی برای کودکان مبتلا به پیکا
پیکا در کودکان، معمولا نوعی رفتار اکتشافی ناشی از کنجکاوی است نه از روی هوس یا اجبار. گذار به پیکای بالینی زمانی رخ میدهد که این رفتارها از اوایل کودکی عبور کند و در بزرگسالی ادامه یابد.
تربیت فرزند مبتلا به پیکا میتواند چالشبرانگیز باشد. برخی روشهایی که به نظر میرسد بیشترین احتمال موفقیت را در درمان پیکا در کودکان دارند، درمانهای ترکیبی شامل روشهای تقویتی مانند تقویت مشروط و آموزش تشخیص هستند:
- استراتژی تقویت مشروط، بهمعنای پاداشدادن به کودکان با غذا یا اسباببازی در زمانی است که از رفتار پیکا دست برمیدارند؛
- استراتژیهای آموزش تشخیص بهمعنای آموزش کودکان برای تشخیص مواد خوراکی از غیرخوراکی و شناخت خطرات خوردن مواد غیرخوراکی است.
روشهای تنبیهی فقط باید زمانی در نظر گرفته شوند که همه استراتژیها ناکافی باشند و خطر قابلتوجهی از ادامه رفتار پیکا در کودک وجود داشته باشد.
نکات زیر میتوانند به شما در درمان کودکان مبتلا به پیکا کمک کنند:
۱. صحبت با پزشک
با پزشک فرزندتان صحبت کنید. خجالت نکشید؛ پیکا میتواند عوارضی مانند سوء تغذیه، عفونت و انسداد روده ایجاد کند. بنابراین با خیال راحت پزشک را در جریان بگذارید تا آزمایشهای زیر را برای فرزندتان بنویسد:
- آزمایش خون برای بررسی کمبودهای تغذیهای؛
- آزمایش مدفوع برای بررسی انگلها؛
- رادیوگرافی برای بررسی هرگونه انسداد در دستگاه گوارش.
اگر میدانید فرزندتان کمبودهای تغذیهای دارد، ممکن است بتوانید با تنظیم رژیم غذایی از مشکل سوءتغذیه او جلوگیری کنید. اگر فرزندتان چیزی بخورد که ممکن است حاوی سرب زیادی باشد، باید از نظر مسمومیت با سرب نیز تحت پایش قرار گیرد.
به دندانپزشک فرزندتان هم اطلاع دهید که به اختلال پیکا مبتلاست تا آسیبهای دندانی و دهانی را در او بررسی کند.
۲. آموزش به کودک
مطابق استراتژیهایی که توضیح دادیم، به فرزندتان درباره مواد خوراکی و غیرخوراکی آموزش دهید. نشان دهید که چه چیزی را میتواند با خیال راحت بخورد و چه چیزی را نمیتواند و اگر امکان دارد، تفاوتهایی که بین مواد خوراکی و غیرخوراکی هست توضیح دهید. برای مثال، بین مدفوع یک پرنده و یک میوه خوشمزه درباره بوی آنها صحبت کنید و بگویید که مدفوع بوی بدی دارد درحالیکه میوه عطر فوقالعادهای دارد. مدفوع همان سموم بد بدن هستند درحالیکه میوهها ویتامین دارند.

۳. صحبت با معلمان
با معلمان و سایر بزرگسالانی که با فرزندتان ارتباط دارند صحبت کنید. آنها باید از وضعیت فرزند شما آگاه باشند تا بتوانند به نظارت بر رفتار او کمک کنند و در صورت امکان، سعی کنند اقلام غیرخوراکی مورد علاقهاش را دور از دسترس نگه دارند.
۴. دورکردن اشیایی که میخورد
سعی کنید چیزهایی را که میخورد در خانه نگه ندارید یا جایی بگذارید که در دسترس او نباشد. این کار همیشه ممکن نیست اما تا جایی که میتوانید تلاش کنید. برای مثال، اگر سنگریزه میخورد، اجازه ندهید در حیاط یا پارکهایی که سنگریزه دارد بازی کند. اگر گچ میخورد، دقت کنید در خانه گچ وجود نداشته باشد.
۵. پرتکردن حواس کودک
تا حد امکان حواس فرزندتان را پرت کنید. اگر اشیایی را در دسترس او قرار دهید که تمایلی به خوردن آنها ندارد، حواسش از سایر اشیا پرت میشود. برخی از متخصصان فعالیتهایی را توصیه میکنند که دستهای کودک را مشغول نگه دارد. این فعالیتها باید طوری باشند که وقتی دستهایش بند است نتواند از آنها برای خوردن چیزی استفاده کند.
اگر به کمک نیاز دارید، به یک درمانگر رفتاری که برای کار با کودکان مبتلا به پیکا آموزش دیده است مراجعه کنید. او میتواند به شما و فرزندتان در مدیریت این بیماری کمک کند.
عوارض جانبی درمان اختلال پیکا
معمولا عوارض جانبی یا تأثیرات منفی بسیار کمی در درمانهای پیکا وجود دارد. اگر درمان شامل دارو باشد، هرگونه عارضه جانبی احتمالی به خود دارو مربوط میشود، نه به روش درمان پیکا. گاهی اوقات هم لازم است از عزیزان شما برای کنترل رفتارتان کمک گرفته شود که احتمالا کمی ناخوشایند است. اگر نگران هستید، با پزشکتان درباره عوارض جانبی داروها و پیامدهایی که روشهای درمانی میتوانند بر زندگی یا ارتباطات شما داشته باشند صحبت کنید.
مدتزمان بهبودی پس از درمان
مدتزمان بهبودی از اختلال پیکا به نوع درمان و میزان موفقیتآمیزبودن آن بستگی دارد. پزشک شما درباره مدتزمان احتمالی بهبودی و کارهایی که میتوانید برای کمک به تسریع این روند انجام دهید، با شما صحبت خواهد کرد.
کلام آخر دکترساینا
اختلال روانی پیکا وضعیتی است که معمولا آن را خوشخیم در نظر میگیرند؛ اما بسته به آنچه میخورید میتواند مضر باشد. اگر به پیکا مبتلا هستید، بدون ترس از قضاوتشدن با پزشکتان صادقانه درمیان بگذارید. مطمئن باشید تنها نیستید و نباید از آن خجالت بکشید؛ زیرا خودخواسته به آن مبتلا نشدهاید. البته منظورمان این نیست که با هر کسی درباره آن صحبت کنید. افرادی که کمکی به شما نمیکنند، لزومی ندارد درباره آن چیزی بدانند. پزشکتان درباره این اختلال آموزش دیده است و بدون اینکه شما را قضاوت کند، برای مدیریت آن راهکارهایی ارائه میدهد. حتی میتواند در صورت لزوم، شما را به درمانگری معرفی کند که آموزشهای ویژه درباره اختلالات روانی گذرانده باشد. دکترساینا با داشتن تیمی از متخصصان باتجربه در کنار شماست تا برای کنار آمدن با این اختلال بهراحتی چارهجویی کنید.
سؤالات متداول
آیا اختلال پیکا در بزرگسالان هم مشاهده میشود؟
بله، اختلال پیکا هم در بزرگسالان و هم در کودکان رایج است. البته در کودکان زیر ۲ سال آن را اختلال در نظر نمیگیرند.
آیا اختلال پیکا با درمانهای خانگی قابل درمان است؟
هیچ درمان شناختهشدهای برای پیکا وجود ندارد. درمانهای خانگی شامل تغییر رفتار فرد هستند. برای مثال، دورنگهداشتن فرد از مواد غیرخوراکی موردعلاقهاش یا تغییر تمرکز از رفتارهای پیکا به فعالیتهای دیگر میتوانند کمککننده باشند.
چه مدت طول میکشد تا درمان اختلال پیکا نتیجه بدهد؟
این موضوع کاملا به فرد و میزان موفقیت درمان در او بستگی دارد. پزشک باتوجهبه شرایط فرد این مدتزمان را تخمین میزند.
اطلاعات این مقاله صرفاً برای افزایش آگاهی شماست. بههیچعنوان بدون مشورت با پزشک اقدام به خوددرمانی نکنید.