
وسواس تقارن چیست؟ | بررسی وسواس تقارن در کودکان و بزرگسالان
بسیاری از افراد بهطور طبیعی به نظم و ترتیب علاقه دارند. خانه و محیط کار مرتب یا برنامهای منظم حس آرامش و کنترل را در آنها ایجاد میکند. ولی در وسواس تقارن، که نوعی اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) است، نیاز فرد به تعادل و تقارن بسیار شدید و غیرقابل کنترل میشود. وسواسها میتوانند بسیار ناراحتکننده شوند. درنتیجه، ممکن است که برای کاهش اضطراب و پریشانی اجبارهایی را انجام دهد که رفتارهای تکراری یا اعمال ذهنی هستند. در ادامه بیشتر توضیح میدهیم که نشانهها و دلایل وسواس تقارن چیست و چگونه میتوان آن را کنترل و مدیریت کرد.
وسواس تقارن یعنی چه؟
وسواس تقارن در زیرگروه اختلال وسواس فکری-عملیِ کمالگرایی (just right OCD) قرار میگیرد که شامل توجه، تمرکز و احساس ناراحتی شدید در پاسخ به چیزهایی است که نامتعادل یا نامتقارن هستند. در این نوع اختلال وسواس فکری-عملی، تقارن یعنی اشیا یا احساسات باید دقیقا آینه یکدیگر باشند و تعادلی را ایجاد کنند که در آن هر دو طرف ازنظر ظاهر یا احساس کاملا برابر هستند. نیاز به نظم و تقارن میتواند بهقدری شدید باشد که در زندگی روزمره اختلال ایجاد کند.
افراد مبتلا به وسواس تقارن اغلب در کنارآمدن با هر نوع عدم تقارن یا انحراف از کمال مشکل دارند. در این افراد عدم تقارن و کمال میتواند منجر به افکار و رفتارهای ناخواسته شود. معمولا این افکار ناخواسته، وسواس (obsessions) و رفتارهای ناخواسته و تکراری یا اعمال ذهنی، اجبار (compulsions) نامیده میشوند.
در این اختلال وقتی چیزی «نامتقارن» به نظر میرسد، فرد دچار اضطراب یا ناراحتی شدید میشود. عدم تقارن میتواند چیزی بهسادگی کجبودن قاب عکس یا کاملا صافنبودن دستهای از کتابها یا حتی احساسات فیزیکی مانند این احساس باشد که یک طرف بدن با طرف دیگر متفاوت است. اضطراب ناشی از اشیا و احساسات نامتعادل یا نامتقارن میتواند بهقدری شدید باشد که تمرکز یا انجام کارها را بدون انجام رفتارهای اجباری دشوار کند. وسواس تقارن میتواند بر هر جنبهای از زندگی فرد تأثیر بگذارد، از نحوه لباسپوشیدن و آرایشکردن گرفته تا چیدمان وسایل و مبلمان.

چه کسانی دچار وسواس تقارن میشوند؟
اختلال وسواس تقارن بهاندازه بعضی از انواع دیگر اختلال وسواس فکری-عملی شایع نیست، ولی تخمین زده میشود که حدود ۲ تا ۳ درصد از جمعیت در برههای از زندگی خود دچار اختلال وسواس تقارن میشوند. اختلال وسواس تقارن میتواند هر کسی را صرفنظر از سن، جنسیت یا نژاد تحت تأثیر قرار دهد. بسیاری از افراد مبتلا به اختلال وسواس تقارن احساس میکنند تنها کسانی هستند که به این نوع اختلال دچار شدهاند، درحالیکه چنین نیست. افراد زیادی هستند که روزانه با اختلال وسواس تقارن مواجه میشوند.
علائم و رفتارهای فرد مبتلا به وسواس نظم و تقارن
گرچه علائم اختلال وسواس تقارن میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد، وسواسها و اجبارهای رایجی در افراد مبتلا به این اختلال مشاهده میشود.
وسواسهای رایج
افراد مبتلا به اختلال وسواس تقارن ممکن است درمورد کاملا متقارن بودن همه چیز در محیط خود وسواس پیدا کنند. این میتواند شامل اشیای روی میز، محل قرارگیری مبلمان یا حتی نحوه قرارگرفتن افراد در عکس باشد. آنها ممکن است ساعتها وقت خود را صرف جابهجایی اشیا یا ویرایش عکسها کنند تا آنها را کاملا متقارن کنند.
بعضی از وسواسهای رایج در وسواس تقارن عبارتاند از:
- احساس نیاز به تطبیق احساسات یا اعمال یک طرف بدن با همان احساسات یا اعمال در طرف دیگر؛
- احساس نیاز به چیدن اشیا بهروشی منظم و متقارن؛
- احساس نیاز به راهرفتن بهروشی که کاملا متعادل به نظر میرسد؛
- توجه به ویژگیهای صورت (مانند چشمها، گوشها و سوراخهای بینی) که کاملا با هم مطابق یا متعادل نیستند.
- احساس نیاز به خوردن غذا در وعدههای کاملا مساوی، وجود تعداد یکسانی از اقلام در هر طرف بشقاب یا «متوازن» بهنظررسیدن غذا.

اجبارهای رایج
افراد مبتلا به وسواس تقارن اغلب در تلاش برای ایجاد نظم و تقارن در زندگی خود، درگیر رفتارهای تکراری میشوند. بعضی از اجبارهای رایج شامل مرتبکردن اشیا بهروشی خاص، شمارش اقلام و بررسی تقارن است. بسیاری از این افراد نیاز شدیدی به بینقص بودن همه چیز در محیط خود احساس میکنند و هرگونه انحراف از این بینقصی میتواند موجب اضطراب و پریشانی شدید آنها شود.
گاهی اجبار به تقارن میتواند بهقدری زیاد باشد که در توانایی فرد برای داشتن زندگی عادی اختلال ایجاد کند. آنها ممکن است هر روز ساعتها را صرف سازماندهی و مرتبکردن مجدد اشیا یا بررسی تقارن کنند. این میتواند منجر به مشکلاتی در محل کار یا مدرسه و همچنین روابط پرتنش با دوستان و اعضای خانواده شود.
بعضی از اجبارهای رایج در اختلال وسواس تقارن عبارتاند از:
- مرتبکردن و تغییر چیدمان مبلمان یا اشیای دیگر؛
- مرتبکردن تزئینات یا دکوراسیون منزل بهشکلی که ازنظر هندسی متقارن شوند؛
- اندازهگیری یا بررسی ذهنی اینکه آیا وسایل و اشیا متعادل هستند یا خیر؛
- نشخوار فکری درمورد چیزهایی که نمیتوانند دوباره مرتب کنند، در تلاش برای رفع احساس ناراحتی خود؛
- ایجاد تعادل در بدن با تکرار کارهایی که با یک طرف بدن روی طرف دیگر انجام میدهند (وسواس تقارن بدن)؛
- راهرفتن بهشکلی که هر دو پا احساس یکسانی داشته باشند؛
- مرتبکردن کتابهای قفسه براساس ارتفاعشان و قراردادن آنها رو به یک جهت؛
- مرتبکردن پردهها طوری که در دو طرف پنجره کاملا متقارن آویزان شده باشند؛
- پارککردن ماشین طوری که دقیقا در مرکز محل پارک قرار بگیرد.
نقش مغز، ژنتیک و روان در شکلگیری وسواس تقارن
علت وسواس تقارن چیست؟ هیچ پاسخ قطعی برای این سؤال وجود ندارد زیرا اختلال وسواس تقارن میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد. بعضی از افراد ممکن است بهدلایل بیولوژیکی یا ژنتیکی بیشتر مستعد ابتلا به اختلال وسواس تقارن باشند درحالیکه بعضی دیگر بهدلیل عوامل محیطی مانند تجربه رویدادی آسیبزا به این اختلال مبتلا میشوند. کمالگرایی نیز میتواند در ایجاد اختلال وسواس تقارن نقش داشته باشد.
اختلال وسواس فکری-عملی میتواند ارثی باشد یعنی اگر کسی در خانواده شما به آن مبتلا است، احتمال بیشتری وجود دارد که شما نیز به آن مبتلا شوید. الگوی خانوادگی اختلال وسواس فکری-عملی نشاندهنده وجود یک مؤلفه ژنتیکی است، گرچه درحالحاضر هیچ ژن خاصی بهعنوان عامل مرتبط با اختلال وسواس فکری-عملی شناخته نشده است.
نقش محیط را نیز نباید نادیده گرفت. وسواسها و اجبارها را میتوان بهمرور زمان آموخت. اگر کودکان اختلال وسواس فکری-عملی را در اعضای خانواده یا دیگران مشاهده کنند، ممکن است به این الگوهای رفتاری وابسته شوند. درنتیجه، قرارگرفتن در معرض عوامل محیطی میتواند در ایجاد اختلال وسواس فکری-عملی نقش داشته باشد.
روشهای درمان وسواس تقارن؛ از CBT تا دارودرمانی
افراد مبتلا به اختلال وسواس تقارن ممکن است در کنارآمدن با هر نوع عدم تقارن یا انحراف از کمال مشکل داشته باشند. این میتواند منجر به افکار وسواسی و رفتارهای اجباری مرتبط با تقارن و نظم شود. گرچه هیچ درمان قطعی برای اختلال وسواس تقارن وجود ندارد، بعضی از روشها میتوانند در کنترل و مدیریت این اختلال مؤثر باشند.
درمان شناختی-رفتاری (CBT)
رفتاردرمانی شناختی نوعی تراپی یا رواندرمانی است که در آن افراد یاد میگیرند چگونه افکار و رفتارهای خود را تغییر دهند. CBT میتواند در یادگیری نحوه مدیریت وسواسها و اجبارها مؤثر باشد.

مواجهه و پیشگیری از پاسخ (ERP)
ERP نوعی درمان شناختی-رفتاری (CBT) تخصصی است که بهطور خاص برای شکستن چرخه وسواس و اجبار طراحی شده است. در ERP درمانگری آموزشدیده به شما کمک میکند تا بهتدریج با افکار و ترسهای مزاحم خود روبرو شوید و همزمان در برابر میل به انجام اجبارها برای کاهش اضطراب خود مقاومت کنید. ERP با شناسایی ترسهای اصلی فرد و ایجاد یک سلسلهمراتب مواجهه (exposure hierarchy) شروع میشود. سلسلهمراتب مواجهه فهرستی از تمرینات مواجههای است شامل طیفی از مواردی که کمترین ناراحتی را ایجاد میکنند تا آنهایی که چالشبرانگیزتر هستند. بهاینترتیب میتوانید با مواجهههای سادهتر شروع کنید و بهتدریج سراغ مواجهههای سختتر بروید. در ERP گامبهگام با ترسهای خود روبرو میشوید و همزمان یاد میگیرید که بدون توسل به اجبارها ناراحتی را تحمل کنید.
در بخش پیشگیری از پاسخِ ERP آگاهانه در برابر رفتارهای اجباری که معمولا در پاسخ به وسواسهای خود انجام میدهید، مقاومت میکنید.
ممکن است که این فرایند در ابتدا دشوار باشد ولی با گذشت زمان به مغز میآموزد که اضطراب ناشی از عدم تعادل یا نقص، موقتی است و نیازی به اقدام فوری ندارد.
بعضی از نمونههای مواجهه عبارتاند از:
- چیدن بالشها روی مبل یا تخت بهصورت نامتوازن؛
- قراردادن کتابها با ترتیب تصادفی و با ارتفاعهای مختلف؛
- پارککردن خودرو بهصورت کج در محل پارکینگ؛
- لمسکردن بدن فقط در یک سمت؛
- درخواست از کسی برای لمس بخشی از بدن فقط در یک طرف و تکرارنکردن این کار در طرف دیگر؛
- راهرفتن درحالیکه یک پا روی فرش و پای دیگر روی زمین قرار دارد.
با گذشت زمان اعتمادبهنفس لازم برای مواجهه با افکار مزاحم را بدون انجام اجبارها به دست خواهید آورد و میآموزید که میتوانید ناراحتی و اضطراب را بدون نیاز به «اصلاح» عدم تعادل یا عدم تقارن تحمل کنید.

ذهنآگاهی
درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی شامل توجه به لحظه حال بهروشی بدون قضاوتکردن است. درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی میتوانند در مدیریت علائم وسواس فکری-عملی، ازجمله علائم مرتبط با تقارن، مفید باشند.
دارودرمانی
از دارو میتوان برای درمان علائم وسواس فکری-عملی استفاده کرد که به سایر انواع درمان پاسخ نمیدهند. بعضی از داروهای رایج مورداستفاده برای درمان وسواس فکری-عملی شامل مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) و داروهای آنتیسایکوتیک یا ضدروانپریشی هستند.
بعضی از رایجترین داروهای ضدافسردگی که برای افراد مبتلا به تجویز میشوند عبارتاند از:
- آنافرانیل (کلومیپرامین)؛
- فلووکسامین؛
- پروزاک (فلوکستین)؛
- زولوفت (سرترالین).
همه داروهای روانپزشکی عوارض جانبی بالقوهای دارند. بهتر است که با عوارض جانبی احتمالی و احتمال بروز این عوارض آشنا باشید تا بتوانید آنها را تشخیص دهید و درصورت نیاز برای قطع دارو با پزشک خود تماس بگیرید.در چنین مواردی، میتوانید از ویزیت آنلاین با روانپزشک استفاده کنید تا بدون نیاز به مراجعه حضوری، راهنمایی تخصصی دریافت کنید.
خودمراقبتی
مراقبت از خود در مدیریت تمام بیماریهای مزمن مانند اختلال وسواس تقارن نقش مهمی دارد. بعضی از راهکارهای مراقبت از خود که میتوانند مفید باشند عبارتاند از ورزش، تکنیکهای آرامشبخش و خواب کافی.
چطور به کودک یا نوجوان دارای وسواس کمک کنیم؟
وسواس تقارن در کودکان نیز میتواند ایجاد شود. علائم اختلال وسواس فکری-عملی در کودکان میتواند در هر زمانی، حتی از سهسالگی شروع شود. والدین و معلمان باید عوامل خطر را بشناسند تا بتوانند به کودکان و نوجوانانی که در معرض خطر ابتلا به این اختلال هستند کمک کنند. اگر اختلال وسواس فکری-عملی بهدرستی درمان شود، قابلکنترل است ولی اگر به آن رسیدگی نشود، میتواند منجر به مشکلات جدی در کیفیت زندگی کودک و اعضای خانواده شود. برای کمک مؤثر به کودک یا نوجوان دارای وسواس، آگاهی و حمایت عاطفی بسیار مهم است؛ در صورت نیاز میتوانید از مشاوره آنلاین با روانشناس کودک برای دریافت راهکارهای تخصصی استفاده کنید.
ازآنجاییکه اختلال وسواس فکری-عملی بر همه اعضای خانواده تأثیر میگذارد، والدین و خواهر و برادرها باید یاد بگیرند که چگونه از کودک مبتلا به این اختلال حمایت کنند. ثابت شده است که رویکردهای درمانی مبتنی بر خانواده بسیار موفق هستند. برای کمک به کودکانی که تمایلی به مراجعه به جلسات درمانی ندارند از رویکردهای درمانی تحت هدایت والدین استفاده میشود. در این روش والدین یاد میگیرند که چگونه مهارتهای مقابله با مشکلات را به فرزند خود آموزش دهند. این نوع درمان زمانبر است ولی میتواند کیفیت زندگی کودکان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی را بهمیزان قابلتوجهی بهبود دهد.

کلام آخر دکترساینا
پریشانی و ناراحتی ناشی از فقدان تقارن، نظم یا تعادل فقط مربوط به تمایل به مرتببودن نیست و بسیار عمیقتر است. این ناراحتی برای فرد آزاردهنده است و وقتی تقارن و تعادل چیزی به هم میریزد موجب بروز احساس پریشانی، اضطراب یا حتی ترس میشود. این پریشانی میتواند ذهن فرد را درگیر کند و منجر به رفتارهای اجباری شود که بهطور موقت تنش را از بین میبرند ولی هرگز اضطراب اساسی را کاملا برطرف نمیکنند. نیاز مداوم به ایجاد تعادل میتواند ساعتها وقت فرد را بگیرد و زمان کمی برای فعالیتها یا مسئولیتهای دیگر باقی بگذارد.
اگر وسواس تقارن و نظم برایتان آزاردهنده شده است و بهتنهایی نمیتوانید آن را برطرف کنید میتوانید از متخصصان سلامت روان در دکترساینا کمک بگیرید. دکترساینا محلی برای ارتباط شما با بهترین پزشکان و متخصصان سلامت در کشور است.
سؤالات متداول
وسواس تقارن چگونه زندگی روزمره فرد را تحت تأثیر قرار میدهد؟
دغدغهی نظم و ترتیب اغلب منجر به تمرکز روی جابهجایی وسایل یا انجام مجدد وظایف در تلاش برای رسیدن به نتایج عمدتا دستنیافتنی میشود. این وسواس درنهایت میتواند منجر به اضطراب شدید درمورد بینظمی شود که بر زندگی روزمره فرد تأثیر میگذارد.
چه تفاوتی بین وسواس تقارن و نظم معمولی وجود دارد؟
برای بسیاری از افراد، مرتب یا منظم بودن چیزها صرفا یک ترجیح است. بعضی از افراد از تقارن لذت میبرند، چه مرتبکردن وسایل در خانه باشد، چه محل کار. این ترجیحات معمولا فقط بخشی از روال زندگی آنهاست و در عملکرد روزانه اختلالی ایجاد نمیکند. ولی وسواس تقارن موجب پریشانی میشود. مثلا افراد مبتلا به وسواس تقارن قاب عکس روی دیوار را فقط به این دلیل که «آن را به این شکل دوست ندارند» صاف نمیکنند. آنها آن را صاف میکنند زیرا تا زمانی که کج باشد، احساس ناراحتی زیادی خواهند داشت.
آیا وسواس تقارن در کودکان میتواند به مرور زمان بهتر شود؟
براساس پژوهشهای انجامشده اختلال وسواس فکری-عملی معمولا خودبهخود از بین نمیرود. این اختلال چیزی نیست که کودک بتواند آن را فراموش کند یا بهراحتی از بین ببرد. کودکان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی به درمان تخصصی نیاز دارند.
روشهای رواندرمانی موثر برای وسواس تقارن کدامند؟
مانند همه انواع اختلال وسواس فکری-عملی، اختلال وسواس تقارن را نیز میتوان با درمان شناختی-رفتاری (CBT)، بهویژه با رویکردهای درمانی به نام مواجهه و پیشگیری از پاسخ (ERP) و درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهنآگاهی درمان کرد.
چگونه خانوادهها میتوانند به افراد مبتلا به وسواس تقارن کمک کنند؟
خانوادهها میتوانند با افزایش اطلاعات خود درمورد این اختلال، ایجاد محیطی بدون قضاوت و اجتناب از کمک به رفتارهای اجباری، به فرد مبتلا به وسواس تقارن کمک کنند. آنها باید فرد را تشویق به پایبندی به برنامههای درمانی حرفهای کنند و بهتدریج دخالت خود در رفتارهای وسواسی فرد را کاهش دهند.
اطلاعات این مقاله صرفاً برای افزایش آگاهی شماست. بههیچعنوان بدون مشورت با پزشک اقدام به خوددرمانی نکنید.