
افسردگی چیست؟ علائم، دلایل، انواع و راهکارهای درمان مؤثر
افسردگی از بیماریهای شایع سلامت روان است که موجب احساس مداوم غم و اندوه و تغییر در نحوه تفکر، خواب، غذاخوردن و رفتار میشود. افسردگی انواع مختلفی دارد که هریک ویژگیهای خاص خود را دارند. این بیماری در جنبههای مختلف زندگی اثر میگذارد و حتی میتواند بر عملکرد شغلی و تحصیلی و روابط ما با دیگران تأثیر منفی بگذارد. بنابراین بهتر است که برای درمان اقدام کنیم و از متخصصان سلامت روان کمک بگیریم. در ادامه توضیح میدهیم که افسردگی چیست و چه انواعی دارد، به چه دلایلی ایجاد میشود و راههای تشخیص و درمان آن چه هستند.
افسردگی چیست؟
افسردگی یک اختلال خلقی است که موجب احساس مداوم غم و اندوه و ازدستدادن علاقه به چیزها و فعالیتهایی میشود که قبلا از آنها لذت میبردید. افسردگی میتواند منجر به ایجاد مشکل در تفکر، حافظه، غذاخوردن و خوابیدن شود.
افسردگی میتواند هر کسی را، صرفنظر از سن، جنسیت، نژاد، قومیت، درآمد، فرهنگ یا تحصیلات، تحتتأثیر قرار دهد. تحقیقات نشان میدهد که عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی، محیطی و روانی در این اختلال نقش دارند.
احتمال ابتلا به افسردگی در زنان بیشتر از مردان و در بزرگسالان جوان بیشتر از افراد مسنتر است. ازآنجاکه مردان کمتر احساسات منفی خود را تشخیص میدهند، درموردشان صحبت میکنند و برای رفع آنها کمک میخواهند، احتمال عدم تشخیص و درمان علائم افسردگی در مردان بیشتر است. گرچه افسردگی میتواند در هر زمان و سنی رخ دهد، معمولا در اواخر نوجوانی تا اواسط دهه سوم زندگی برای اولین بار ظاهر میشود.
گاهی افسردگی با سایر اختلالات روانی یا بیماریهای مزمن مانند دیابت، سرطان، بیماری قلبی و درد مزمن همراه است. افسردگی میتواند این بیماریها را بدتر کند یا برعکس. گاهی عوارض جانبی داروهایی که برای درمان یک بیماری مصرف میکنیم علائم افسردگی را بدتر میکنند.
انواع مختلفی از افسردگی وجود دارد. افسردگی بالینی یا اختلال افسردگی اساسی، که معمولا صرفا «افسردگی» نامیده میشود، شدیدترین نوع آن است.
علائم افسردگی در ذهن و بدن
علائم افسردگی بسته به نوع آن از خفیف تا شدید متغیر است و در هر فرد بهشکل متفاوتی ظاهر میشود. این علائم میتواند شامل موارد زیر باشد:
خلق پایین، خستگی، بیانگیزگی
- احساس غم، اضطراب یا پوچی؛ البته کودکان و نوجوانان مبتلا به افسردگی ممکن است بهجای غمگینبودن، تحریکپذیر باشند؛
- ناامیدی یا بدبینی؛
- افزایش خشم یا تحریکپذیری؛
- سرخوردگی، بیقراری یا عصبیبودن؛
- احساس گناه، بیارزشبودن یا درماندگی؛
- ازدستدادن علاقه به فعالیتهایی که قبلا از آنها لذت میبردید؛
- خستگی، کمبود انرژی یا احساس کُندی؛
- گوشهگیری یا انزوا؛
- ناتوانی در انجام مسئولیتها یا نادیدهگرفتن کارهای مهم؛
- فکرکردن به مرگ یا خودکشی یا اقدام به خودکشی.

مشکلات خواب، تغذیه، تمرکز و انرژی
- مشکل در تمرکز، بهخاطرسپردن چیزها یا تصمیمگیری؛
- بیخوابیهای شبانه یا خواب بیشازحد (پرخوابی)؛
- تغییر قابلتوجه در اشتها (خوردن بسیار کمتر یا بیشتر از حد معمول) یا وزن (کاهش یا افزایش قابلتوجه وزن که به رژیم غذایی مربوط نمیشود)؛
- تکانشگری یا impulsivity (گرایش یا تمایل فرد برای انجام رفتارها یا گرفتن تصمیمات سریع، بدون فکر یا ارزیابی کافی درباره پیامدها).
مشکلات جسمی
- سردرد، معدهدرد یا مشکلات گوارشی فاقد علت جسمی مشخص که با درمان برطرف نمیشوند؛
- مشکلات مربوط به میل و عملکرد جنسی؛
- مصرف الکل یا مواد مخدر؛
- افزایش فعالیتهای بدنی بیهدف (مانند قدمزدن، فشردن دستها به هم یا ناتوانی در آرامنشستن).
البته بیماران مبتلا به افسردگی همه علائم بالا را ندارند؛ بعضی از افراد فقط دو یا سه مورد و بعضی تعداد زیادی از این علائم را دارند. علائم افسردگی در عملکرد روزانه فرد اختلال ایجاد میکنند و موجب پریشانی او میشوند.
چه عواملی باعث افسردگی میشوند؟
محققان علت دقیق افسردگی را نمیدانند ولی تصور میکنند که عوامل مختلفی در ایجاد آن نقش دارند، ازجمله:
عوامل ژنتیکی و زیستی
- شیمی مغز: عدم تعادل در برخی مواد شیمیایی در مغز مانند انتقالدهندههای عصبی سروتونین، دوپامین و نوراپینفرین در بروز علائم افسردگی نقش دارد.
- ژنتیک: افسردگی میتواند ارثی باشد. اگر یکی از بستگان درجهیک شما (والدین یا خواهر و برادر بیولوژیکی) مبتلا به افسردگی باشد، احتمال ابتلای شما به این بیماری حدود سهبرابر بیشتر از افراد دیگر خواهد بود. یا اگر یکی از دوقلوهای یکسان مبتلا به افسردگی باشد، ۷۰درصد احتمال دارد که دیگری در مقطعی از زندگی خود به این بیماری مبتلا شود. البته بدون سابقه خانوادگی نیز ممکن است که به افسردگی مبتلا شوید.
- شخصیت: افرادی که عزتنفس پایینی دارند، بهراحتی تحتتأثیر استرس قرار میگیرند یا معمولا بدبین هستند، بیشتر به افسردگی مبتلا میشوند.
عوامل محیطی و استرسزا
- وقایع استرسزای زندگی: تجربیات دشواری مانند مرگ یکی از عزیزان، تروما، طلاق، انزوا و نداشتن حمایت میتوانند موجب افسردگی شوند.
- عوامل محیطی: قرارگرفتن مداوم در معرض خشونت، بیتوجهی، سوءاستفاده یا فقر نیز میتواند موجب ابتلا به افسردگی شود.
بیماریها
- بیماریها و شرایط پزشکی: بسیاری از بیماریها میتوانند تغییراتی در بدن ایجاد کنند که موجب افسردگی میشود. ازجمله این بیماریها میتوان به کمکاری تیروئید، بیماری قلبی، سرطان و همچنین بیماریهای نورودژنراتیو مانند آلزایمر و پارکینسون اشاره کرد. اگر بتوانید بیماری زمینهای خود را درمان کنید، افسردگی شما نیز بهبود مییابد.
- مصرف بعضی از داروها: ابتلا به افسردگی میتواند عارضه جانبی بعضی از داروها باشد. مصرف مواد مانند الکل نیز میتواند موجب افسردگی یا بدترشدن آن شود.
هر کسی ممکن است که دچار افسردگی شود حتی کسانی که ظاهرا هیچ کمبودی در زندگی ندارند.
انواع رایج افسردگی
افسردگی اساسی
افسردگی اساسی یا ماژور (Major depression) یا افسردگی بالینی شدیدترین نوع افسردگی و یکی از رایجترین اشکال آن است. افسردگی اساسی در فعالیتهای روزانه فرد اختلال ایجاد میکند. برای تشخیص اختلال افسردگی اساسی باید دستکم بهمدت دو هفته در بیشتر روزها احساس غم، دمقی یا بیارزشی داشته باشید و علائم دیگری مانند مشکلات خواب، ازدستدادن علاقه به فعالیتها یا تغییر در اشتها را نیز مشاهده کنید.

افسردگی فصلی
اختلال عاطفی فصلی (SAD) نوعی افسردگی است که با نامهای «افسردگی فصلی» یا «افسردگی زمستانی» نیز شناخته میشود. در ویرایش پنجم راهنمای آماری تشخیصی اختلالات روانی انجمن روانپزشکی آمریکا (DSM-5) این اختلال بهعنوان اختلال افسردگی اساسی یا ماژور با الگوی فصلی شناخته میشود.
بیماران مبتلا به SAD تغییرات خلقی و علائمی مشابه افسردگی دارند. این علائم معمولا در ماههای پاییز و زمستان، که نور خورشید کمتر است، بروز میکند و با فرا رسیدن بهار بهبود مییابد. افسردگی فصلی در بعضی از افراد در تابستان ایجاد میشود ولی این نوع افسردگی فصلی رواج کمتری دارد.
افسردگی فصلی چیزی بیش از «غم زمستانی» است. علائم آن میتواند پریشانکننده و سخت باشد و در عملکرد روزانه فرد اختلال ایجاد کند. ولی میتوان آن را درمان کرد. این بیماری در بین زنان بیشتر از مردان شایع است.

افسردگی مقاوم
اختلال افسردگی اساسی (MDD) که به دستکم دو درمان ضدافسردگی با دوز و مدتزمان کافی پاسخ مناسبی نداده است بهعنوان افسردگی مقاوم به درمان (TRD) شناخته میشود. تخمین زده میشود که افسردگی مقاوم به درمان تقریبا یکسوم از بیمارانی را که تحت درمان ضدافسردگی قرار میگیرند تحتتأثیر قرار میدهد. بااینحال، مطالعات اپیدمیولوژیک (همهگیرشناسی) تا ۵۵درصد از بیماران مبتلا به MDD را مبتلا به TRD گزارش کردهاند. بیماران مبتلا به افسردگی ممکن است علائم طولانیمدت و دورههای مزمنی داشته باشند.
افسردگی مقاوم به درمان در مقایسه با افسردگی اساسی بار بیشتری را بر بیماران تحمیل میکند که عمدتا مربوط به چندابتلایی (comorbidity، حضور یک یا چند بیماری روانی علاوهبر بیماری یا اختلال اولیه)، مرگومیر و رفتارهای مرتبط با خودکشیِ بهطورقابلتوجهی بالاتر است. TRD همچنین بهشدت بر کیفیت زندگی و عملکرد بیماران تأثیر میگذارد. علاوهبر این، TRD در مقایسه با MDD هزینههای مستقیم و غیرمستقیم بیشتری دارد که از استفاده بیشتر از مراقبتهای بهداشتی، ناتوانی دائمی و ازدستدادن بهرهوری ناشی میشود.
اختلال دوقطبی
اختلال دوقطبی اختلالی مغزی است که با تغییراتی در خلق، انرژی و توانایی عملکردی همراه است. بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی حالتهای عاطفی شدیدی را تجربه میکنند که معمولا در دورههای مشخصی از چند روز تا چند هفته ایجاد میشوند. به این دورهها دورههای خلقی (mood episodes) میگویند. دورههای خلقی به دو دسته مانیک یا هیپومانیک (خلقوخوی بهطور غیرطبیعی شاد یا تحریکپذیر) یا افسردگی (خلقوخوی غمگین) تقسیم میشوند. بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی معمولا دورههایی از خلقوخوی خنثی نیز دارند. این بیماران درصورت درمان میتوانند زندگی کامل و پرباری داشته باشند.
افرادی که مبتلا به اختلال دوقطبی نیستند نیز نوسانات خلقی دارند ولی این تغییرات خلقی معمولا فقط چند ساعت طول میکشند. بهعلاوه این تغییرات بهاندازه نوسانات خلقی در اختلالات دوقطبی موجب تغییر رفتار یا مشکل در کارهای روزمره و تعاملات اجتماعی آنها نمیشود. اختلال دوقطبی میتواند روابط فرد با عزیزانش را مختل کند و موجب بروز مشکل در کار یا تحصیل او شود.
اختلال دوقطبی به سه دسته دوقطبی نوع یک، دوقطبی نوع دو و اختلال سیکلوتایمی (cyclothymic disorder) تقسیم میشود.

اختلال افسردگی مداوم (persistent depressive disorder)
اختلال افسردگی مداوم (PDD) دیستایمیا (dysthymia) یا اختلال دیستایمیک (dysthymic disorder) نیز نامیده میشود. افسردگی مداوم نوع خفیف یا متوسطی از افسردگی است. این نوع افسردگی علائم خفیفتری دارد که مدتزمان بیشتری (معمولا دستکم ۲ سال) طول میکشد.
بیمار مبتلا به اختلال افسردگی مداوم دستکم بهمدت دو سال در بیشتر ساعات روز و بیشتر روزها خلق افسرده دارد. خلق در کودکان و نوجوانان میتواند تحریکپذیر یا افسرده باشد و باید دستکم یک سال ادامه داشته باشد.
سایر علائم اختلال افسردگی مداوم عبارتاند از:
- اشتهای کم یا پرخوری؛
- بیخوابی یا پرخوابی؛
- انرژی کم یا خستگی؛
- عزتنفس پایین؛
- تمرکز ضعیف یا مشکل در تصمیمگیری؛
- احساس ناامیدی.
این علائم موجب پریشانی یا مشکلات قابلتوجه در کار، فعالیتهای اجتماعی یا سایر زمینههای مهم زندگی میشوند. گاهی اثرات اختلال افسردگی مداوم میتواند به بزرگی اختلال افسردگی اساسی یا حتی بیشتر از آن باشد.
اختلال افسردگی مداوم اغلب در دوران کودکی، نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع میشود. بیماران مبتلا به افسردگی مداوم اغلب خلق خود را غمگین یا «دمق» توصیف میکنند. ازآنجاکه این علائم بخشی از تجربه روزمره فرد شده است، ممکن است با این فرض که «من همیشه اینطور بودهام» بهدنبال دریافت کمک نباشد.
اختلال بینظمی خلقی آشفته (DMDD)
اختلال بینظمی خلقی آشفته یک بیماری خلقی است که در کودکان و نوجوانان ۶ تا ۱۸ ساله تشخیص داده میشود. این اختلال شامل تحریکپذیری مزمن و شدید است که منجر به طغیانهای شدید و مکرر خشم میشود. طغیانهای خشم میتوانند بهصورت پرخاشگری کلامی یا فیزیکی ظاهر شوند، بهطور قابلتوجهی نامتناسب با موقعیت هستند و با سن رشدی کودک سازگار نیستند. این دورهها باید بهطور مکرر (بهطور متوسط سه بار یا بیشتر در هفته) و معمولا در پاسخ به ناامیدی ایجاد شوند. در بین طغیانها، خلق کودک در بیشتر ساعات روز، تقریبا هر روز و بهطور مداوم تحریکپذیر یا عصبانی است. دیگران، مانند والدین، معلمان و همسالان، متوجه این خلق کودک میشوند.
برای تشخیص اختلال بینظمی خلقی آشفته، علائم باید قبل از ۱۰ سالگی شروع شوند و دستکم بهمدت یک سال در دستکم دو محیط (مانند خانه، مدرسه، جمع همسالان) وجود داشته باشند. اختلال بینظمی خلقی آشفته در پسران بسیار شایعتر از دختران است. این اختلال ممکن است همراه با سایر اختلالات، ازجمله افسردگی اساسی، نقص توجه/ بیشفعالی، اضطراب و اختلال سلوک (conduct disorder) ایجاد شود.
اختلال بینظمی خلقی آشفته میتواند تأثیر قابلتوجهی بر توانایی و عملکرد کودک داشته باشد. تحریکپذیری شدید و مزمن و طغیانهای خلقی میتواند زندگی خانوادگی را مختل کند، در مدرسه مشکل ایجاد کند و ایجاد یا حفظ دوستیها را برای کودک یا نوجوان دشوار کند.

افسردگی غیرمعمول یا آتیپیک (Atypical depression)
این بیماری بهعنوان اختلال افسردگی اساسی با ویژگیهای غیرمعمول نیز شناخته میشود. علائم آن کمی با افسردگی «معمولی» متفاوت است. تفاوت اصلی، بهبود موقت خلق وخو در پاسخ به رویدادهای مثبت (واکنشپذیری خلقی) است. سایر علائم اصلی آن شامل افزایش اشتها و حساسیت به طردشدن است.
انواع دیگر افسردگی، که در ادامه آمدهاند، در مقاطع خاصی از زندگی زنان رخ میدهند. بارداری، دوره پس از زایمان، چرخه قاعدگی و یائسگی موجب تغییرات جسمی و هورمونی میشوند که میتوانند در برخی زنان موجب بروز علائم افسردگی شوند.
افسردگی پس از زایمان
افسردگی پس از زایمان نوعی از افسردگی است که در دوران بارداری یا پس از زایمان رخ میدهد. این افسردگی اغلب در دوران بارداری شروع میشود و چیزی بیش از «اندوه پس از زایمان» است که بسیاری از مادران پس از زایمان تجربه میکنند.
افسردگی پس از زایمان یک بیماری جدی ولی قابلدرمان است که علائم آن شامل احساس غم شدید، بیتفاوتی، اضطراب و همچنین تغییراتی در سطح انرژی، خواب و اشتها میشود. این بیماری خطراتی را برای مادر و کودک به همراه دارد. تخمین زده میشود که از هر ۷ زن یک نفر دچار افسردگی پس از زایمان میشود.
اختلال دیسفوریک پیش از قاعدگی (PMDD)
در PMDD حدود یک هفته قبل از شروع قاعدگی، علائم شدید افسردگی، تحریکپذیری و تنش ایجاد میشود. علائم رایج PMDD شامل نوسانات خلقی، تحریکپذیری یا خشم، خلق افسرده و اضطراب یا تنش قابلتوجه است. سایر علائم میتواند شامل کاهش علاقه به فعالیتهای معمول، مشکل در تمرکز، کمبود انرژی یا خستگی آسان، تغییر در اشتها با هوسهای غذایی خاص (بهویژه شیرینیها و سایر کربوهیدراتها)، مشکل در خواب یا خواب بیشازحد، احساس استیصال و درمانگی یا ازدستدادن کنترل باشد. علائم جسمی شامل حساسیت یا تورم پستان، درد مفاصل یا عضلات، احساس «نفخ» یا افزایش وزن میشود.
این علائم یک هفته تا ۱۰ روز قبل از قاعدگی شروع میشوند و در حدود شروع قاعدگی بهبود مییابند یا متوقف میشوند. این علائم منجر به پریشانی زیاد و مشکلاتی در عملکرد روزمره یا تعاملات اجتماعی میشوند. برای تشخیص PMDD علائم باید در بیشتر چرخههای قاعدگی در طول سال گذشته رخ داده باشند و تأثیر نامطلوبی بر کار یا عملکرد اجتماعی فرد داشته باشند.
گرچه سندرم پیش از قاعدگی (PMS) نیز ۷ تا ۱۰ روز قبل از شروع پریود ایجاد میشود، علائم آن کمتر و خفیفتر از PMDD هستند.
افسردگی پس از یائسگی
این نوع افسردگی در برخی از زنان در طول گذار به یائسگی ایجاد میشود. در افسردگی پس از یائسگی فرد دچار احساس تحریکپذیری شدید، اضطراب، غم یا لذتنبردن از چیزهای موردعلاقهاش میشود.
چگونه افسردگی تشخیص داده میشود؟
پزشکان افسردگی را براساس درک کامل علائم، سابقه پزشکی و سابقه سلامت روان بیمار تشخیص میدهند. آنها ممکن است که براساس شرایطی که علائم در آن ایجاد شدهاند، نوع خاصی از افسردگی، مانند اختلال عاطفی فصلی یا افسردگی پس از زایمان را تشخیص دهند. برای تشخیص افسردگی باید در بیشتر ساعات روز، تقریبا هر روز، دستکم بهمدت ۲ هفته علائم افسردگی داشته باشید. یکی از علائم باید خلق افسرده یا ازدستدادن علاقه به بیشتر فعالیتها باشد. کودکان و نوجوانان ممکن است بهجای احساس غم، تحریکپذیر باشند.
بعضی از داروها و بیماریها، مانند ویروسها یا اختلالات تیروئید، علائمی مشابه افسردگی ایجاد میکنند. پزشک میتواند با معاینه فیزیکی، گرفتن شرح حال و آزمایش این احتمالات را بررسی کند. مثلا با آزمایش خون میتوان بررسی کرد که آیا بیماریهای زمینهای موجب علائم افسردگی شدهاند یا خیر.
ابزارهای تشخیصی و آزمونهای بالینی
ابزارهای تشخیصی و آزمونهای بالینی برای تشخیص افسردگی شامل پرسشنامههای خودگزارشدهی، مقیاسهای سنجش بالینی (مقیاسی که متخصص بالینی برای ارزیابی اختلال روانی استفاده میکند) و معاینات فیزیکی یا آزمایشهای آزمایشگاهی برای بررسی احتمال ابتلا به سایر بیماریها است. پرسشنامههای رایج مورداستفاده شامل PHQ-9، BDI و HDRS است و آزمایشها نیز میتواند شامل آزمایش خون برای بررسی کمخونی یا مشکلات تیروئید باشد.
پرسشنامههای خودگزارشدهی
- پرسشنامه سلامت بیمار (PHQ-9): پرسشنامهای ۹سؤالی برای ارزیابی شدت افسردگی است که اغلب در مراقبتهای اولیه استفاده میشود.
- پرسشنامه افسردگی بک (BDI): خودگزارشدهی چند گزینهای ۲۱سؤالی است که شدت علائم و احساسات افسردگی را اندازهگیری میکند.
- مقیاس افسردگی مرکز مطالعات اپیدمیولوژیک (CES-D): پرسشنامهای ۲۰سؤالی است که احساسات، رفتار و دیدگاه فرد را از هفته گذشته ارزیابی میکند.
- مقیاس خودارزیابی افسردگی زونگ: نظرسنجی ۲۰سؤالی است که سطح افسردگی را از حالت عادی تا افسردگی شدید ارزیابی میکند.
مقیاسهای سنجش بالینی
- مقیاس رتبهبندی افسردگی همیلتون (HDRS یا HAM-D): از مقیاسهای ارزیابی بالینی برای سنجش شدت افسردگی است که در آن با استفاده از ۲۱ آیتم نشانههای رفتاری، جسمی و ذهنی افسردگی سنجیده میشود.
- مقیاس افسردگی سالمندان (GDS): بهطور خاص برای افراد مسن طراحی شده است.
- مقیاس کرنل برای افسردگی در زوال عقل (CSDD): برای ارزیابی افسردگی در بیماران مبتلا به زوال عقل طراحی شده است.
معاینه فیزیکی و آزمایشهای آزمایشگاهی
- معاینه فیزیکی: برای بررسی احتمال ابتلا به سایر بیماریها و ارزیابی سلامت کلی انجام میشود.
- آزمایش خون: میتواند شامل شمارش کامل خون (CBC) برای بررسی کمخونی، آزمایش عملکرد تیروئید، آزمایش عملکرد کلیه (کراتینین و نیتروژن اوره خون) و آزمایش کمبود ویتامین باشد.
- تصویربرداری: در برخی موارد از MRI برای بررسی وجود تومورهای مغزی استفاده میشود.

درمان افسردگی چگونه است؟
درمان افسردگی معمولا شامل رواندرمانی (بهصورت حضوری و مجازی)، دارودرمانی یا هر دو است. اگر این درمانها بهاندازه کافی علائم را کاهش ندهند میتوان از تحریک مغزی (brain stimulation therapy) استفاده کرد.
برنامه درمانی مناسب براساس نیازها، ترجیحات و وضعیت پزشکی بیمار و با مشاوره با متخصص سلامت روان تعیین میشود. ممکن است که یافتن بهترین درمان نیازمند آزمون و خطا باشد.
در انواع خفیفتر افسردگی معمولا در ابتدا از رواندرمانی استفاده میشود. اگر رواندرمانی بهتنهایی نتواند به نتیجه مطلوبی برسد دارودرمانی نیز به برنامه درمانی اضافه میشود. برای درمان افسردگی شدید یا متوسط معمولا از همان ابتدا دارو تجویز میشود.
۱. دارودرمانی
اگر شیمی مغز در افسردگی نقش داشته باشد از داروهای ضدافسردگی برای درمان استفاده میشود. داروهای ضدافسردگی با تغییر نحوه تولید یا استفاده از مواد شیمیایی خاصی عمل میکنند که در خلقوخو یا استرس نقش دارند. انواع مختلف داروهای ضدافسردگی، مانند SSRIها، SNRIها و سایر داروها، میتوانند به تنظیم شیمی مغز کمک کنند. فهمیدن اینکه کدامیک از داروها برای شما بهتر است به زمان نیاز دارد.
داروهای ضدافسردگی برای اثرگذاری به زمان نیاز دارند (معمولا ۴ تا ۸ هفته) و مشکلات خواب، اشتها و تمرکز معمولا قبل از بهبود خلق برطرف میشوند. بعضی از داروهای ضدافسردگی عوارض جانبی دارند که اغلب با گذشت زمان بهبود مییابند. اگر چنین نشد، به پزشک خود اطلاع دهید تا داروی دیگری را برایتان تجویز کند. قبل از شروع یا قطع مصرف هر دارویی حتما با پزشک مشورت کنید.
افسردگی مقاوم به درمان زمانی رخ میدهد که فرد پس از امتحانکردن دستکم دو داروی ضدافسردگی بهبود نیابد. سازمان غذا و داروی آمریکا اسکتامین (Esketamine) را برای افسردگی مقاوم به درمان تأیید کرده است. این دارو بهصورت اسپری بینی در مطب پزشک، کلینیک یا بیمارستان ارائه میشود و بهسرعت (معمولا ظرف چند ساعت) موجب تسکین علائم افسردگی میشود. بیماران معمولا برای حفظ بهبود علائم خود به مصرف قرص ضدافسردگی ادامه میدهند.
گزینه دیگر برای افسردگی مقاوم به درمان ترکیبکردن یک داروی ضدافسردگی با نوع دیگری از دارو است که میتواند آن را مؤثرتر کند، مانند داروی ضدروانپریشی (antipsychotic) یا ضدتشنج (anticonvulsant).
هشدار
در برخی موارد، کودکان، نوجوانان و بزرگسالان زیر ۲۵ سال هنگام مصرف داروهای ضدافسردگی، بهخصوص در چند هفته اول پس از شروع یا هنگام تغییر دوز، دچار افکار یا رفتار خودکشی میشوند. سازمان غذا و داروی آمریکا توصیه میکند که بیماران در هر سنی که داروهای ضدافسردگی مصرف میکنند، بهخصوص در چند هفته اول درمان، بهدقت تحتنظر باشند.
۲. رواندرمانی
در رواندرمانی، که به آن گفتاردرمانی یا مشاوره نیز میگویند، با متخصص سلامت روان صحبت میکنید. درمانگر به شما کمک میکند تا احساسات، افکار و رفتارها و عادات ناسالم خود را که در افسردگی نقش دارند شناسایی کنید و تغییر دهید. انواع مختلفی از رواندرمانی وجود دارد مانند رفتاردرمانی شناختی (CBT) و درمان بینفردی (IPT). استفاده از سایر اشکال رواندرمانی مانند رواندرمانی پویشی (psychodynamic therapy) برای مدت محدود نیز میتواند به بعضی از بیماران مبتلا به افسردگی کمک کند. همچنین امکان دریافت مشاوره آنلاین روانشناسی از طریق دکتر ساینا برای افراد فراهم است.
رفتاردرمانی شناختی
رفتاردرمانی شناختی یکی از رایجترین انواع رواندرمانی است که در درمان افسردگی مؤثر بوده است. CBT بر شناسایی و اصلاح الگوهای تفکر ناسالم و تغییر افکار و رفتارها برای واکنش مثبتتر به چالشها تمرکز دارد. این روش ممکن است بهتنهایی یا در ترکیب با داروهای ضدافسردگی استفاده شود. پیشرفتهای اخیر در CBT شامل افزودن اصول ذهنآگاهی و تخصصیکردن درمان برای هدفقراردادن علائم خاص مانند بیخوابی است.

درمان بینفردی
روش IPT بر رویدادهای بینفردی که بر خلقوخو اثر میگذارند و برعکس، تمرکز دارد. هدف از IPT بهبود مهارتهای ارتباطی در روابط، ایجاد شبکههای حمایت اجتماعی و ایجاد انتظارات واقعبینانه برای مقابله بهتر با بحرانها یا سایر مسائلی است که ممکن است در افسردگی نقش داشته باشند یا آن را بدتر کنند.
جلسات رواندرمانی میتواند یک یا چندنفره باشد. برای نمونه در خانوادهدرمانی یا زوجدرمانی میتوان مشکلات موجود در این روابط نزدیک را حل کرد. در گروهدرمانی نیز گروهی از افرادی که بهطور مشابهی افسردگی را تجربه میکنند، در محیطی درمانی دور هم جمع میشوند و از فرصتی برای یادگیری و حمایت متقابل بهرهمند میشوند.
رواندرمانی بسته به شدت افسردگی میتواند چند هفته یا بیشتر طول بکشد. بهطورمعمول میتوان در ۱۰ تا ۱۵ جلسه بهبود قابلتوجهی را مشاهده کرد.
۳. درمان تحریک مغزی (Brain stimulation therapy)
درمان تحریک مغزی زمانی به کار میرود که سایر درمانهای افسردگی مؤثر نباشند. درمان تحریک مغزی شامل فعالکردن یا مهار مغز با امواج الکتریکی یا مغناطیسی است.
اگرچه درمان تحریک مغزی کمتر از رواندرمانی و دارودرمانی استفاده میشود، میتواند در درمان افسردگی در افرادی که به سایر درمانها پاسخ ندادهاند نقش مهمی ایفا کند. این روش درمانی معمولا پس از امتحانکردن رواندرمانی و دارودرمانی استفاده میشود. البته گاهی برای درمان افسردگی شدید که زندگی بیمار را تهدید میکند (مثلا زمانی که بیمار از خوردن یا آشامیدن دست کشیده یا در معرض خطر بالای خودکشی قرار دارد) از درمان تحریک مغزی بهعنوان اولین گزینه استفاده میشود.
سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) چندین نوع درمان تحریک مغزی را تأیید کرده است. پرکاربردترین آنها الکتروشوکدرمانی (ECT) و تحریک مکرر مغناطیسی مغز از روی جمجمه یا آرتیاماس (rTMS) هستند. سایر درمانهای تحریک مغزی جدیدتر هستند و بعضی هنوز در مرحله آزمایش قرار دارند.
هشدار
الکتروشوکدرمانی تحت بیهوشی انجام میشود و در آن مغز بهصورت الکتریکی تحریک میشود تا تشنجی کوتاه ایجاد شود. بیمار معمولا ۲ تا ۳ بار در هفته و درمجموع ۶ تا ۱۲ جلسه ECT دریافت میکند. معمولا تیمی از متخصصان پزشکی آموزشدیده شامل روانپزشک، متخصص بیهوشی و یک پرستار یا دستیار پزشک ECT را مدیریت میکنند.

۴. طب مکمل
طب مکمل شامل درمانهایی است که میتوانید در کنار روشهای درمانی معمول استفاده کنید. بیمارانی که افسردگی خفیف یا علائم مداوم دارند میتوانند با درمانهایی مانند طب سوزنی، ماساژ، هیپنوتیزم و بیوفیدبک علائم خود را بهبود دهند.
۵. تغییر سبک زندگی و تغذیه
کارهای زیادی وجود دارد که میتوانید برای کاهش علائم افسردگی انجام دهید. ورزش منظم به ایجاد احساس مثبت و بهبود خلق کمک میکند. خواب کافی، باکیفیت و منظم، رژیم غذایی سالم و اجتناب از مصرف الکل (یک ماده افسردگیآور) نیز میتواند به کاهش علائم افسردگی کمک کند.
مواردی که میتوانند در کاهش علائم افسردگی مؤثر باشند:
- فعالیت بدنی منظم: فقط ۳۰ دقیقه پیادهروی در روز میتواند خلق شما را بهتر کند؛
- زمان خواب و بیداری منظم؛
- خواب باکیفیت (نه خیلی کم و نه خیلی زیاد)؛
- وعدههای غذایی منظم و سالم؛
- ارتباط برقرارکردن با دیگران: با افرادی که به آنها اعتماد دارید درمورد احساسات خود صحبت کنید؛
- بهتعویقانداختن تصمیمگیریهای مهم زندگی تا زمانی که احساس بهتری دارید؛
- پرهیز از مصرف الکل، نیکوتین یا موادمخدر؛
- انجام فعالیتهای مراقبت از خود مانند مدیتیشن و یوگا.

آیا افسردگی قابل درمان کامل است؟
خوشبختانه افسردگی یکی از قابلدرمانترین بیماریهای روانی است. با تشخیص و درمان مناسب، بیشتر بیماران مبتلا به افسردگی بر آن غلبه خواهند کرد. بین ۷۰ تا ۹۰ درصد از بیماران مبتلا به افسردگی که بهدنبال درمان میروند، درنهایت بهخوبی به درمان پاسخ میدهند.
زندگی با افسردگی: پشتیبانی و بازگشت امید
چشمانداز زندگیکردن با افسردگی به عوامل مختلفی بستگی دارد مانند:
- شدت و نوع افسردگی؛
- موقت یا طولانیمدت بودن افسردگی؛
- درمان یا عدم درمان افسردگی؛
- ابتلا یا عدم ابتلا به بیماریهای دیگری مانند سایر اختلالات خلقی، بیماریهای پزشکی یا اختلال مصرف مواد.
با تشخیص و درمان مناسب، بیشتر بیماران مبتلا به افسردگی میتوانند زندگی سالم و رضایتبخشی داشته باشند. البته افسردگی میتواند پس از درمان بازگردد، بنابراین باید بهمحض شروع مجدد علائم، برای درمان آن اقدام کنید.
درصورت عدم درمان، افسردگی میتواند:
- بدتر شود؛
- احتمال ابتلا به سایر بیماریهای جسمی مانند زوال عقل را افزایش دهد؛
- منجر به بدترشدن بیماریهای موجود مانند دیابت یا درد مزمن شود؛
- منجر به آسیبرساندن به خود یا مرگ شود.
اگر قبلا افسردگی داشتهاید، احتمال بیشتری وجود دارد که دوباره به آن مبتلا شوید. اگر علائم افسردگی دارید، فورا از متخصصان سلامت روان کمک بگیرید.
کلام آخر دکترساینا
افسردگی بیماری شایعی است که هرساله میلیونها نفر را در جهان درگیر میکند. هر کسی میتواند به افسردگی دچار شود، حتی اگر به نظر نمیرسد که دلیلی برای آن وجود داشته باشد. خوشبختانه افسردگی قابلدرمان است و با روشهایی مانند دارودرمانی و رواندرمانی بهبود مییابد. اگر علائم افسردگی دارید، به روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنید. هرچه زودتر کمک بگیرید، زودتر میتوانید بر افسردگی خود غلبه کنید و احساس بهتری داشته باشید.
اگر شما یا یکی از عزیزانتان با مشکل افسردگی مواجه شدهاید بهراحتی میتوانید از متخصصان دکترساینا کمک بگیرید. دکترساینا همیشه در کنار شماست و امکان ارتباط آسان با بهترین پزشکان و متخصصان کشور را فراهم کرده است.
سؤالات متداول
آیا افسردگی میتواند منجر به خودکشی شود؟
افسردگی درصورت عدم درمان میتواند بدتر و طولانیتر شود و در موارد شدید منجر به آسیبرساندن به خود یا خودکشی شود ولی درمانها میتوانند در بهبود علائم بسیار مؤثر باشند.
تفاوت افسردگی با غمگینی چیست؟
طبیعی است که در موقعیتهای دشوار زندگی، مانند ازدستدادن شغل یا طلاق، احساس غم یا اندوه کنیم ولی این احساسات معمولا گذرا هستند. افسردگی از این نظر متفاوت است که هر روز و دستکم بهمدت دو هفته ادامه دارد و علائم دیگری غیر از غم و اندوه را نیز شامل میشود. این بیماری میتواند علائم شدیدی ایجاد کند و بر نحوه احساس، تفکر و انجام فعالیتهای روزانه مانند خواب، غذاخوردن یا کارکردن تأثیر بگذارد.
شایعترین نوع افسردگی چیست؟
اختلال افسردگی اساسی (MDD) شایعترین نوع افسردگی است. این اختلال موجب ازدستدادن علاقه به فعالیتها، خستگی و تغییر در خواب یا اشتها میشود.
آیا میتوان همزمان بیش از یک نوع افسردگی داشت؟
بله ممکن است علائم یا بیماریهایی را همزمان داشته باشید مثلا فردی که اختلال افسردگی مداوم دارد ممکن است دورههایی از افسردگی اساسی را نیز تجربه کند. به این حالت «افسردگی دوگانه» (double depression) میگویند.
آیا افسردگی میتواند خودبهخود بهبود یابد؟
درحالیکه برخی موارد خفیف افسردگی با گذشت زمان بهبود مییابند، افسردگی بالینی اغلب به درمان نیاز دارد. بدون حمایت حرفهای، علائم آن میتوانند بدتر یا مزمن شوند. همیشه مداخله زودهنگام منجر به نتایج بهتری میشود.
اطلاعات این مقاله صرفاً برای افزایش آگاهی شماست. بههیچعنوان بدون مشورت با پزشک اقدام به خوددرمانی نکنید.